پاسخ اجمالی:
در مورد شبهه مطرح شده می گوییم: در زمینه باورها و ارزش ها، با توجه به این که آن ها می توانند ثابت باشند و شرایط زمانی و مکانی و اقلیمی در آن ها تغییری پدید نمی آورد می توانیم در این دو ساحت از وحی و حاملان و مبلّغان آن یعنی پیامبر(ص) و ائمه(ع) تقلید کنیم. امّا در زمینه راه کارها و روش ها و یا ابزار و آلات و نوع پوشش و آرایش و امثال ذلک که در آن ها تغییر رخ می دهد و متناسب با تغییر شرایط، راه کارهای جدیدی باید اتّخاذ گردد، در این مورد گرچه دست ما از معصومین کوتاه است ولی می توانیم از جانشین های عام او که فقها هستند پیروی کنیم.
پاسخ تفصیلی:
گاهی گفته می شود: شرایط زمانی و مکانی در رفتار معصومین(علیهم السلام) دخالت داشته است و اساساً نمی توان نقش زمان و مکان را در این مسأله نادیده گرفت. چه بسا رفتاری در برهه ای خاص از زمان امکان تحقق داشته است ولی در زمان دیگر نمی توان آن رفتار و عمل را انجام داد. و لذا با توجه به این که بیش از هزار و چند صد سال از زمان آن حضرات می گذرد، دیگر امکان تقلید و تأسّی به آنان وجود ندارد.
در پاسخ این اشکال می گوییم: ساحت ها و زمینه های تقلید و تأسی بر چند قسم است:
الف) ساحت باورها، مسائل فکری، نظری و اعتقادی که نمی توان آن ها را با برهان عقلی ثابت کرد و عقل متعارف به آن دسترسی ندارد؛ نظیر سؤال قبر و احوال قیامت. در این بخش از باورها و مسائل اعتقادی، ما نیازمند تقلید هستیم به معنای این که علم به آن ها را از معصومان اخذ نماییم. این همان تقلیدی است که در مباحث اجتماعی و روان شناسی مطرح می گردد و فراتر از تقلید اصطلاحی است.
ب) ساحت ارزش ها و بایدها و نبایدها و خوب و بدها. البته اگر باورها و اعتقادات را به معنای عام آن در نظر بگیریم شامل ارزش ها نیز می شود. در این ساحت نیز ممکن است تقلید صورت گیرد.
ج) ساحت روش ها، راه کارها و به اصطلاح، تاکتیک ها و روش های عملی جهت دست یابی به اهداف ارزشمند.
توضیح این که: ما براساس ارزش هایی که داریم، هدفی را برای زندگانی خود ترسیم می کنیم که عبارت است از رسیدن به مقام قرب الهی، و همچنین اهداف متوسطی که راه های رسیدن به آن هدف متعالی و نهایی هستند. بی تردید رسیدن به این هدف بلند و والا، روش و راه کارهای خاصی دارد که با استدلال عقلی و یقینی و از طریق تجربه یقینی، ما می توانیم به برخی از آن روش ها دست یابیم. در این صورت، آن روش هایی که ما با استدلال عقلی و تجربه به آن دست یافتیم ما را در رسیدن به اهداف بلند و متعالی یاری می دهد و لذا در آن ها نیازمند به تأسّی از دیگران نیستیم. امّا گاهی ما نمی توانیم از پیش خود راه کارها و روش های رسیدن به اهداف متعالی مبتنی بر ارزش هایی را که به آن ها اعتقاد داریم، بشناسیم؛ یا از آن جهت که تجربه ما ناکافی است و یا از این جهت که قدرت استدلال ما ضعیف است و ما را به یقین نمی رساند، باید این راه کارها و روش ها را از دیگران فرا گیریم و با تبعیت و تأسّی از منبع معتبری، راه کار رسیدن به اهداف و ارزش های والا را شناسایی کنیم.
پیچیده ترین بخش پرسش مربوط به این ساحت است؛ زیرا انتخاب روش ها، راه کارها، تاکتیک ها و آنچه که به امور روزمره ما مربوط می شود، و تعیین قلمرو تقلید و تأسّی از دیگران و نحوه آن دشوار است. بخشی از روش ها و راه کارها فقهی هستند و حکم و ابعاد آن ها را به وسیله اجتهاد در فقه و یا «تقلید» از فقیه باید شناخت، و بخش دیگر روش ها و راه کارها نیازمند تخصص در زمینه مباحث اجتماعی و سایر تخصص های انسانی است.
د) ساحت ابزارها و وسایل؛ این ساحت برای تقلید، ابزارها و وسایلی است که توسط آن ها نیازهای مردم برطرف می شود، مثل نوع و فرم لباس و سخن گفتن و ابزار و وسایلی که مردم در زندگی روزمره خود از آن ها استفاده می کنند. در این زمینه ما به هر کسی که بتواند این ابزار را در اختیار ما قرار دهد مراجعه می کنیم. مثلاً کسی که می خواهد زبان و خطّ انگلیسی رایاد بگیرد لازم نیست که نزد انسان باتقوا برود تا زبان انگلیسی را به او یاد دهد او حتی می تواند نزد شخص کافری این نوع زبان را یاد بگیرد. البته رعایت مسائل جنبی معاشرت حکم دیگری دارد. ولی اموری که جنبه وسیله ای و ابزاری دارد و یا ارزشی بر آن ها مترتّب نیست تقلید از هر شخصِ ممکن کفایت می کند.
خلاصه این که در مورد شبهه مطرح شده می گوییم: در مورد ساحت اول و دوم یعنی باورها و ارزش ها، با توجه به این که آن ها می توانند ثابت باشند و شرایط زمانی و مکانی و اقلیمی در آن ها تغییری پدید نمی آورد می توانیم در این دو ساحت از وحی و حاملان و مبلّغان آن یعنی پیامبر و ائمه(علیهم السلام) تقلید کنیم. امّا در مورد ساحت سوم یعنی راه کارها و روش ها که در آن ها تغییر رخ می دهد و متناسب با تغییر شرایط، راه کارهای جدیدی باید اتّخاذ گردد، در این مورد گرچه دست ما از معصومین کوتاه است ولی می توانیم از جانشین عام او که فقیه در دین است پیروی کنیم. وضع ساحت چهارم نیز روشن شد، که تقلید در آن اشکالی ندارد.
برای روشن شدن مطلب می گوییم: رفتار بزرگان دین، هم دارای شکل و قالب است و هم دارای محتوا و معنا. شکل آن رفتار ممکن است در زمان های مختلف و با تحوّل شرایط متفاوت گردد و لازم نیست به شکل و قالب رفتار آن بزرگان پایبند بود، امّا روح و معنای رفتار آنان ثابت است که ما باید آن را بشناسیم و به آن پایبند باشیم. در روایات آمده که حضرت علی(علیه السلام) در زمان حکومت خود از نان خشک جو استفاده می کردند. تأسّی به آن حضرت به این نیست که ما هم نان جو بخوریم بلکه باید روح و معنای رفتار بزرگان دین را بشناسیم و به آنان تأسّی کنیم. روح این رفتار حضرت علی(علیه السلام) این است که باید زندگی مسؤولان، پایین تر از سطح زندگی افراد متوسط جامعه باشد.(1)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.