پاسخ اجمالی:
پیشینه تاریخی «تساهل» و «تسامح» به قرن های شانزدهم و هفدهم میلادی بازمی گردد. زمانی که مسیحیان دریافتند جنگ های تلخ و بی ثمر مذهبی فایده ای برای دو طرف ندارد اسباب گرایش به «تسامح» طلبی شکل گرفت. از سویی، اولین بار در غرب مفهوم «تساهل» و «تسامح»، توسط «جان لاک» در رساله ای با عنوان «مکتوبی در باب تساهل و مدارا» مطرح شد. اما به سرعت مفهوم «تسامح مذهبی»، و بی تفاوتی دینی رواج یافت به گونه ای که سیاست «تسامح مذهبی»، اغلب ممالک اروپایی را فرا گرفت، هر چند با مخالفت کلیسای «کاتولیک» روم همراه بود.
پاسخ تفصیلی:
پیشینه تاریخی «تساهل» و «تسامح» در غرب به قرن های شانزدهم و هفدهم میلادی بازمی گردد. مسیحیان نیز در قرون وسطی در مدتی هیچ رقیبی را تحمّل نمی کردند. «آگوستین» خواهان مجازات بدنی تفرقه افکنان و بدعت گذاران بود و این رویه تقریباً در تمام قرون «وسطی» رایج بود. «لوتر» و «کالون» نیز اعتقادی به تساهل و تسامح به معنای امروز آن نداشتند.
در قرن هفدهم، طی جنگ های سی ساله و درگیری های تلخ و بی ثمر مذهبی، معلوم شد که تنش و نزاع مذهبی فایده ای برای دو طرف ندارد و همین امر موجب گرایش به «تسامح» طلبی شد. و گفته می شود که برای اولین بار، مفهوم «تساهل» و «تسامح» در غرب توسط «جان لاک» در رساله ای با عنوان «مکتوبی در باب تساهل و مدارا» مطرح شد.
امّا دیری نپایید که در قرن هیجدهم، مفهوم «تسامح مذهبی» شکل گرفت که به سبب آن بی تفاوتی دینی رواج یافت. در قرن نوزدهم، سیاست «تسامح مذهبی»، به گونه ای که در منشور حقوق شهروندان آمریکایی در سال 1776 میلادی اعلام شده بود، در اغلب ممالک اروپایی رواج یافت، هر چند کلیسای کاتولیک روم نسبت به پیروی از این قانون غیرمذهبی ناراضی بود.(1)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.