پاسخ اجمالی:
«اعتدال» اصلى است كه بر تمام تعليمات اسلامى حاكم است و يك مسلمان بايد در عقيده، برنامه هاى اجتماعى، عبادت، اقتصاد و ديگر برنامهها، آن را رعايت كند. بنابراين انسان نمى تواند موجودي يك بعدى باشد؛ بلكه بايد متفكر، باايمان و همه جانبه باشد.
پاسخ تفصیلی:
اعتدال، اصلى است كه بر تمام تعليمات اسلامى حاكم است. اعتدال در عقيده يعنى نه «غلوّ» و نه «شرك»، نه «جبر» و نه «تفويض»، نه «تشبيه» و نه «تعطيل»(1) هيچ كدام در عقائد اسلامى راه ندارد. اعتدال در برنامه هاى اجتماعى، نه تنها توجه به جهان مادّه (همچون يهود) و نه تنها توجه به مسائل روحى و رهبانيّت و كناره گيرى از اجتماع (به سان نصارى) اعتدال در شيوه هاى اخلاقى(2)، اعتدال در عبادت، اعتدال در اقتصاد كه نه به طرف سرمايه دارى كه انباشته شدن ثروت را به هر اندازه تجويز مى كند و محدوديتى براى بخش خصوصى قائل نيست، به طورى كه نوشته بودند بعضى سرمايه دارهاى بلوك غرب در هواپيماى اختصاصى خود استخر شنا دارند و نه ماركسيسم كه به كلى از انباشته شدن ثروت و فعاليت هاى بخش خصوصى جلوگيرى مى كند ـ اولى داراى اقتصادى لجام گسيخته و دومى داراى اقتصادى زنجير كرده است و بايد گفت: سرمايه دارى و كمونيسم عكس العمل يكديگرند و هر يك فرزند نامشروع ديگرى در بقاء خود هستند ـ اسلام هر دو را زير سؤال برده و حد ميانه را در پيش گرفته است، هم بيت المال و انفال و اموال حكومت دارد و هم جمع ثروت را براى افراد به طور متعارف و مشروع تجويز كرده است.
و بالاخره اسلام در تمام امورش اعتدال را پيشه كرده و به اين ترتيب يك مسلمان واقعى نمى تواند انسان يك بعدى باشد و تنها نظر به جهت ماده يا به جهت معنا و يا تنها نظر به جنبه هاى فردى و يا اجتماعى نمى كند؛ بلكه انسانى است همه جانبه، متفكر، باايمان، دادگر، مجاهد، مبارز و در عين حال اهل معنويت و بندگى خدا و اهل زندگى و فعاليت و معاشرت.(3)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.