پاسخ اجمالی:
«انسان شناسی» تاثیر بسزایی در مقوله «آزادی» دارد. در واقع اگر جهان هستی را مخلوق اراده خالقی حکیم دانستیم که افعالش هدفمند است، انسان نیز که جزئی از جهان هستی است دارای هدفی خواهد بود. از این رو قرآن می فرماید: «آیا گمان کرده اید که ما شما را بیهوده آفریده ایم؟». بر این اساس در فرهنگ قرآنی، خداوند انسان را آفرید تا به مقام و منزلت «خلیفه اللهی» برسد نه آن که در مادیات غوطه ور شود. لذا آزادی انسان در راستای تأمین فلسفه خلقت، وسیله ای است که انسان را به کمال می رساند، از این رو آزادی هدف نیست.
پاسخ تفصیلی:
«انسان شناسی» نیز همانند هستی شناسی در مقوله «آزادی» تأثیرگذار است. اگر جهان هستی را مخلوق اراده خالقی حکیم دانستیم که افعالش هدفمند است، انسان نیز که جزئی از جهان هستی است دارای هدفی خواهد بود. قرآن کریم همان گونه که بر هدفمندی جهان تأکید می نماید، بر بیهوده نبودن خلقت انسان نیز تأکید می ورزد. خداوند متعال در این رابطه می فرماید: «أَ یحْسَبُ الْإِنْسانُ أَنْ یتْرَکَ سُدی»(1)؛ (آیا انسان گمان می کند که او را به حال خود رها کرده ایم؟!). و نیز می فرماید: «أَ فَحَسِبْتُمْ أَنَّما خَلَقْناکُمْ عَبَثاً»(2)؛ (آیا گمان کرده اید که ما شما را بیهوده آفریده ایم؟).
این آیات، حیات انسانی را هدفدار معرفی می کند و به انسان ها متذکّر می شود که برای رسیدن به مقصدی آفریده شده است. بدون شک در صورت هدفداری حیات انسانی، آزادی انسان ها هم باید برای دست یابی به آن هدف مرزبندی و طراحی گردد.
از سوی دیگر، از دیدگاه اسلام، انسان علاوه بر جسم، دارای روح نیز هست. خداوند متعال می فرماید: «ثُمَّ سَوّاهُ وَنَفَخَ فِیهِ مِنْ رُوحِهِ»(3)؛ (آن گاه او را درست اندام کرد و از روح خویش در او دمید). همچنین در فرهنگ اسلامی، اصالت از آن روح است که می تواند انسان را به مرز تقوا یا پلیدی نزدیک کند. قرآن در این باره می فرماید: «وَنَفْسٍ وَما سَوّاها * فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَتَقْواها»(4)؛ (سوگند به نفس و آن کس که آن را درست کرد، پس پلیدکاری و پرهیزکاری اش را به آن آموخت).
بنابراین، کمال و غایت آدمی، در ارتباط با روح او است. در فرهنگ اسلامی فلسفه خلقت انسان، خلیفه الهی شدن او است؛ یعنی خداوند انسان را آفرید تا به مقام و منزلت خلیفه اللهی که به واسطه قرب الهی است، نایل شود؛ زیرا کسی می تواند خلیفه اللَّه باشد که بیش از دیگران با خداوند سنخیت و ارتباط داشته و بیشتر بتواند جلوه گاه کمالات الهی باشد. در واقع منزلت خلیفه اللهی آن است که انسان چنان رشد و کمال یابد که به لحاظ نظری و عملی به قرب الهی نایل آید. از این رو در فرهنگ قرآنی، انسان هایی موفقند که به قرب الهی نایل آمده اند.
همچنین خداوند متعال در آیه دیگر می فرماید: «وَالسّابِقُونَ السّابِقُونَ * أُولئِکَ الْمُقَرَّبُونَ»(5)؛ (و[سومین گروه] پیشگامان پیشگامند، آن ها مقربانند).
حال اگر غایت و هدف انسان قرب به خدا است نه فرو رفتن در مادیات، بدون شک آزادی انسان نیز باید در این جهت قرار گیرد تا تأمین کننده هدف انسان باشد. لذا می توان گفت که از دیدگاه اسلام، آزادی وسیله ای است برای دست یابی انسان به کمال، بر خلاف مکاتب بشری که آزادی را یک هدف به شمار می آورند.(6)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.