پاسخ اجمالی:
اولا: برطرف شدن همه نیازهای ما متوقّف بر دعا نمی باشد، بلکه بسیاری از نیازهای ما با فضل و رحمت الهی در اختیار ما گذاشته شده است.
ثانیا: علم خدا منافاتی با دعای انسان ندارد؛ زیرا در علم خدا حوادث عالم بر اساس تحقّق اسباب و علل محقّق می شود که دعا هم يكی از عوامل موثّر است.
ثالثا: دعا برای ارتباط با خدا و جلب عنایت اوست و حاجت خواستن در رتبه بعد است. خدا از بندگانش خواسته تا با او ارتباط یابند و در مسیر بندگی او ثابت قدم بمانند.
رابعا: دعا آثار و برکاتی دارد که انجام آن را مطلوب و ضروری می نماید و نوعا خود این آثار نیز مقدّمات اجابت را فراهم می کنند.
پاسخ تفصیلی:
جایگاه والای دعا
دعا کردن در متون دینی، یکی از بارزترین مصادیق عبادت شمرده شده است؛ چنانکه خداوند در قرآن از «دعا» تعبیر به «عبادت» نموده و مي فرمايد: «ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبادَتِي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرِينَ»(1)؛ (مرا [با خلوص دل] بخوانيد تا دعاى شما را مستجاب كنم، و آنها كه از [دعا و] عبادت من اعراض و سركشى كنند، زود باشد كه با ذلت و خوارى داخل جهنّم شوند). پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) نیز در روایتی از «دعا» به «مُخُّ العِبادَةِ»؛ (مغز عبادت) تعبیر نموده است.(2) بنابراین، دعا در آداب اسلامی جایگاه و ارزش خاصّی دارد.
امّا براستی، چرا «دعا» از چنین جایگاهی برخوردار است و ما ناگزیریم برای رفع نیازهایمان دست به دعا برداریم، در حالی که خداوند بر حوائج ما عالم و آگاه است؛ و ضرورتی ندارد که ما حوائج خویش را برای او بیان کرده و دست به دعا برداریم؟!
این سوالی است که درک پاسخ آن نیازمند کمی دقّت و تامّل است.
برطرف شدن همه نیازهای ما متوقّف بر دعا نمی باشد.
اولین نکته ای که در پاسخ به این سؤال باید مد نظر قرار گیرد این است که برطرف شدن همه نیازهای ما متوقّف بر دعا نمی باشد، بلکه بسیاری از نیازهای ما بدون اینکه درخواستی کرده باشیم با فضل و رحمت الهی در اختیار ما گذاشته شده است. خداوند انسان را خلق کرده و نعمت های فراوان مادی و معنوی برای رشد و رسیدن او به کمال در اختیار او قرار داده، بدون اینکه درخواستی کرده باشد. نعمت عقل و ارسال پیامبران و امامان و نزول کتب آسمانی برای رشد معنوی، و نعمت اکسیژن و مواد غذایی و هزاران نعمت مادی دیگر از جمله این موارد اند.
علم خدا منافاتی با تلاش انسان ـ از جمله دعا ـ ندارد.
علم خدا منافاتی با تلاش انسان ـ از جمله دعا ـ ندارد؛ زیرا در علم خدا حوادث عالم بر اساس تحقّق علل و عوامل محقّق می شود و دعا هم يكي از عوامل موثّر است. خداوند قطعا از نیّات و خواسته های ما آگاه است امّا از آنجا که خداوند عالم را طبق نظام اسباب و مسبّبات تدبیر می کند؛ ما باید برای تحقّق خواسته های خود از هر تلاشی دریغ نکنیم و یکی از امور موثّر برای اجابت حوائج دعا است. چه بسا تحقّق امری منوط به دعا باشد و اگر دعا کنیم تقدیر به گونه ی دیگری رقم بخورد.
استاد مطهري مي گويد: «از نظر جهان بيني الهي، جهان هم شنوا است و هم بينا. ندا و فرياد جانداران را مي شنود و به آنها پاسخ مي دهد. به همين جهت دعا يكي از علل اين جهان است كه در سرنوشت انسان مؤثر است. جلو جريان هايي را مي گيرد و يا جريان هايي را به وجود مي آورد. به عبارت ديگر، دعا يكي از مظاهر قضا و قدر است كه در سرنوشت حادثه اي مي تواند مؤثر باشد يا جلوی قضا و قدري را بگيرد».(3)
بر همین اساس امام صادق(علیه السلام) مي فرمايد: «الدُّعَاءُ يَرُدُّ الْقَضَاءَ بَعْدَ مَا أُبْرِمَ إِبْرَاماً فَأَكْثِرْ مِنَ الدُّعَاءِ فَإِنَّهُ مِفْتَاحُ كُلِّ رَحْمَةٍ وَ نَجَاحُ كُلِّ حَاجَةٍ»(4)؛ (دعا، قضاي الهي را بر مي گرداند، اگر چه قضاي الهي محكم شده باشد. از اين رو زياد دعا كن كه آن كليد هر رحمت و بر آوردن هر حاجت است).
از امام كاظم(علیه السلام) نیز نقل شده: «عَلَيْكُمْ بِالدُّعَاءِ فَإِنَّ الدُّعَاءَ لِلَّهِ وَ الطَّلَبَ إِلَى اللَّهِ يَرُدُّ الْبَلَاءَ وَ قَدْ قُدِّرَ وَ قُضِيَ وَ لَمْ يَبْقَ إِلَّا إِمْضَاؤُه»(5)؛ (بر شما باد به دعا كردن، زيرا دعا و درخواست از خدا بلائي را كه از مرحله قدر و قضا گذشته و جز امضاي آن نمانده [يعني تمامي اسباب آن فراهم شده، ولي هنور در خارج وجود پيدا نكرده] بر مي گرداند).
دعا برای ارتباط با خدا و جلب عنایت اوست.
هنگام رجوع به آیات دعا در قرآن، باید به همه جوانب و ظرافت های این آیات، توجه کنیم. خداوند متعال در آیه 55 سوره اعراف می فرماید: «ادْعُوا رَبَّكُمْ تَضَرُّعاً وَ خُفْيَةً»؛ (پروردگار خود را [آشكارا] از روى تضرع و در پنهانى بخوانيد). نیز در آیه 77 سوره فرقان می خوانیم: «قُلْ ما يَعْبَؤُا بِكُمْ رَبِّي لَوْ لا دُعاؤُكُمْ»؛ (ای پیامبر بگو: اگر دعایتان نبود، خدا به شما توجهی نداشت). این آیات این نکته را به ما یادآور می شوند که اگر کسی از دعا به عنوان وسیله ارتباط با خداوند غفلت کند و آن را سبک بشمارد، موجب بی توجهی خداوند به خودش می گردد و این درست در حالی است که هیچ بحثی از «اجابت» دعا نشده و فقط انسان به ارتباط با خداوند فرا خوانده شده است؛ یعنی دعا به خودی خود و بدون اینکه زمنیه ساز به دست آمدن خواسته یا حصول حاجتی باشد مورد تاکید قرار گرفته و موضوعیت یافته است.
در همین راستا می بینیم که پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) صریحا در حدیثی فرموده اند که: «رَحِمَ اللَّهُ عَبْداً طَلَبَ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ حَاجَةً فَأَلَحَّ فِي الدُّعَاءِ اسْتُجِيبَ لَهُ أَوْ لَمْ يُسْتَجَبْ لَه»(6)؛ (خدا بیامرزد بنده ای را که از خدا حاجتی را طلب کند پس در دعا کردن پافشاری کند چه [دعایش] استجابت بشود و چه نشود).
بنابراین یکی از مهم ترین حکمت های دعا ارتباط یافتن بنده با خداوند است و نه لزوما حصول خواسته های بنده. یعنی خدا از بندگانش به صورت عام و کلی خواسته تا با او ارتباط یابند و خود را رشد داده و در مسیر عبودیت و بندگی او مستحکم تر گام بردارند.
به همین خاطر است که یکی از والاترین مراتب متجلی در ادعیه و مناجات های معصومین(علیه السلام) درخواست های عاشقانه آن حضرات از خداوند برای نیل به «حب و عشق شورمند و باشکوه او» است و نه چیز دیگر: «اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ حُبَّكَ، وَحُبَّ مَنْ يُحِبُّكَ، وَالعَمَلَ الَّذِي يُبَلِّغُنِي حُبَّكَ، اللَّهُمَّ اجْعَلْ حُبَّكَ أَحَبَّ إِلَيَّ مِنْ نَفْسِي وَأَهْلِي، وَمِنَ المَاءِ البَارِدِ»(7)؛ (خدایا من از تو عشق تو را خواهانم و عشق به دوست دارانت را و این که در پی کاری بروم که مرا به عشق تو پیوند دهد. خدایا، آن کن که دوستی تو پیش من از خودم و خانواده ام و آب خوش گوار محبوب تر باشد).
دعا آثار و برکاتی دارد که انجام آن را مطلوب و مرجوح می نماید.
اگر برخی از حوائج ما منوط به «دعا» شده است، بخاطر اثرات مثبتی می باشد که در دعا کردن وجود دارد و نوعا خود این آثار نیز، مقدّمات اجابت را فراهم می کنند؛ از جمله:
1. بهره مندی از عنصر توکّل بواسطه دعا
با دعا، انسان برای شروع هر امری خداوند را در کنار خودش می بیند و به او توکّل می کند. کاری که با یاد خدا و توکّل به او آغاز شود، مسلما بهتر نتیجه می دهد و سرانجام بهتری خواهد داشت.
2. جلب توجّه الهی بواسطه دعا
وقتی با دعا، به خدا توجّه کنید و به او توکّل نماید، مورد توجه خداوند نیز واقع می شوید. چنانکه در آیه 77 سوره فرقان می خوانیم: «قُلْ ما یَعْبَؤُا بِکُمْ رَبِّی لَوْ لا دُعاؤُکُمْ»؛ (بگو پروردگار من براى شما أرجى قائل نيست اگر دعاى شما نباشد). انسان به وسيله دعا و تضرّع به سوی خداوند توجّه می نماید و همین سبب می شود که مورد توجّه خداوند نیز واقع گردد. لذا خداوند مدح فرموده حضرت زكريا(عليه السّلام) و بستگانش را به دعا كردن چنانكه در آیه 90 سوره انبیاء مي فرمايد: «إِنَّهُمْ كانُوا يُسارِعُونَ فِي الْخَيْراتِ وَ يَدْعُونَنا رَغَباً وَ رَهَباً وَ كانُوا لَنا خاشِعِينَ»؛ (همانا ايشان در كارهاى خير تعجيل مي كردند و در حال خوف و رجا ما را مي خواندند و هميشه به درگاه ما خاضع و خاشع بودند).
3. کسب امید و تقویت اراده بواسطه دعا
دعا به هنگام حوادث سخت و طاقت فرسا به انسان قدرت، نيرو و اميدوارى و آرامش مى بخشد، و از نظر روانى اثر غير قابل انكارى دارد.(8) همچنین دعا باعث تقویت اراده شده و انسان با دعا کردن و به زبان آوردن خواسته خویش، اراده عملی محکم تری پیدا خواهد کرد؛ چرا که دعا و توکّل و ايمان محكم، نگرانى، تشويش و هيجان و ترس را كه موجب نيم بيشترى از ناراحتي هاى ما است بر طرف مى سازد.(9) شاید به همین دلیل است که در برخی از روایات اسلامی نیز از «دعا» به اسلحه مؤمن [براى غلبه بر دشمن و حوادث] تعبیر شده است.(10)
4. کسب خود آگاهی با دعا
دعا يك نوع خود آگاهى و بيدارى دل و انديشه، و پيوند باطنى و آگاهانه با پروردگار جهان است. زیرا دعا هم خود بیدارکننده است، و هم پذیرش آن منوط به اجتناب از غفلت است. در سخنی از حضرت على(علیه السلام) مى خوانيم: «لا یَقْبَلُ اللهُ عَزَّوَجَلَّ دُعاءَ قَلْبٍ لاهٍ»(11)؛ (خداوند دعاى غافل دلان را مستجاب نمى كند).
و از طرفی کسانی که دعا و تضرع به درگاه الهی ندارند به قساوت قلب گرفتار می گردند؛ چنانکه در آیه 43 سوره انعام می خوانیم: «وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا إِلى أُمَمٍ مِنْ قَبْلِكَ فَأَخَذْناهُمْ بِالْبَأْساءِ وَ الضَّرَّاءِ لَعَلَّهُمْ يَتَضَرَّعُونَ فَلَوْ لا إِذْ جاءَهُمْ بَأْسُنا تَضَرَّعُوا وَ لكِنْ قَسَتْ قُلُوبُهُمْ»؛ (و ما پيغمبرانى بسوى امّت های پيش از تو [اى پيغمبر خاتم] فرستاديم و [چون پيروى آنها نكردند] به بلا و مصيبت گرفتارشان ساختيم شايد كه [دعا برای رفع بلا کرده و] گريه و زارى كنند، و چرا وقتى كه بلاى ما به آنها مي رسيد تضرع و زارى نكردند [تا نجات يابند]؟! و چون تضرّع نكردند دلهايشان را قساوت گرفت).
5.پیروزی بر اضطراب های درونی بوسیله دعا
دعا خواص بسیار مؤثری در مبارز با اضطراب هاى درونى نیز دارد. هيچ گاه زندگى انسان از ناملايمات خالى نبوده و هم اكنون نيز نيست بلكه شواهد و قراينى در دست داريم كه حجم مشكلات روانى با پيشرفت تمدن صنعتى، افزايش چشمگيرى پيدا كرده است كه علل عمده آن را مى توان در چند امر خلاصه كرد: اول عدم توازن ترقى سطح تكنيك و صنعت با ترقى رشد اخلاقى است كه سرچشمه انواع تهاجم هاى اجتماعى و اقتصادى و نظامى می گردد و نتيجه آن حكومت اصل «همه چيز براى من» به جاى «همه چيز براى همه» و انواع انحصارطلبی هاى فردى و دسته جمعى و غصب و تجاوز به حقوق ديگران خواهد بود. دوم احساس بيهودگى، پوچى و بى روح بودن زندگى به این خاطر كه هدف هايى كه جوامع مادى كنونى براى زندگى ترسيم مى كنند، نمى تواند با ارزش وجودى انسان هماهنگ باشد. سوم افزايش برخوردها و اصطكاك منافع، گسترش درگيری هاى اجتماعى، نگرانی هاى حاصل از تخلف ها، پيمان شكنی ها، شكست ها و ناكامی ها خود عامل مهم ديگرى براى اين اضطراب هاست. چهارم وسايل ناسالم «هيجان زا» و يا «مخدر» كه به عنوان وسايل سرگرمى مورد بهره بردارى قرار مى گيرد از عوامل مهم بروز روزافزون اين اضطراب هاست. سرعت تحولات اجتماعى و جهانى نيز به اين عوامل دامن زده و آنها را متراكم تر به طورى كه اعصاب انسان عصر ما در زير بار سنگين اضطراب و نگرانى آشفته مى شود. از آن جا كه نگرانی ها سرچشمه حالت «غمزدگى» است، دعا اثر عميقى در زدودن اضطراب دارد زيرا از يك سو سبب رشد اخلاقى و توازن تكاملهاى مادى با تكاملهاى اخلاقى و عاطفى مى گردد.(12)
6. بهره گیری از آموزه های اخلاقی و معرفتی و آثار تربیتی دعا
وقتى انسان به درگاه خداوند روى مى آورد در اين فكر فرو مى رود كه او بر همه چيز توانا و قادر است و اسرار درون و برون ما را مى داند. اين مطلب سبب مى شود كه سطح معرفت انسان بالا برود.(13) علاوه بر آن، دعا، مخصوصا دعاهاى معصومين(عليهم السلام) سرشار از درس هاى عالى تربيت و اخلاق و معارف دینی است. مثلا «دعاى ندبه» براى كسانى كه با دقت و حضور قلب و با توجه به مضمون و محتوايش آن را زمزمه مى كنند، يك دوره درس امامت و ولايت عاشقانه است يا دعاى بلند و پر محتواى «عرفه» حاوى يك دوره كامل معارف و عقايد، مخصوصا درس توحيد و يكتاپرستى است. «دعاى كميل» به ما درس تهذيب و خودسازى و توبه مى دهد و از «دعاى مكارم الاخلاق» مى توان يك دوره اخلاق اسلامى را استخراج كرد.(14)
7. خاصیت غفلت زدایی بعضی ادعیه
دعا انسان را به مسائلى كه توجه ندارد و از آن غافل است توجه مى دهد به عنوان مثال دعايى كه شيعيان پس از نمازهاى روزانه در ماه مبارك رمضان مى خوانند و با فراز «اللَّهُمَّ أَدْخِلْ عَلَى أَهْلِ الْقُبُورِ السُّرُور»(15)؛ (خدایا، سرور را بر اهل قبور وارد کن)، آغاز می شود، انسان را به ياد بسيارى از امورى كه در طول سال از آن غافل بوده - مسائلی مانند لزوم رفع فقر و نیازمندی تنگدستان، تأمین خوراک شکم گرسنگان، پرداخت بدهی بدهکاران، زدودن غم و اندوه غم زدگان و... - مى اندازد.(16)
8. تاثیر دعا در هم بستگی اجتماعی برای نیل به اهداف بزرگ
با توجه به اين كه يكى از عوامل تأثير دعا، دعا براى ديگران است، می بینیم که دعا روح اجتماعى را جانشين انحصارطلبی هاى فردى مى سازد و به خاطر توجه به يك مبدأ بىپايان، ازلى و ابدى كه سرچشمه همه نيكی هاست و زندگى عالى تر و برترى كه انسان در پرتو ارتباط با او در خود مى بيند احساس بيهودگى و پوچى را از خود دور ساخته و براى زندگى، هدفى بزرگ مى ابد.(17)
9. تاثیر دعا در سلامتی بدن و جسم
آن چنان که یکی از روانشناسان و اطبای معروف معاصر یعنی «الکسیس کارل» در کتاب های خود «نیایش» و «راه و رسم زندگی» می نویسد: دعا و نیایش به طور كامل و صحيحى در فعاليت هاى مغزى انسانى نوعى شكفتگى و انبساط باطنى ايجاد كرده و گاه قهرمانى و دلاورى را تحريك مى كند. از آن گذشته نيايش نه تنها بر روى حالات عاطفى بلكه همان طور که گفتیم بر كيفيات بدنى نيز اثر مى گذارد و گاهى در چند لحظه يا چند روز بيمارى جسمى را بهبودى مى بخشد. این دانشمند در كتاب «نيايش» روى اين مسأله تأكيد كرده و از طريق تجربى، ثبوت آن را قطعى مى شمارد و مى گوید: نيايش گاهى تأثيرات شگفت آورى دارد بيمارانى بوده اند كه تقريبا به طور آنى از دردهايى چون جذام، سرطان، عفونت كليه و زخم هاى مزمن و سل ريوى و... شفا يافته اند.(18)
همین آثار مثبت دعا باعث می شود که زندگی انسان دگرگون شود و حتی قضا و قدر الهی نسبت به انسان تغییر یابد.
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.