پاسخ اجمالی:
على بن محمد بن عباس ابو حیّان توحیدى (310 یا 320 ـ 400 ق) از علماى معتزلى اهل سنت به شمار مى رود که گرایش هایى به فلسفه و صوفیگرى داشت. او به شدت تحت تاثیر اندیشه هاى جاحظ معتزلى قرار داشت و بر سبک و مسلک وى به تصنیف کتاب پرداخت. ابو حیّان با شیعیان و عقاید شیعه به شدت عناد و دشمنى داشت؛ او بر ضد شیعه و بزرگان آن حدیث جعل می کرد. ماجراى جعل حدیث او توسط علامه امینى در کتاب «الوضّاعین و احادیثهم» نقد و بررسى شده است. احادیث وى در کتاب «الامتاع و الموانسه» موجود است. ابو حیّان فتواهاى عجیبى هم صادر مى کرد که خلاف قرآن و نصوص صریح نبوى بود. نقل است که توحیدى در اواخر عمرش بسیارى از نوشته هایش را قبل از منتشرکردنِ آنها به دلیل نداشتن محتواى قابل اعتنا سوزانده و از بین برده است.
پاسخ تفصیلی:
على بن محمد بن عباس ابو حیّان توحیدى (310 یا 320 ـ 400 ق) از علماى معتزلى اهل سنت به شمار مى رود که گرایش هایى به فلسفه و صوفیگرى داشت. او بنا به نقلى اهل شیراز و بنا به آراى دیگر اهل رى، اهل نیشابور و یا اهل بغداد بود و هر یک از تاریخ نویسان محل تولد او را یکى از این چهار شهر نوشته اند و البته برخى گفته اند که او زاده واسط (شهرى در عراق) است. در مورد لقب توحیدى او نیز اختلاف نظر وجود دارد، برخى گفته اند به دلیل معتزلى و اهل توحید بودن او چنین لقبى به او داده اند و برخى گفته اند که توحیدى به خاطر «توحید» فروش بودنِ پدرش محمد است (توحید نوعى خرما است). اما تراجم نویسانى مثل ذهبى و سیوطى اوّلى را ترجیح داده اند.
اساتید ابوحیان توحیدى:
مهم ترین اساتید ابوحیان عبارت بودند از:
1 ـ ابوسعید سیرافى؛ 2 ـ ابوبکرقفّال شافعى که علماى اهل سنت او را در کنار ابو حامد اسفراینى شافعى رئیس مذهب شافعى در عراق و خراسان مى دانند؛ 3 ـ قاضى ابوالفرج نهروانى؛ 4 ـ ابو الوفاى بوزجانى، ریاضى دان بر جسته دوره اسلامى در بغداد؛ 5 ـ ابو الحسن ابن سمعون؛ 6 ـ ابوسلیمان بن طاهر منطقى سجستانى که نویسنده کتاب صوان الحکمه (کتاب مهم و معروف منطقى) مى باشد؛ 7 ـ على بن عیسى رمّانى؛ 8 ـ ابو محمد جعفر خلدى، قاضى ابو حامد احمد بن بشر عامرى مرورودى فقیه شافعى؛ 9 ـ ابو الحسن محمد بن یوسف عامرى فیلسوف و منطق دان معروف که هم درس و هم مباحثه ابن عمید وزیر بود؛ 10 ـ یحیى بن عدى فیلسوف مسیحى، شاگرد ابو نصر فارابى.
ابوحیان توحیدى، چندین استاد یهودى و مسیحى داشت که غالباً منطق، ریاضى، طبیعیات و فلسفه را نزد آنان فرا گرفته بود.
شاگردان ابوحیان توحیدى:
او شاگردان متعددى نیز تربیت کرده بود. مهم ترین شاگردان ابوحیان عبارت بودند از: على بن یوسف قاضى، محمد بن منصور بن جیکان، عبد الکریم بن محمد داودى، نصر بن عبد العزیز مقرى فارسى، محمد بن ابراهیم بن فارس، و ابو سعد عبد الرحمن بن مهجّه اصفهانى.
نکته شایان توجه در مورد شاگردان توحیدى این است که غالباً اهل شیراز و منطقه فارس بوده اند و این شیرازى الاصل بودن او را تقویت مى کند.
او با شخصیت هاى بر جسته عالم اسلام نیز معاصر بوده و احیاناً ارتباط هاى علمى با آنها نیز داشته است؛ مثل ابن مسکویه، ابو منصور ثعالبى، ابو بکر خوارزمى و بدیع الزمان همدانى.
از میان معاصرانش ابن مسکویه به مطالب ابو حیّان توجه ویژه کرده و مطالب و مباحث او را در آثارش نقل کرده است.
جایگاه علمی ابوحیان توحیدى:
در مورد شخصیت علمى وى اختلاف نظرهاى فراوانى میان علماى اسلام اعم از شیعه و اهل سنت وجود دارد. عدهای او را تضعیف کرده و او را «کذّاب» و «فاسد العقیده» دانسته و اعتبارى بر گفته هایش قائل نشده اند؛ این گروه حتى او را ملحد و زندیق معرفى کرده اند؛ به طورى که گفته اند جهان اسلام سه یا چهار زندیق به خود دیده است که شرورترین و بدترین آنها ابوحیان توحیدى است. علت آن را هم در این دانسته اند که دیگران به طور صریح کفر گویى کرده اند، اما ابوحیان این کفر گویى ها و الحادها را در پس عبارات رمزى و اشاره اى پنهان داشته است. غالب تراجم نویسان که اشعرى بوده اند او را تضعیف کرده اند، زیرا او معتزلى بود و به شدت تحت تاثیر اندیشه هاى جاحظ معتزلى قرار داشت و بر سبک و مسلک وى به تصنیف کتاب پرداخت؛ طبیعى است که تراجم نویسان متعصب اشعرى او را تعضیف کرده بلکه ملحد بدانند.
امّا در مقابل، عدهای دیگر او را تحسین نموده و از وى به نیکى یاد کرده اند. این دسته بر جرح هاى طرف مقابل خرده گرفته و اشکال کرده اند که با مطالعه و بررسى کتابهای ابو حیّان هیچ مطلبى یافت نمى شود که بر کفر و الحادِ او دلالت کند و بر عکس این ادعاها مطالب او نشان از قوت علمى و تخصص کم نظیر او در زمینه هاى مختلف علمى مى باشد.
بنابر این تضعیف بزرگان اهل سنت درباره او بى مورد بوده و از روى تعصب صادر شده است.
ابوحیان توحیدى و شیعه:
ابو حیّان از نظر علماى شیعه (بنابر مستندات موجود در منابع اهل سنت و همچنین آثار خود او) با شیعیان و عقاید شیعه به شدت عناد و دشمنى داشت.
و علت آن نیز این بود که دو وزیر دستگاه حکومتى آل بویه یعنی ابن عمید و ابن عبّاد (که شیعه بودند و حکومت آل بویه نیز گرایش شیعى داشت) مانع از ورود او به تشکیلات دولتى شدند و او را طرد کرده و مورد طعن قرار دادند و او نیز براى مقابله به مثل و جبران حقارتهایش دست به کارهاى نادرستى مثل جعل احادیث بر ضد شیعه و بزرگان آن برد. ماجراى جعل حدیث او توسط علامه امینى در کتاب «الوضّاعین و احادیثهم» نقد و بررسى شده است. او احادیث فراوانى را جعل کرده است تا به تحقیر و توهین على (علیه السلام) بپردازد احادیث وى در کتاب «الامتاع و الموانسه» موجود است.
فتوا های عجیب ابو حیّان:
ابو حیّان فتواهاى عجیبى هم صادر مى کرد که خلاف قرآن و نصوص صریح نبوى بود. قصد او از صدور چنین فتواهایى، شُهرت در میان مردم بود تا با آن حقارتهایش را جبران کند.
با توجه به این توضیح روشن است که آثار او نه براى علماى اهل سنت و نه براى علماى شیعه قابل اعتماد نبوده و کاملا در معرض انتقاد و ابطال است.
اما على رغم چنین جایگاهى برخى از علماى اهل سنت بدون توجه به جعلى بودنِ برخى از احادیث نقل شده در آثارش به نقل آن احادیث براى اثبات فضیلیت خلفاى سه گانه نسبت به على (علیه السلام) پرداخته و تمسک جسته اند.
کتاب های ابوحیان توحیدى:
آثار مهم او عبارتند از: المقابسات، البصائر و الذخائر که در هشت مجلد چاپ شده است، الامتاع و الموانسه که در سه مجلد به چاپ رسیده است، الصداقه و الصدیق، تقریظ الجاحظ، مثالب الوزیرین که هجْو و مذمت ابن عمید و ابن عبّاد شیعى مى باشد، الزالفه (یا الزلفى)، الحج العقلى اذا ضاق الفضاء عن الحجّ الشرعى که به دلیل انتشار این کتاب تحت تعقیب قرار گرفته و در خفا ماند تا اینکه جان سپرد، رسائل متعددى با عناوینى مثل: الحیاه، البغدادیه، ما یتمثّل به العلماء، صلاب الفقهاء فی المناظره، السقیفه، العلوم، کتاب الهوامل و الشوامل، الاشارات الالهیه.
البته نقل است که توحیدى در اواخر عمرش بسیارى از نوشته هایش را قبل از منتشرکردنِ آنها به دلیل نداشتن محتواى قابل اعتنا سوزانده و از بین برده است.
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.