پاسخ اجمالی:
امام علی(ع) درباره آثار «تقوی» می فرماید: «شما را به تقوی و پرهيزكارى توصيه مى كنم، زيرا تقوی حق خداوند بر شماست». بر اساس سخن امام(ع)، تقوی ثمره اطاعت اوامر و نواهى الهی بوده از این رو حق خداست. از سویی تقوی حق خدا بر بندگان می باشد، زيرا آنان بواسطه تقوی استحقاق پاداش می یابند. آنگاه در بیان آثار تقوی مى فرمايد: «پرهيزكارى امروز، پناهگاه شما و راه رسيدن به بهشت است». در واقع تقوی در اين جهان انسان را از سقوط در پرتگاه گناه نجات داده و در آخرت نیز سبب وصول به بهشت و نعمت هاى آن می شود.
پاسخ تفصیلی:
امام علی(علیه السلام) در بخشی از خطبه 191 «نهج البلاغه» درباره آثار «تقوی» مى فرمايد: (اى بندگان خدا شما را به تقوی و پرهيزكارى توصيه مى كنم؛ زيرا كه تقوی حق خداوند بر شماست و سبب حق شما بر خداوند [نيز] خواهد بود)؛ «عِبَادَ اللهِ! أُوصِيكُمْ بِتَقْوَى اللهِ فَإِنَّهَا حَقُّ اللهِ عَلَيْكُمْ، وَ الْمُوجِبَةُ عَلَى اللهِ حَقَّكُمْ».
اين تعبير درباره تقوی بديع است كه از يك سو حقّ خداست بر بندگان و از سوى ديگر سبب مى شود بندگان بر خداوند حقّى پيدا كنند؛ اما حق خداست به دليل آنكه نتيجه تقوی همان اطاعت جميع اوامر و نواهى پروردگار است و اطاعت، حق خدا بر بندگان است، و اما حق بندگان نيز است؛ زيرا بر اثر آن استحقاق پاداش خواهند يافت.
بسيارى از شارحان نهج البلاغه، تقوی را در اينجا به اطاعت كامل از فرمان هاى خدا تفسير كرده اند؛ در حالى كه تقوی، خداترسى درونى و پايبند بودن باطنى به اصولى است كه اثرش اطاعت فرمان خداست؛ تقوی همان چيزى است كه در مراحل نخستين به صورت عدالت ظاهر مى شود و در مراحل عالى به صورت عصمت، و اينها همه از صفات باطنى است.
كسى كه در برابر اطاعت و گناه بى تفاوت است بى تقواست و آن كس كه پايبند به اصول الهى و متعهّد به آنهاست، باتقواست و آثار هر دو در اعمال نمايان مى شود. سپس امام(عليه السلام) براى بدست آوردن اين گوهر گران بها چنين مى فرمايد: (شما را توصيه مى كنم كه با استعانت از خداوند به تقوی دست يابيد [كه پيمودن اين راه بى يارى خدا بسيار مشكل است] و به يارى تقوی بر خداوند حق [پاداش] پيدا كنيد)؛ «وَ أَنْ تَسْتَعِينُوا عَلَيْهَا بِاللهِ، وَ تَسْتَعِينُوا بِهَا عَلَى اللهِ».
آرى پيمودن راه تقوی، تقوايى كه بر زندگى انسان احاطه كند، جز به يارى خداوند ميسّر نيست. حتى انبياء و اولياء خود را در اين راه به خدا مى سپردند و از او يارى مى جستند و مى گفتند: «وَ مَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَ إِلَيْهِ أُنِيبُ»(1)؛ (توفيق من جز به يارى خدا نيست، بر او توكّل كردم و به سوى او باز مى گردم). در دعاى پرمعنايى كه بعد از زيارت امام على بن موسى الرضا(عليهما السلام) به آن توصيه شده، مى خوانيم: «كُلَّما وَفَّقْتَنِي بِخَيْرٍ فَأنْتَ دَلِيلِي عَلَيْهِ وَ طَرِيقِي إلَيْهِ»(2)؛ (هر زمان مرا به كار نيكى توفيق دادى تو راهنماى من به سوى آن و نشان دهنده مسير من بودى).
آنگاه امام(عليه السلام) به دو اثر مهم تقوی به عنوان دليل اشاره كرده، مى فرمايد: (زيرا پرهيزكارى امروز، پناهگاه و سپر بلاى شماست و فردا راه رسيدن به بهشت است)؛ «فَإِنَّ التَّقْوَى فِي الْيَوْمِ الْحِرْزُ وَ الْجُنَّةُ». آرى! همه حوادث تلخ فردى و اجتماعى كه زندگى را در كام انسان در اين جهان، ناگوار مى كند بر اثر گناه و خروج از جاده عدل و انصاف است؛ تقوی سبب مى شود كه انسان در اين جهان از سقوط در پرتگاه گناه و عواقب دردناك آن رهايى يابد و زندگى شيرين توأم با آرامش و سعادت داشته باشد و فرداى قيامت به مقتضاى: «وَ تَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَيْرَ الزَّادِ التَّقْوَى»(3)؛ (و زاد و توشه تهيّه كنيد كه بهترين زاد و توشه پرهيزكارى است)، راه وصول به بهشت و نعمت هاى بى نظير بهشتى است، آيا گوهرى گرانبهاتر از اين پيدا مى شود كه هم در دنيا حافظ انسان باشد و هم در آخرت نجات دهنده او گردد؟(4)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.