آیین رحمت - معارف اسلامی و پاسخ به شبهات کلامی

علت اين كه در احادیث «دوازده خلیفه» از اسامی آنها سؤال نشده و پیامبر(ص) اسامی آنها را بیان نفرموده اند، احتمال دارد دست مخالفين اهل بيت(ع) بر اين احاديث دراز شده و نگذاشته است كه اسامى آنها به طور صريح به گوش مردم برسد، گرچه با جمع بين اين احاديث و «احاديث غدير» و «ثقلين» مى توان پى برد كه اين دوازده خليفه از اهل بيت پيامبرند که اولين آنها على بن ابى طالب(ع) است؛ البته مطابق برخی نقلها اسامى آنها از ناحيه پيامبر(ص) ذكر شده است.

همان طور که می دانیم رسم مسلمانان اين بود كه از همه نوع مسائل حتى در اثناى سخنرانى حضرت محمد(صلى الله عليه و آله) سؤال مى كردند؛ لکن در احادیث «دوازده خلیفه» می بینیم که پیامبر(صلى الله عليه و آله) خبر از امر مهمى كه همان خلفاى بعد از خویش است مى دهد، خلافتى كه از مسائل بسيار مهم در جامعه اسلامى است، در حالی که كسى از اسامى اين دوازده خليفه سؤالى نمی کند و معرفی آنها را از ایشان نمی خواهد و پیامبر(صلى الله عليه و آله) نیز اسامی آنها را برای مردم معرفی نمی نماید! آيا معقول است كه هيچ يك از مسلمانان در حجة الوداع يا بازگشت از حج به مدينه از اسامى آنها سؤال نكرده باشد؟ هرگز! زيرا روش صحابه اين بود كه از جزئيات مسائل سؤال مى كردند. اما چرا و چگونه در اين روايات اسامى آنها ذكر نشده است؟
احتمالى كه داده مى شود اين است كه دست مخالفين اهل بيت(صلواة الله عليهم اجمعین) بر اين احاديث [احادیث دوازده خلیفه] دراز شده و نگذاشته است كه اسامى آنها به طور صريح به گوش مردم برسد گر چه با جمع كردن بين اين احاديث [احادیث دوازده خلیفه] و «احاديث غدير» و «ثقلين» مى توان پى برد كه اين دوازده خليفه از عترت و اهل بيت پيامبرند که نيز اول آنها على بن ابى طالب(عليه السلام) است.

با اين حال مطابق برخى روايات كه حموينى در «فرائد السمطين» و قندوزى در «ينابيع المودة» آورده اسامى آنها نيز از ناحيه پيامبر(صلى الله عليه و آله) بيان شده است.(1)