پاسخ اجمالی:
در زمان حضرت یعقوب(ع) قحطى شديد در كنعان همه مردم و از جمله خاندان او را تحت فشار قرار داده بود و یعقوب(ع) به حكم اجبار فرزند دلبند ديگرش «بنيامين» را به دست برادران بدسابقه اش سپرد تا برای تهيه آذوقه بار ديگر به سرزمين مصر بروند و از عزيز مصر كمك بطلبند، در اینجا بود که يعقوب(ع) به فرزندان خود دستورهای لازم را برای پيشگيرى از حوادث احتمالي داد و به آنها سفارش كرد در کارها به خدا «توکل» کنند، چرا که در برابر اراده خدا از دیگری کاری ساخته نیست.
پاسخ تفصیلی:
حضرت يعقوب(علیه السلام) جدّ والاى بنى اسرائيل، آن زمان که در تنگناى شديدى قرار گرفته بود چراکه از يك سو فرزند عزيزش يوسف(عليه السلام) را از دست داده و از سوى ديگر قحطى شديد در كنعان همه مردم و از جمله خاندان او را تحت فشار قرار داده بود و به حكم اجبار، فرزند دلبند ديگرش «بنيامين» را به دست برادران بد سابقه و نامهربان! سپرده، تا براى به دست آوردن آذوقه بار ديگر به سرزمين «مصر» بروند و از «عزيز» مصر كمك بطلبند، در اينجا بود كه يعقوب(علیه السلام) سفارشى به اين مضمون به فرزندان خود كرد: «وَ قَالَ يَا بَنِىَّ لَا تَدْخُلُوا مِنْ بَابٍ وَاحِدٍ وَ ادْخُلُوا مِنْ اَبْوَابٍ مُتَفَرِّقَةٍ»(1)؛ (فرزندان من! [به مصر كه مى رويد] همه شما از يك دروازه وارد نشويد، بلكه از درهاى متفرّق وارد شويد [مبادا ورود يك جمعيّت غير بومى در مصر حساسيّت مردم را برانگيزد و به آنها آسيبى برسانند]). سپس افزود: «وَ مَا اَغْنِى عَنْكُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ شَىْءٍ اِنِ الْحُكْمُ اِلَّا لِلَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَ عَلَيْهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُتَوَكِّلُونَ»(2)؛ (من با اين دستور نمى توانم حادثه اى را كه از سوى خدا مقرّر شده است از شما برطرف سازم، حكم و فرمان مخصوص به خداست، بر او توكّل كردم و همه توكّل كنندگان بايد بر او توكّل كنند [و از او استمداد نمايند]). به اين ترتيب يعقوب(علیه السلام) دستورهاى لازم را براى پيشگيرى از حوادث قابل اجتناب به فرزندان خود داد، ولى تأكيد كرد كه من با اين دستورها نمى توانم جلوي هر حادثه اى را بگيرم و در برابر همه مشكلات تدبيرى بينديشم؛ بلكه ما بايد آنچه در توان داريم انجام دهيم و در بقيّه بر خدا توكّل كنيم و همه بايد بر او توكّل كنند. در واقع يعقوب(علیه السلام) با اين سخن هم توصيه به توكّل مى كند و هم دليل آن را ذكر مى نمايد، مى گويد: چون همه چيز به فرمان خداست، پس بايد بر او توكّل كرد، چرا كه در برابر اراده خدا از ديگرى كارى ساخته نيست. روشن است كه منظور از «حكم» در اينجا «حكم تكوينى» پروردگار در عالم آفرينش است كه بازگشت به عالم اسباب مى كند و ناظر به حكم تشريعى نيست.(3)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.