پاسخ اجمالی:
امام علی(ع) در این باره مى فرمايد: «شخص منافق اظهار ايمان مى كند و نقاب اسلام بر چهره مى زند، نه از گناه باكى دارد و نه از آن دورى مى كند و از روى عمد به پيامبر خدا(ص) دروغ مى بندد. اگر مردم مى دانستند او منافق و دروغگوست از وى نمى پذيرفتند، ولى مى گفتند: او از صحابه رسول خدا(ص) است، آن حضرت را ديده و از او حديث شنيده است به همين دليل به گفته اش ترتيب اثر مى دادند».
پاسخ تفصیلی:
امام علی(عليه السلام) در بخشی از خطبه 210 نهج البلاغه پس از تقسیم راویان حدیث به چهار گروه مى فرمايد: (نخست شخص منافقى است كه اظهار ايمان مى كند و نقاب اسلام بر چهره مى زند، نه از گناه باكى دارد و نه از آن دورى مى كند و از روى عمد به پيامبر خدا(صلى الله عليه وآله) دروغ مى بندد)؛ «رَجُلٌ مُنَافِقٌ مُظْهِرٌ لِلاِْيمَانِ، مُتَصَنِّعٌ(1)بِالاِسْلاَمِ، لاَ يَتَأَثَّمُ وَ لاَ يَتَحَرَّجُ(2)، يَكْذِبُ عَلَى رَسُولِ اللّهِ(صلى الله عليه وآله) مُتَعَمِّداً».
در زمانى كه اسلام و مسلمين، قدرت كافى پيدا نكرده بودند دشمنان علناً به مقابله بر مى خاستند، ولى بعد از فتح مكّه كه اسلام تمام منطقه را زير سيطره خود قرار داد دشمنان شكست خورده [همانند ديگر جوامع بشرى] لباس نفاق بر تن پوشيدند، در ظاهر به صفوف مسلمانان پيوستند ولى در باطن به خرابكارى مرموزانه ادامه دادند. يكى از طرق مهم تخريب آنها اين بود كه اهداف خود را در لباس روایات پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) مخفی کنند تا مسلمين را به انحراف بكشانند و به مقاصد سوء خود نزديك كنند و مسلمانان ساده دل نيز سخنان آنها را به عنوان صحابه رسول خدا(صلى الله عليه وآله) پذيرا شدند و مشكل عظيمى در جامعه اسلامى به وجود آمد. خوشبختانه آنها چنان در جعل اخبار به نفع بعضى از حاكمان ظلم، همچون معاويه افراط كردند كه طشت رسواييشان از بام افتاد و بسيارى از مردم از وضع آنها باخبر شدند.
امام(عليه السلام) در ادامه سخن مى افزايد: (اگر مردم مى دانستند او منافق و دروغگوست از وى نمى پذيرفتند و سخنش را تصديق نمى كردند؛ ولى [چون از واقعيت آگاه نبودند] مى گفتند: او از صحابه رسول خدا(صلى الله عليه وآله) است، آن حضرت را ديده و از او حديث شنيده و مطالب را دريافت داشته است به همين دليل به گفته اش ترتيب اثر مى دادند)؛ «فَلَوْ عَلِمَ النَّاسُ أَنَّهُ مُنَافِقٌ كَاذِبٌ لَمْ يَقْبَلُوا مِنْهُ، وَ لَمْ يُصَدِّقُوا قَوْلَهُ، وَ لكِنَّهُمْ قَالُوا: صَاحِبُ رَسُولِ اللّهِ(صلى الله عليه وآله) رَآهُ، وَ سَمِعَ مِنْهُ، وَ لَقِفَ(3)عَنْهُ، فَيَأْخُذُونَ بِقَوْلِهِ». اتفاقاً يكى از شگردهاى منافقان اين بود كه لباس قداست بر تن همه صحابه پوشاندند و همه را افرادى مؤمن، درستكار و صاحب قداست ويژه معرفى كردند تا از اين طريق به مقاصد شوم خود برسند.
آنگاه امام(عليه السلام) براى اثبات گفتار خود به قرآن مجيد استناد مى كند تا هرگونه شك و ترديدى را از ذهن مخاطب بزدايد، مى فرمايد: (خداوند آنچه را لازم بوده از وضع منافقان خبر داده و اوصاف آنان را برشمرده است)؛ «وَ قَدْ أَخْبَرَكَ اللّهُ عَنِ الْمُنَافِقِينَ بِما أَخْبَرَكَ، وَ وَصَفَهُمْ بِمَا وَصَفَهُمْ بِهِ لَكَ». اين سخن، اشاره به آيات زيادى است كه در سوره هاى منافقين، توبه، احزاب، نساء، بقره و ديگر سوره ها آمده است و پرده از وضع منافقان برداشته، راه و رسم آنها را روشن ساخته و حيله ها و دامهاى آنها را بر شمرده است.
آنگاه امام(عليه السلام) اضافه مى كند: (اين گروه منافقان بعد از آن حضرت باقى ماندند [و جمعيّت خود را سامان بخشيدند و به كار خود ادامه دادند] و به پيشوايان گمراهى و دعوت كنندگان به دوزخ با دروغ و بهتان، تقرّب جستند [و احاديثى در فضيلت آنها جعل كردند] آنها نيز مقام های كشور اسلامى را به آن منافقان سپردند و آنان را حاكمان بر مردم ساختند و بر گردن مردم سوار كردند)؛ «ُثمَّ بَقُوا بَعْدَهُ، فَتَقَرَّبُوا إِلَى أَئِمَّةِ الضَّلاَلَةِ، وَ الدُّعَاةِ إِلَى النَّارِ بِالزُّورِ(4)وَ الْبُهْتَانِ، فَوَلُّوهُمُ الاَْعْمَالَ، وَ جَعَلُوهُمْ حُكَّاماً عَلَى رِقَابِ النَّاسِ». نتيجه همان شد كه امام(عليه السلام) در ادامه سخن فرموده: (حاكمان جور به وسيله آن منافقان و همراه آنها به خوردن دنيا مشغول شدند [وبيت المال مسلمين را به تاراج بردند])؛ «فَأَكَلُوا بِهِمُ الدُّنْيَا».
منظور از پيشوايان ضلالت و گمراهى و دعوت كنندگان به آتش دوزخ در درجه اوّل حكّام بنى اميّه هستند كه همه چيز اسلام از جمله احاديث پيامبر(صلی الله علیه و آله) را ملعبه خود ساختند تا بر مردم حكومت كنند. بهترين ابزار كار آنها منافقان عصر پيامبر(صلی الله علیه و آله) و بازماندگان آنها بودند و بدين وسيله فضاى احاديث نبوى را تيره و تار ساختند. متأسّفانه بسيارى از توده مردم، چشم و گوش بسته به دنبال آنها افتادند، آن گونه كه امام(عليه السلام) در ادامه اين سخن فرموده: (مردم نيز همراه سلاطين و دنيا هستند مگر كسى كه خداوند او را لغزش بازداشته است)؛ «وَ إنَّمَا النَّاسُ مَعَ الْمُلُوكِ وَ الدُّنْيَا، إِلاَّ مَنْ عَصَمَ اللّهُ».
اين مطلب نه تنها در تاريخ گذشته و در صدر اسلام بعد از پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) ديده مى شود، امروز هم در بسيارى از كشورهاى پيشرفته دنيا وجود دارد كه ائمه ضلال با استفاده از تبليغات پر حجم رسانه هايى كه در اختيار دارند و به كمك منافقانى كه در هر جامعه اى ديده مى شوند، بر مردم مسلّط شده افكارشان را مى دزدند و آنها را فريب داده به دنبال خود مى كشانند.(5)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.