پاسخ اجمالی:
یکی از مشکلات رواياتی كه راههاى فرار از ربا را تجويز مى كند، روايات معارضى است كه حيله هاى شرعى را باطل مى داند و طبق اين روايات، مسلمانان از اين كار نهى شده اند. در نهج البلاغه آمده كه پيامبر(ص) به حضرت علي(عليه السلام) فرمودند: «اى على! مسلمانان در آينده ... ربا را در شكل و هيئت بيع و معامله انجام مى دهند [و با حيله هاى شرعى اقدام به رباخوارى مى كنند])».
پاسخ تفصیلی:
یکی از مشکلات رواياتی كه راههاى فرار از ربا را تجويز مى كند، روايات معارضى است كه حيله هاى شرعى را باطل مى داند و طبق اين روايات، مسلمانان از اين كار نهى شده اند. به تعدادی از این روایات اشاره می کنیم:
الف: سيّد رضى، در «نهج البلاغه»، به نقل از امام على(عليه السلام) كلامى را از حضرت رسول(صلى الله عليه وآله وسلم) خطاب به حضرت على(عليه السلام) چنين نقل مى كند: «يا عَلِىُّ اِنَّ الْقَوْمَ سَيُفْتَنُونَ بِاَمْوالِهِمْ ـ اِلى اَنْ قالَ ـ وَ يَسْتَحِلُّونَ حَرامَهُ بَالشُّبَهاتِ الْكاذِبَةِ وَ الْاَهْواءِ السّاهِيَةِ فَيَسْتَحِلُّونَ الْخَمْرَ بِالنَّبيذِ وَ السُّحْتَ بِالْهَدِيَّةِ وَ الرِّبا بِالْبَيْعِ»(1)؛ (پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) فرمود: اى على! مسلمانان در آينده، بوسيله اموالشان امتحان مى شوند .... آنها حرام خدا را با شبهات دروغين و هوى و هوسهاى بدون مطالعه، حلال مى كنند [در اين راستا دست به سه كار مى زنند] شراب خوارى را با تغيير نام آن به «نبيذ» حلال مى شمرند، و رشوه خوارى را به بهانه هديّه تجويز مى كنند، و [بالاخره] ربا را در شكل و هيئت بيع و معامله انجام مى دهند [و با حيله هاى شرعى اقدام به رباخوارى مى كنند]).
سؤال: چگونه شراب را به وسيله «نبيذ» حلال مى كنند؟
جواب: از برخى احاديث استفاده مى شود كه وقتى پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله وسلم) از مكّه به مدينه مهاجرت فرمود، مشاهده كرد كه آب مدينه با مزاج مهاجرين سازگار نيست، و ظاهراً علّت آن اين بود كه آب مدينه، سنگين تر از آب مكّه و به اصطلاح طبيعتاً سرد بود، مهاجرين از اين موضوع رنج مى بردند، پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) براى حلّ اين مشكل دستور داد كه در ظرفهاى آب، مقدار كمى خرما بريزند، به گونه اى كه رنگ و طعم آب عوض نشود و به اصطلاح مضاف نگردد، سپس مهاجرين از اين آب، هم براى خوردن استفاده مى كردند و هم براى وضو، و بعضى اسم اين آب را «نبيذ» گذاردند.(2) كم كم افراد فرصت طلب از اين راهنمايى پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) سوء استفاده كرده، خرماى بيشترى درون ظرفهاى آب ريختند، كه با گذشت زمان، آبهاى مذكور تبديل به شراب مست كننده خفيفى مى شد و بدين وسيله در لباس «نبيذ» شرابخوارى مى كردند.
خلاصه اين كه پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) در اين روايت كسانى كه از حيله هاى به اصطلاح شرعى، براى رباخوارى و غير آن استفاده مى كنند را، مذمّت نموده است.
ب: صالح بن عقبه از يونس شيبانى چنين نقل مى كند: «قُلْتُ لاِبى عَبْدِاللّهِ(عليه السلام) اَلرَّجُلُ يَبيعُ الْبَيْعَ وَ الْبايِعُ يَعْلَمُ اَنَّهُ لايُسَوّى اِلاّ اَنَّهُ يَعْلَمُ اَنَّهُ سَيَرْجِعُ فيه فَيَشْتريه مِنْهُ؟ قالَ: فَقالَ: يا يُونُسُ اِنَّ رَسُولَ اللّهَ(صلى الله عليه وآله) قالَ لِجابِرِبْنِ عَبْدُاللّهِ: كَيْفَ اَنْتَ اِذا ظَهَرَ الْجَوْرُ وَ اَوْرَثَهُمُ الذُّلُ؟ قالَ فَقالَ لَهُ جابِرُ: لا بَقيتُ اِلى ذلِكَ الزَّمانُ وَ مَتى يَكُونُ ذلِكَ بِاَبى اَنْتَ وَ اُمّى؟ قالَ: اِذا ظَهَرَ الرِّبا. يا يُونَسَ وَ هذَا الرِّبا فَاِنْ لَمْ تَشْتَرِهْ رَدَّهُ عَلَيْكَ؟ قالَ قُلْتُ نَعَمْ، قالَ: فَلاتَقْرِبَنَّهُ فَلا تَقْرِبَنَّهُ»(3)؛ (يونس مى گويد: به امام صادق(عليه السلام) عرض كردم: شخصى معامله اى انجام مى دهد [مانند معاملات نسيه و نقد، كه مثلاً اين كالا را رباخوار نقداً به يك صد هزار تومان مى خرد، سپس به صورت نسيه يك ساله به يكصد و بيست هزار تومان به او مى فروشد] فروشنده و خريدار مى دانند كه قيمت كالايى كه فروخته شده اين مقدار نيست، ولى مى دانند كه فروشنده دوباره آن را مى خرد [و در اين خريد و فروش، منظور اصلى رباخوارى است، آيا اين معامله جايز است؟] امام صادق(عليه السلام) فرمود: اى يونس پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله وسلم) به جابر بن عبد اللّه انصارى فرمود: چگونه است حال تو، زمانى كه در بين مسلمانان ظلم رواج پيدا كند و اين ظلم باعث ذلّت مسلمين شود؟ جابر عرض كرد: خدا مرا تا آن زمان زنده نگذارد! پدر و مادرم فدايت، آن زمان چگونه است؟ پيامبر(صلى الله عليه وآله و سلم) فرمود: زمانى است كه رباخوارى در بين مسلمانان رواج پيدا كند. سپس امام صادق(عليه السلام) به يونس فرمود: معامله اى كه گفتى رباخوارى است [و نشانه اش اين است كه] اگر معامله دوم انجام نشود، خريدار معامله اوّل را بر هم مى زند، آيا اين طور نيست؟ يونس عرض كرد: بله همين طور است؛ حضرت دوبار فرمودند: اصلا نزديك چنين معامله اى نشو!).
البتّه اين حديث از نظر سند ضعيف است؛ زيرا اوّلا خود سائل يعنى يونس شيبانى، از نظر علم رجال، فرد گمنام و مجهولى است و عدالت و وثاقت او براى ما ثابت نيست و ثانياً صالح بن عقبه - كه در سند حديث واقع شده - مشترك است و همه آنها مجهول الحال هستند، بنابراين روايت فوق ضعيف السّند است.
امّا از جهت دلالت خوب است و درست در مقابل جواز حيله هاى شرعى رباست و آن را نفى مى كند؛ ولى به هر حال اين روايت مؤيّد بحث ماست، نه دليل اصلى.
ج: از رسول خدا(صلى الله عليه وآله) نقل شده كه فرمودند: «لاتَرْتَكِبُوا مَا ارْتَكَبَتِ الْيَهُودُ فَتَسْتَحِلُّوا مَحارِمَ اللّهِ بِاَدْنَى الْحِيَلِ»(4)؛ (مبادا آنچه را يهوديان مرتكب شده اند انجام دهيد؛ تا محرّمات الهيّه را به كوچكترين حيله هاى شرعى، حلال بشمريد!).
سند اين روايت اگر چه از نظر ما معتبر نيست؛ ولى جمعى از بزرگان اهل سنّت، مانند ترمذى و ابن كثير آن را معتبر مى دانند.(5)
روايت فوق، برخلاف دو روايت گذشته - كه در خصوص ربا بود - عام است و تمام حيله ها را در سراسر فقه شامل مى شود. به هر حال اين سه روايت، با رواياتِ حيله هاى ربا تعارض دارد، و هنگامى كه به يكديگر ضميمه شود، براى اثبات مقصود كافى است.(6)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.