پاسخ اجمالی:
امام علی(ع) در بیان اوصاف حضرت مهدی(عج) می فرماید: «او حكمت را باهمه آدابش در برگرفته، و آن را به خوبى شناخته، و همواره در جستجوى دانش است، حكمت و دانش براى او گمشده اى است كه همواره در جستجوى آن است و نيازى است كه پيوسته در طلب آن است، او به هنگامى كه اسلام غروب كند همچون شترى كه از راه رفتن بازمانده، بر زمين قرار گرفته و سينه به آن چسبانده، پنهان خواهد شد، او باقيمانده اى از حجّت هاى خداست و جانشينى از جانشينان پيامبران اوست».
پاسخ تفصیلی:
امام علی(علیه السلام) در بخشی از خطبه 182 «نهج البلاغه» مى فرمايد: (او براى حفظ حكمت و دانش، زرهى كه حافظ آن است بر تن كرده و حكمت را با همه آدابش در برگرفته، توجّه خاص به آن نموده و آن را به خوبى شناخته و يكسره به آن پرداخته است)؛ «قَدْ لَبِسَ لِلْحِكْمَةِ جُنَّتَهَا(1)، و أَخَذَهَا بِجَمِيعِ أَدَبِهَا، مِنَ الْاِقْبَالِ عَلَيْهَا، وَ الْمَعْرِفَةِ بِهَا، وَ التَّفَرُّغِ لَهَا». در اينكه منظور از اين شخص حكيم كه حكمت همه وجود او را پر كرده و توجّه او را به خود جلب نموده و آن را با همه آداب در برگرفته كيست؟ احتمالات متعددى داده شده است؛ ولى هنگامى كه تعبيرات حضرت را تا پايان تفسير كنيم به روشنى درخواهيم يافت كه اين عبارات تفسير صحيحى جز حضرت مهدى(عجل الله تعالی فرجه) ندارد.
امام(عليه السلام) در ادامه اين سخن مى افزايد: (حكمت و دانش براى او گمشده اى است كه همواره در جستجوى آن است و نيازى است كه پيوسته در طلب آن است)؛ «فَهِيَ عِنْدَ نَفْسِهِ ضَالَّتُهُ الَّتِي يَطْلُبُهَا، وَ حَاجَتُهُ الَّتِي يَسْأَلُ عَنْهَا». اين سخن تأكيد ديگرى است بر اينكه آن مرد الهى برنامه كارش بر اساس حكمت قرار گرفته و قبل از ايجاد هر تحوّلى، تحوّل علمى و فرهنگى برقرار مى كند؛ اين سخن هماهنگ با چيزى است كه در روايات درباره حضرت مهدى(عجل الله تعالی فرجه) آمده است. از جمله در حديثى از امام باقر(عليه السلام) چنين مى خوانيم: «إذا قامَ قائِمُنا وَضَعَ يَدَهُ عَلى رُؤُوسِ الْعِبادِ فَجَمَعَ بِها عُقُولُهُمْ وَ كَمُلَتْ بِها أَحْلامُهُم»(2)؛ (هنگامى كه قيام كننده ما به پا خيزد دست خود را بر سر بندگان بگذارد [آنها را تحت تربيت خود قرار دهد] و به اين وسيله عقل هاى آنها را متمركز سازد و افكار آنها را كامل كند).
در ادامه در بيان يك ويژگى ديگر آن مرد الهى مى فرمايد: (او به هنگامى كه اسلام غروب كند همچون شترى كه از راه رفتن بازمانده، بر زمين قرار گرفته و سينه به آن چسبانده است، پنهان خواهد شد)؛ «فَهُوَ مُغْتَرِبٌ إِذَا اِغْتَرَبَ(3) الْاِسْلَامُ، وَ ضَرَبَ بِعَسِيبِ(4)ذَنْبِهِ(5)، وَ أَلْصَقَ الْاَرْضَ بِجِرَانِهِ».(6)
هنگامى كه شتر از راه رفتن باز مى ماند بر زمين چنان پهن مى شود كه انتهاى دم او به زمين مى چسبد و حتى پايين گردن خود را نيز بر آن مى نهد و اين، نشانه نهايت خستگى است و عرب از آن به عنوان كنايه براى نهايت ضعف و ناتوانى استفاده مى كند. اين سخن اشاره آشكار ديگرى به يكى از اوصاف آن مرد الهى است، كه در دوران غيبت او، اسلام و مسلمين در نهايت ضعف قرار مى گيرند و دشمنان از هر سو براى محو اسلام و شكست مسلمين قيام مى كنند.
امام(عليه السلام) در پايان اين فراز به نكته روشن ترى در اين زمينه مى پردازد و مى فرمايد: (او باقيمانده اى از حجّت هاى خداست و خليفه و جانشينى از جانشينان پيامبران اوست)؛ «بَقِيَّةٌ مِنْ بَقَايَا حُجَّتِهِ، خَلِيفَةٌ مِنْ خَلَائِفِ أَنْبِيَائِهِ». همان گونه كه از بيان اين اوصاف به دست مى آيد جمله هاى بالا مرجع ضميرى جز حضرت مهدي(عجل الله تعالى فرجه) نمى تواند داشته باشد به ويژه اينكه واژه هاى «بقيه» (بقية الله) و «حجّت» و «خليفه» در فرهنگ دينى ما كاملا منطبق بر آن حضرت است.
از اين بخش خطبه كه اشارات روشنى به قيام امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) داشت، به خوبى استفاده مى شود كه بر خلاف تصوّر ناآگاهان، تكيه گاه اصلى حضرت مهدى(عجل الله تعالی فرجه) بر انقلاب فكرى، علمى و فرهنگى است؛ نه قيامى نظامى و مملوّ از خونريزى. او چنان سطح افكار مردم را بالا مى برد كه با پاى خود به سوى يك حكومت سراسر عدل و داد پيش مى روند. بى شكّ در آغاز راه، اقليّت ماجراجو و منحرف و گردنكشان زورگو و ظالمى در اين طريق سدّ راهند كه امام(عليه السلام) آنها را با قدرت نظامى خود بر مى دارد. او پيوسته در طلب دانش و ارتقاى سطح معلومات امّت است و همچون جدّش پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) با زبان حال و قال مى گويد: «رَبِّ زِدْنِي عِلْماً».(7)،(8)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.