پاسخ اجمالی:
در روايات هر تلاشي براي تأمين «صلح» در جوامع انسانى تاييد شده تا آنجا كه در حديثى آمده: «پاداش كسى كه در ميان مردم صلح ايجاد كند، همچون پاداش مجاهدان در راه خدا است». در فرمان امام علي(ع) به مالك اشتر نيز آمده: «هرگز صلحى را كه از راه دشمن پيشنهاد مى شود و رضاى خدا در آن است رد مكن، كه باعث تجديد قوا در سپاه، آرامش از غم ها در خود، و مايه امنيّت براى ملّتت است»؛ ولى بايستي بعد از انعقاد پيمان صلح كاملا مراقب دشمن بود؛ زيرا گاه هدف دشمن از برقرارى صلح، غافلگير كردن است.
پاسخ تفصیلی:
در روايات اسلامى هر گونه تلاش و كوشش در تأمين صلح و سلام در جوامع انسانى مورد تأكيد قرار گرفته تا آنجا كه در حديثى مى خوانيم: «اَجْرُ الْمُصْلِحِ بَيْنَ النّاسِ كَالْمُجاهِدِ فِى سَبِيلِ اللهِ»(1)؛ (پاداش كسى كه صلح و صفا در ميان مردم ايجاد كند، همچون پاداش مجاهدان در راه خدا است) يعنى تصور نكنيد آن همه پاداش هاى عظيمى كه براى مجاهدان در راه خدا ذكر شده است شامل مصلحان نمى شود، تلاشگران صلح همچون سنگرنشينان ميدان جهادند.
در حديث ديگرى از امير مؤمنان(عليه السلام) مى خوانيم: «مِنْ كَمالِ السَّعادَةِ، السَّعىُ فِى صَلَاحِ الْجُمْهُورِ»(2)؛ (نهايت سعادت اين است كه انسان براى اصلاح توده ها تلاش كند). ممكن است اين حديث مفهوم وسيعى داشته باشد كه هر گونه صلاح اجتماعى را شامل شود؛ ولى بى شك صلح در برابر جنگ را در بر مى گيرد.
در فرمان مالك اشتر - كه جامع ترين منبع براى بحث هاى مربوط به حكومت اسلامى است - درباره گرايش به صلح چنين آمده است: «وَ لاتَدْفَعَنَّ صُلْحاً دَعَاكَ اِلَيْهِ عَدُوُّكَ وَ لِلّهِ فِيهِ رِضىً فَاِنَّ فِى الصُّلْحِ دَعَةً لِجُنُودِكَ وَ رَاحَةً مِنْ هُمُومِكَ وَ اَمْناً لِبِلادِكَ»؛ (هرگز صلحى را كه از راه دشمن پيشنهاد مى شود و رضاى خدا در آن است رد مكن، كه در صلح براى سپاه تو آسايش و تجديد قوا و براى خودت آرامش از اندوه و غم ها، و براى ملّتت، مايه امنيّت است!).
در اينجا امام سه فلسفه مهم صلح را بيان فرموده: براى مردم امنيّت، و براى لشكر فرصت براى تجديد قوا، و براى رئيس كشور موجبات راحتى فكر را به ارمغان مى آورد.
اين نكته نيز قابل توجّه است كه امام هر صلحى را مفيد نمى شمرد، بلكه صلحى را توصیه می کند كه خشنودى خدا در آن باشد؛ يعنى مايه عزّت و آبروى مسلمين و سبب گسترش عدل و داد گردد؛ ولى به مالك هشدار مى دهد كه بعد از انعقاد پيمان صلح كاملا مراقب دشمن باشد؛ زيرا گاه هدف دشمن از برقرارى صلح، غافلگير كردن است؛ بنابراين حزم و احتياط و دورانديشى را بايد به كار گرفت و حتّى در اينجا خوش بينى و حسن ظن نيز صحيح نيست: «وَ لكِنِ الْحَذَرَ كُلَّ الحَذَرِ مِنْ عَدُوِّكَ بَعْدَ صُلْحِهِ فَاِنَّ الْعَدُوَّ رُبَّما قارَبَ لِيَتَغَفَّلَ فَخُذْ بِالْحَزْمِ وَ اِتَّهِمْ فِى ذَلِكَ حُسْنَ الظَّنِّ».(3)،(4)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.