پاسخ اجمالی:
«پلورالیسم دینی» به مفهوم بر حق دانستن همه ادیان و جواز اقتدا به هریک از آنها است. لکن بر اساس آیات و روایات؛ اسلام آشکارا با این نظریه مخالف است. زیرا بر اساس آیات قرآن؛ خداوند از همه انبیا و امت های پیشین پیمان گرفته که با بعثت حضرت محمد(ص) به آیین او ایمان بیاورند؛ زیرا بر طبق آیات قرآن، آن حضرت پیامبری جهانی است و قرآن، کتابی است مهیمن و نسخ کننده کتب پیشین، از این رو در تورات و انجیل به اسلام بشارت داده و آنان را به پذیرش اسلام دعوت می کند، و... . در حقیقت اسلام با «پلورالیسم» مخالف است.
پاسخ تفصیلی:
«پلورالیسم دینی» همان بر حق دانستن همه ادیان دینی و حتی شبه دینی و جواز اقتدا به هریک از آن ها است که با مراجعه به آیات قرآن مشاهده می کنیم که شرع و دین اسلام به صورت صریح و آشکار با این نظریه مخالف است. اینک آیاتی را برای اثبات این مطلب در دسته های مختلف بیان می داریم:
1- عهد و میثاق از امت های پیشین
خداوند از همه انبیا و امت های پیشین میثاق و عهد گرفته که در صورت ظهور حضرت محمد(صلی الله علیه وآله) به آیین او ایمان آورند. در قرآن کریم می خوانیم: «و َإِذْ أَخَذَ اللَّهُ مِیثاقَ النَّبِیینَ لَما آتَیتُکُمْ مِنْ کِتابٍ وَ حِکْمَهٍ ثُمَّ جاءَکُمْ رَسُولٌ مُصَدِّقٌ لِما مَعَکُمْ لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَ لَتَنْصُرُنَّهُ»(1)؛ (و [به خاطر آورید] هنگامی را که خداوند از پیامبران[و پیروان آن ها] پیمان مؤکّد گرفت که هر گاه کتاب و دانش به شما دادم، سپس پیامبری به سوی شما آمد که آنچه را با شماست تصدیق می کند به او ایمان بیاورید و او را یاری کنید).
2- قرآن، کتاب «مهیمن» و نسخ کننده
خداوند متعال می فرماید: «وَ أَنْزَلْنا إِلَیکَ الْکِتابَ بِالْحَقِ ّ مُصَدِّقاً لِما بَینَ یدَیهِ مِنَ الْکِتابِ وَ مُهَیمِناً عَلَیهِ»(2)؛ (و این کتاب[ قرآن] را به حق بر تو نازل کردیم در حالی که کتب پیشین را تصدیق می کند و حافظ و نگهبان آن هاست). و نیز می فرماید: «ما نَنْسَخْ مِنْ آیهٍ أَوْ نُنْسِها نَأْتِ بِخَیرٍ مِنْها أَوْ مِثْلِها أَ لَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَلی کُلِ ّ شَی ءٍ قَدِیرٌ»(3)؛ (هر[حکم و] آیه ای را نسخ کنیم، و یا[نسخ] آن را به تاخیر اندازیم، بهتر از آن، یا همانند آن را می آوریم، آیا نمی دانستی که خداوند بر هر چیزی تواناست؟!).
3- حضرت محمد(صلی الله علیه وآله)، پیامبر جهانی
خداوند متعال می فرماید: «و َأَرْسَلْناکَ لِلنّاسِ رَسُولاً وَ کَفی بِاللَّهِ شَهِیداً»(4)؛ (ما تو را رسول برای مردم فرستادیم، و گواهی خدا در این باره کافی است). و نیز می فرماید: «قُلْ یا أَیهَا النّاسُ إِنِّی رَسُولُ اللَّهِ إِلَیکُمْ جَمِیعاً»(5)؛ (بگو: ای مردم! من فرستاده خدا به سوی همه شما هستم). همچنین می فرماید: «َبارَکَ الَّذِی نَزَّلَ الْفُرْقانَ عَلی عَبْدِهِ لِیکُونَ لِلْعالَمِینَ نَذِیراً»(6)؛ (زوال ناپذیر و پربرکت است کسی که قرآن را بر بنده اش نازل کرد تا بیم دهنده جهانیان باشد).
4- قرآن، کتاب جهانی
خداوند متعال می فرماید: «کِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَیکَ لِتُخْرِجَ النّاسَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَی النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ»(7)؛ (این کتابی است که بر تو نازل کردیم تا مردم را به فرمان پروردگارشان از تاریکی ها به سوی روشنایی درآوری). همچنین می فرماید: «هذا بَیانٌ لِلنّاسِ وَهُدی وَ مَوْعِظَهٌ لِلْمُتَّقِینَ»(8)؛ (این، بیانی است برای عموم مردم، و هدایت و اندرزی است برای پرهیزکاران). و می فرماید: «تَبارَکَ الَّذِی نَزَّلَ الْفُرْقانَ عَلی عَبْدِهِ لِیکُونَ لِلْعالَمِینَ نَذِیراً»(9)؛ (زوال ناپذیر و با برکت است کسی که قرآن را بر بنده اش نازل کرد تا بیم دهنده جهانیان باشد).
5- بشارت به اسلام در تورات و انجیل
خداوند متعال می فرماید: «وَ إِذْ قالَ عِیسَی ابْنُ مَرْیمَ یا بَنِی إِسْرائِیلَ إِنِّی رَسُولُ اللَّهِ إِلَیکُمْ مُصَدِّقاً لِما بَینَ یدَی مِنَ التَّوْراهِ وَ مُبَشِّراً بِرَسُولٍ یأْتِی مِنْ بَعْدِی اسْمُهُ أَحْمَدُ فَلَمّا جاءَهُمْ بِالْبَیناتِ قالُوا هذا سِحْرٌ مُبِینٌ»(10)؛ (و[به یاد آور] هنگامی که عیسی بن مریم(علیه السلام) گفت: ای بنی اسرائیل! من فرستاده خدا به سوی شما هستم در حالی که تصدیق کننده کتابی که قبل از من فرستاده شده تورات می باشم، و بشارت دهنده به رسولی که بعد از من می آید و نام او احمد است. هنگامی که او با معجزات و دلایل روشن به سراغ آنان آمد، گفتند: این سحری است آشکار).
6- فراخوانی اهل کتاب به اسلام و توبیخ آنان
در قرآن کریم می خوانیم: «یا أَهْلَ الْکِتابِ قَدْ جاءَکُمْ رَسُولُنا یبَینُ لَکُمْ کَثِیراً مِمّا کُنْتُمْ تُخْفُونَ مِنَ الْکِتابِ وَ یعْفُوا عَنْ کَثِیرٍ قَدْ جاءَکُمْ مِنَ اللَّهِ نُورٌ وَکِتابٌ مُبِینٌ یهْدِی بِهِ اللَّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوانَهُ سُبُلَ السَّلامِ وَ یخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَی النُّورِ بِإِذْنِهِ وَ یهْدِیهِمْ إِلی صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ»(11)؛ (ای اهل کتاب! پیامبر ما، که بسیاری از حقایق کتاب آسمانی را که شما کتمان می کردید روشن می سازد، به سوی شما آمد، و از بسیاری از آن[که فعلاً افشای آن مصلحت نیست صرف نظر می نماید]. آری از طرف خدا، نور و کتاب آشکاری به سوی شما آمد. خداوند به برکت آن، کسانی را که از خشنودی او پیروی کنند، به راه های سلامت هدایت می کند، و به فرمان خود از تاریکی ها به سوی روشنایی می برد و آن ها را به سوی راه راست رهبری می نماید). و نیز آمده است: «وَ آمِنُوا بِما أَنْزَلْتُ مُصَدِّقاً لِما مَعَکُمْ وَ لا تَکُونُوا أَوَّلَ کافِرٍ بِهِ»(12)؛ (و به آنچه نازل کرده ام[قرآن] ایمان بیاورید که نشانه های آن با آنچه در کتاب های شماست مطابقت دارد و نخستین کافر به آن نباشید). همچنین می فرماید: «یا أَهْلَ الْکِتابِ لِمَ تَکْفُرُونَ بِآیاتِ اللَّهِ وَ أَنْتُمْ تَشْهَدُونَ»(13)؛ (ای اهل کتاب! چرا به آیات خدا کافر می شوید، در حالی که[به درستی آن] گواهی می دهید؟).
7- امت اسلامی، بهترین امت ها
خداوند می فرماید: «وَ کَذلِکَ جَعَلْناکُمْ أُمَّهً وَسَطاً لِتَکُونُوا شُهَداءَ عَلَی النّاسِ»(14)؛ (شما را امت میانه ای قرار دادیم[میان افراط و تفریط] تا بر مردم گواه باشید). همچنین می فرماید: «کُنْتُمْ خَیرَ أُمَّهٍ أُخْرِجَتْ لِلنّاسِ...»(15)؛ (شما بهترین امتی بودید که به سود انسان آفریده شده اید).
8- غلبه اسلام بر ادیان دیگر
خداوند می فرماید: «هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدی وَ دِینِ الْحَقِ ّ لِیظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ کُلِّهِ وَ کَفی بِاللَّهِ شَهِیداً»(16)؛ (او کسی است که رسولش را با هدایت و دین حق فرستاده تا آن را بر همه ادیان پیروز کند و کافی است که خدا گواه این موضوع باشد).
9- اسلام، شرط هدایت اهل کتاب
خداوند در قرآن می فرماید: «وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْکِتابِ آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَکَفَّرْنا عَنْهُمْ سَیئاتِهِمْ وَ لَأَدْخَلْناهُمْ جَنّاتِ النَّعِیمِ»(17)؛ (و اگر اهل کتاب ایمان بیاورند و تقوا پیشه کنند، گناهان آنان را می بخشیم و آن ها را در باغ های پر نعمت بهشت وارد می سازیم). همچنین در آیه دیگری می فرماید: «فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ النَّبِی ّ الْأُمِّی ّ الَّذِی یؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ کَلِماتِهِ وَ اتَّبِعُوهُ لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ»(18)؛ (پس ایمان بیاورید به خدا و فرستاده اش، آن پیامبر درس نخوانده ای که به خدا و کلماتش ایمان دارد، و از او پیروی کنید تا هدایت یابید). و باز می فرماید: «فَإِنْ آمَنُوا بِمِثْلِ ما آمَنْتُمْ بِهِ فَقَدِ اهْتَدَوْا وَ إِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّما هُمْ فِی شِقاقٍ فَسَیکْفِیکَهُمُ اللَّهُ وَ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ»(19)؛ (اگر آن ها نیز به مانند آنچه شما ایمان آورده اید ایمان بیاورند هدایت یافته اند، و اگر سرپیچی کنند از حق جدا شده اند و خداوند، شرّ آن ها را از تو دفع می کند و او شنونده و داناست).
10- امر به ایمان آوردن اهل کتاب
قرآن می فرماید: «وَ آمِنُوا بِما أَنْزَلْتُ مُصَدِّقاً لِما مَعَکُمْ وَلا تَکُونُوا أَوَّلَ کافِرٍ بِهِ وَ لا تَشْتَرُوا بِآیاتِی ثَمَناً قَلِیلاً وَ إِیای فَاتَّقُونِ»(20)؛ (و به آنچه نازل کردم[قرآن] ایمان بیاورید، که نشانه های آن با آنچه در کتاب های شماست مطابقت دارد و نخستین کافر به آن نباشید و آیات مرا به بهای ناچیزی نفروشید، و تنها از من بترسید). همچنین می فرماید: «قاتِلُوا الَّذِینَ لا یؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ لا بِالْیوْمِ الْآخِرِ وَلا یحَرِّمُونَ ما حَرَّمَ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَلا یدِینُونَ دِینَ الْحَقِ ّ مِنَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتابَ حَتّی یعْطُوا الْجِزْیهَ عَنْ یدٍ وَ هُمْ صاغِرُونَ»(21)؛ (با کسانی از اهل کتاب که نه به خدا و نه به روز جزا ایمان دارند، و نه آنچه را که خدا و رسولش آن را تحریم کرده حرام می شمرند، و نه آیین حق را می پذیرند، پیکار کنید تا زمانی که با خضوع و تسلیم، جزیه را به دست خود بپردازند).
11- نهی از تغییر دین
خداوند در آیات قرآن می فرماید: «یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ تُطِیعُوا فَرِیقاً مِنَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتابَ یرُدُّوکُمْ بَعْدَ إِیمانِکُمْ کافِرِینَ»(22)؛ (ای کسانی که ایمان آورده اید! اگر از گروهی از اهل کتاب[که کارشان نفاق افکنی و شعله ور کردن آتش کینه و عداوت است اطاعت کنید، شما را پس از ایمان به کفر باز می گردانند). سپس می فرماید: «وَ لَنْ تَرْضی عَنْکَ الْیهُودُ وَلاَ النَّصاری حَتّی تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ قُلْ إِنَّ هُدَی اللَّهِ هُوَ الْهُدی وَ لَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْواءَهُمْ بَعْدَ الَّذِی جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ ما لَکَ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِی وَ لا نَصِیرٍ»(23)؛ (هرگز یهود و نصارا از تو راضی نخواهند شد تا[به طور کامل تسلیم خواسته های آن ها شوی و] از آیین[تحریف یافته] آنان پیروی کنی، بگو: هدایت الهی تنها هدایت است. و اگر از هوا و هوس های آن ها پیروی کنی، بعد از آن که آگاه شده ای، هیچ سرپرست و یاوری برای تو از جانب خدا نخواهد بود).
12- وعده عذاب به جهت عدم ایمان به دین جدید
قرآن می فرماید: «یا أَیهَا الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتابَ آمِنُوا بِما نَزَّلْنا مُصَدِّقاً لِما مَعَکُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَطْمِسَ وُجُوهاً فَنَرُدَّها عَلی أَدْبارِها أَوْ نَلْعَنَهُمْ کَما لَعَنّا أَصْحابَ السَّبْتِ وَکانَ أَمْرُ اللَّهِ مَفْعُولاً»(24)؛ (ای کسانی که کتاب خدا به شما داده شده! به آنچه[بر پیامبر خود] نازل کردیم و هماهنگ با نشانه های شماست، ایمان بیاورید، پیش از آن که صورت هایی را محو کنیم سپس پشت سرگردانیم، یا آن ها را از رحمت خود دور سازیم همان گونه که اصحاب سبت را دور ساختیم، و فرمان خدا در هر حال انجام شدنی است).
13- وقوع تحریف در کتب ادیان دیگر
خداوند می فرماید: «فَوَیلٌ لِلَّذِینَ یکْتُبُونَ الْکِتابَ بِأَیدِیهِمْ ثُمَّ یقُولُونَ هذا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ لِیشْتَرُوا بِهِ ثَمَناً قَلِیلاً»(25)؛ (پس وای بر آن ها که نوشته ای با دست خود می نویسند، سپس می گویند: این از طرف خداست تا آن رابه بهای کمی بفروشند). سپس در آیه دیگری می فرماید: «أَ فَتَطْمَعُونَ أَنْ یؤْمِنُوا لَکُمْ وَقَدْ کانَ فَرِیقٌ مِنْهُمْ یسْمَعُونَ کَلامَ اللَّهِ ثُمَّ یحَرِّفُونَهُ مِنْ بَعْدِ ما عَقَلُوهُ وَ هُمْ یعْلَمُونَ»(26)؛ (آیا انتظار دارید به[آیین شما] ایمان بیاورند با آن که عده ای از آنان سخنان خدا را می شنیدند و پس از فهمیدن، آن را تحریف می کردند در حالی که علم و اطلاع داشتند).
14- قرآن، صراط مستقیم را یکی می داند
آیات فراوانی در قرآن در مورد صراط وجود دارد که با اتصاف آن به «مستقیم» یا «سوی» و نیز با اضافه آن به «ربّی»، و «ربّک»، «عزیز»، «حمید»، «اللَّه»، «یاء متکلم» نوع خاصی از صراط را معرفی می کند و بقیه راه ها را منحرف می شمارد. خداوند متعال می فرماید: «للَّهِ الْمَشْرِقُ وَ الْمَغْرِبُ یهْدِی مَنْ یشاءُ إِلی صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ»(27)؛ (مغرب و مشرق از آنِ خداست، خدا هر کس را بخواهد به راه راست هدایت می کند). همچنین می فرماید: «وَ اجْتَبَیناهُمْ وَ هَدَیناهُمْ إِلی صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ»(28)؛ (و آن ها را برگزیدیم و به راه راست هدایتشان کردیم).
15- دعوت به اسلام
آیات و روایاتی است که دعوت مردم به اسلام را لازم می داند و شامل یهود و نصارا نیز می شود. از ابن عباس در تفسیر آیه «وَ إِذا قِیلَ لَهُمُ إتَّبِعُوا ما انَزَّلَ اللَّهُ» نقل شده که پیامبر(صلی الله علیه وآله) یهودیان را به اسلام دعوت می کرد ولی آن ها نمی پذیرفتند و می گفتند: «بَلْ نَتَّبِعُ ما وَجَدْنا عَلَیهِ آباءَنا»(29) و به همین جهت بود که پیامبر(صلی الله علیه وآله) نصارای نجران را دعوت به مباهله نمود.
16- نقد عقاید اهل کتاب
آیات و روایات فراوانی وجود دارد که در آن ها عقاید و کردار یهود و نصارا را زیر سؤال برده و آن ها را به صراحت ناصواب و باطل می شمارد. اینک به برخی از آن ها اشاره می کنیم: «وَ قالَتِ الْیهُودُ یدُ اللَّهِ مَغْلُولَهٌ غُلَّتْ أَیدِیهِمْ وَ لُعِنُوا بِما قالُوا بَلْ یداهُ مَبْسُوطَتانِ ینْفِقُ کَیفَ یشاءُ»(30)؛ (و یهود گفتند: دست خدا بسته است. دست های خودشان بسته باد و به خاطر این سخن از رحمت[الهی دور شوند، بلکه هر دو دست] قدرت او گشاده است، هر گونه که بخواهد می بخشد). همچنین می خوانیم: «وَ قالَتِ الْیهُودُ عُزَیرٌ ابْنُ اللَّهِ وَ قالَتِ النَّصاری الْمَسِیحُ ابْنُ اللَّهِ ذلِکَ قَوْلُهُمْ بِأَفْواهِهِمْ یضاهِؤُنَ قَوْلَ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ قَبْلُ قاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنّی یؤْفَکُونَ»(31)؛ (یهود گفتند: عزیر پسر خداست. و نصارا گفتند: مسیح پسر خداست. این سخنی است که با زبان خود می گویند که همانند گفتار کافران پیشین است. خداوند آنان را بکشد چگونه از حق انحراف می یابند). سپس می فرماید: «اتَّخَذُوا أَحْبارَهُمْ وَرُهْبانَهُمْ أَرْباباً مِنْ دُونِ اللَّهِ وَالْمَسِیحَ ابْنَ مَرْیمَ وَ ما أُمِرُوا إِلاَّ لِیعْبُدُوا إِلهاً واحِداً لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ سُبْحانَهُ عَمّا یشْرِکُونَ * یرِیدُونَ أَنْ یطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ وَ یأْبَی اللَّهُ إِلاَّ أَنْ یتِمَّ نُورَهُ وَ لَوْ کَرِهَ الْکافِرُونَ»(32)؛ ([آن ها] دانشمندان و راهبان خویش را معبودهایی در برابر خدا قرار دادند، و[ همچنین مسیح فرزند مریم را، در حالی که دستور نداشتند جز خداوند یکتایی را که معبودی جز او نیست، بپرستند، او پاک و منزه است از آنچه همتایش قرار می دهند. آن ها می خواهند نور خدا را با دهان خویش خاموش کنند ولی خدا جز این نمی خواهد که نور خود را کامل کند هر چند کافران ناخشنود باشند).
همچنین می فرماید: «یا أَهْلَ الْکِتابِ لِمَ تَکْفُرُونَ بِآیاتِ اللَّهِ وَ أَنْتُمْ تَشْهَدُونَ * یا أَهْلَ الْکِتابِ لِمَ تَلْبِسُونَ الْحَقَّ بِالْباطِلِ وَ تَکْتُمُونَ الْحَقَّ وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ»(33)؛ (ای اهل کتاب! چرا به آیات خدا کافر می شوید در حالی که[به درستی آن گواهی می دهید؟! ای اهل کتاب! چرا حق را با باطل[می آمیزید و] مشتبه می کنید، و حقیقت را پوشیده می دارید در حالی که می دانید؟!). در آیه دیگری می فرماید: «لَقَدْ کَفَرَ الَّذِینَ قالُوا إِنَّ اللَّهَ ثالِثُ ثَلاثَهٍ وَ ما مِنْ إِلهٍ إِلاَّ إِلهٌ واحِدٌ وَ إِنْ لَمْ ینْتَهُوا عَمّا یقُولُونَ لَیمَسَّنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْهُمْ عَذابٌ أَلِیمٌ»(34)؛ (آن ها که گفتند: خداوند یکی از سه خداست[نیز] به یقین کافر شدند، و معبودی جز معبود یگانه نیست، و اگر از آنچه می گویند دست بر ندارند عذاب درد ناکی به کافران آن ها[که روی این عقیده ایستادگی کنند] خواهد رسید).
با مراجعه به احادیث اسلامی نیز پی می بریم که اهل بیت (علیهم السلام) و در رأس آن ها شخص پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) هرگز به پلورالیسم دینی اعتقاد نداشته اند. اینک به برخی از روایات در این زمینه اشاره می کنیم:
1 - امام علی(علیه السلام) فرمود: «حَقٌّ وَ بَاطِلٌ وَ لِکُلٍّ أَهْل»(35)؛ (حقی است و باطلی و برای هر یک از آن دو اهلی است).
2 - رسول خدا(صلی الله علیه وآله) می فرماید: «إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ جَعَلَ کِتَابِیَ الْمُهَیْمِنَ عَلَى کُتُبِهِم النَّاسِخَ لَهَا»(36)؛ (همانا خداوند عزّوجلّ کتاب مرا مسلط بر کتاب های شما و ناسخ آن ها قرار داده است).
3 - و نیز فرمود: «وَ لَوْ کَانَ مُوسَى حَیّاً مَا وَسِعَهُ إِلَّا اتِّبَاعِی»(37)؛ (به خدا سوگند! اگر موسی زنده بود راهی به جز متابعت از من نداشت).
4 - و نیز فرمود: «مَنْ بَدَّلَ دِینَهُ فَاقْتُلُوه»(38)؛ (هر کس دینش را تبدیل کرد او را بکشید).
5 - در حدیث قدسی آمده است که خداوند متعال فرمود: «حَقٌّ عَلَیَّ أَنْ أُظْهِرَ دِینَکَ عَلَى الْأَدْیَانِ- حَتَّى لَا یَبْقَى فِی شَرْقِ الْأَرْضِ وَ غَرْبِهَا دِیْنٌ إِلَّا دِینُکَ وَ یُؤَدُّونَ إِلَى أَهْلِ دِینِکَ الْجِزْیَة»(39)؛ (بر من سزاست که دین تو را بر همه ادیان دیگر غلبه دهم تا این که در شرق و غرب زمین دینی به جز دین تو باقی نماند، یا این که به اهل دین تو جزیه دهند).
6 - امام علی(علیه السلام) می فرماید: «رَأْسُ الْحِکْمَةِ لُزُومُ الْحَق»(40)؛ (بلندای حکمت، ملازمت و هماهنگی با حق است).
7 - و نیز فرمود: «عَلَیْکُمْ بِمُوجِبَاتِ الْحَقِّ فَالْزَمُوهَا»(41)؛ (بر شما باد به لوازم حق که به آن گردن نهید).
8 - امام صادق(علیه السلام) فرمود: «لَوْ کَانَ فِی یَدِکَ جَوْزَةٌ وَ قَالَ النَّاسُ فِی یَدِکَ لُؤْلُؤَةٌ مَا کَانَ یَنْفَعُکَ وَ أَنْتَ تَعْلَمُ أَنَّهَا جَوْزَةٌ وَ لَوْ کَانَ فِی یَدِکَ لُؤْلُؤَةٌ وَ قَالَ النَّاسُ إِنَّهَا جَوْزَةٌ مَا ضَرَّکَ وَ أَنْتَ تَعْلَمُ أَنَّهَا لُؤْلُؤَة»(42)؛ (اگر در دست تو گردویی بود و همه مردم گفتند که آن درّ است، هرگز به تو نفع نمی رساند؛ زیرا تو می دانی که آن گردو است. و اگر در دست تو درّ است و همه مردم گفتند گردو است هرگز به تو ضرر نمی رساند؛ زیرا تو می دانی که آن درّ است).
9 - امام علی(علیه السلام) فرمود: «الْحَقُّ مَنْجَاةٌ لِکُلِّ عَامِلٍ وَ حُجَّةٌ لِکُلِّ قَائِل»(43)؛ (حق مایه نجات بر هر کسی است که به آن عمل می کند و حجّت بر هر کسی است که قائل به آن است).
10 - امام علی(علیه السلام) فرمود: «مَنْ صَارَعَ الْحَقَّ صُرِع»(44)؛ (هر کس با حق به مقابله برخیزد به زمین خواهد خورد).
11 - و نیز فرمود: «قَلِیلُ الْحَقِّ یَدْفَعُ کَثِیرَ الْبَاطِلِ کَمَا أَنَّ الْقَلِیلَ مِنَ النَّارِ یُحْرِقُ کَثِیرَ الْحَطَب»(45)؛ (کمی از حق، بسیاری از باطل را دفع خواهد کرد، همان گونه که کمی از آتش بسیاری از هیزم را می سوزاند).
12 - امام صادق(علیه السلام) فرمود: «الْعِزُّ أَنْ تَذِلَّ لِلْحَقِّ إِذَا أَلْزَمَک»(46)؛ (عزّت در آن است که نسبت به حقّ خوار شوی هنگامی که با تو همراهی کرد).
13 - امام علی(علیه السلام) به «حارث بن حوط» فرمود: «إِنَّ دِینَ اللَّهِ لَا یُعْرَفُ بِالرِّجَالِ بَلْ بِآیَةِ الْحَقِّ فَاعْرِفِ الْحَقَّ تَعْرِفْ أَهْلَه»(47)؛ (هرگز دین خدا با مردان شناخته نمی شود بلکه به نشانه حق معلوم می گردد، پس حق را بشناس تا اهلش را بشناسی).
14 - و نیز فرمود: «لَا دَلِیلَ أَنْصَحُ مِنِ اسْتِمَاعِ الْحَق»(48)؛ (هیچ راهنمایی خالص تر از گوش دادن به حق نیست).
15 - امام باقر(علیه السلام) فرمود: «اصْبِرْ نَفْسَکَ عَلَى الْحَقِّ فَإِنَّهُ مَنْ مَنَعَ شَیْئاً فِی حَقٍّ أُعْطِیَ فِی بَاطِلٍ مِثْلَیْه»(49)؛ (خودت را در[قبول حق صبور گردان؛ زیرا کسی که از حق چیزی را منع کند از باطل دو برابر به او داده می شود).
16 - امام علی(علیه السلام) فرمود: «اصْبِرْ عَلَى مَضَضِ مَرَارَةِ الْحَقِّ وَ إِیَّاکَ أَنْ تَنْخَدِعَ لِحَلَاوَةِ الْبَاطِل»(50)؛ (بر تلخی حق صبور باش، و از شیرینی باطل بپرهیز).
17 - رسول خدا(صلی الله علیه وآله) فرمود: «أَلَا لَا یَمْنَعَنَّ رَجُلًا مَهَابَةُ النَّاسِ أَنْ یَقُولَ بِالْحَقِّ إِذَا عَلِمَهُ»(51)؛ (آگاه باش! هرگز کسی را به جهت ترس از مردم مانع نشود تا در صورت علم به حق به آن تکلّم کند). و نیز فرمود: «إِنَّ أَفْضَلَ الْجِهَادِ کَلِمَةُ عَدْلٍ عِنْدَ إِمَامٍ جَائِر»(52)؛ (آگاه باش! همانا بهترین جهاد گفتار حق نزد سلطان ظالم است).
18 - و نیز فرمود: «اقْبَلِ الحَقَّ مِمَّن أتاکَ بهِ ـ صَغیرٌ أو کَبیرٌ ـ و إن کانَ بَغیضا ، و ارْدُدِ الباطِلَ على مَن جاءَ بهِ مِن صَغیرٍ أو کَبیرٍ و إنْ کانَ حَبیبا»(53)؛ (کسی که حق می گوید از او بپذیر، کوچک باشد یا بزرگ، گرچه دشمن تو باشد. و باطل را ردّ کن بر کسی که آن را آورده از شخص کوچک باشد یا بزرگ، گرچه او دوست تو باشد).
19 - امام علی(علیه السلام) فرمود: «الْحَقُّ سَیْفٌ عَلَى أَهْلِ الْبَاطِل»(54)؛ (حق[همچون] شمشیری است بر اهل باطل).
20 - و نیز فرمود: «مَنْ أَبْدَى صَفْحَتَهُ لِلْحَقِّ هَلَک»(55)؛ (هر کس رو در روی حق بایستد هلاک خواهد شد).
21 - امام صادق(علیه السلام) فرمود: «لَیْسَ مِنْ بَاطِلٍ یَقُومُ بِإِزَاءِ حَقٍّ إِلَّا غَلَبَ الْحَقُّ الْبَاطِلَ وَ ذَلِکَ قَوْلُ اللَّهِ بَلْ نَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَى الْباطِلِ فَیَدْمَغُه»(56)؛ (هیچ باطلی در مقابل حق قیام نمی کند جز آن که اهل حق بر باطل پیروز خواهد شد. و این است قول خداوند: بلکه ما حق را بر سر باطل می کوبیم تا آن را هلاک سازد).
22 - رسول خدا(صلی الله علیه وآله) فرمود: «إذا اختَلَفَ النَّاسُ کانَ ابنُ سُمَیَّةَ مَعَ الحَق»(57)؛ (هر گاه مردم اختلاف نمودند ابن سمیه با حق است).
از مجموعه این روایات و روایات دیگر استفاده می شود که حق یکی است و برای انسان دست یافتنی است.(58)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.