پاسخ اجمالی:
خداوند در سوره «مومن»، مسأله احياى مردگان را با آفرينش مجموعه آسمان ها و زمين مقايسه كرده، مى فرمايد: «آفرينش آسمان ها و زمين از آفرينش انسان ها مهم تر است، ولكن بيشتر مردم نمى دانند». كسى كه قادر بر انجام امور مهمترى مانند آفرينش آسمان هاى با عظمت و زمين با آن همه مخلوقات شگرف است قادر به اعاده حيات مردگان نيز هست. اين يك استدلال واضح است براى بيان اين حقيقت كه خداوند قادر بر اعاده حيات انسان است و نشان مى دهد منكران معاد بدون دليل، بلكه تنها به خاطر حسد، جهل، كفر و تعصب راه جدال و انكار مى پیمایند.
پاسخ تفصیلی:
در سوره «مومن» آيه 57 خداوند مسأله احياى مردگان را با آفرينش مجموعه آسمان ها و زمين مقايسه كرده، مى فرمايد: (آفرينش آسمان ها و زمين از آفرينش انسان ها مهم تر است، ولكن بيشتر مردم نمى دانند)؛ «لَخَلْقُ السَّمواتِ وَ الاْرْضِ اَكْبَرُ مِنْ خَلْق النّاسِ وَ لكِنَّ اَكْثَرَ النّاسِ لا يَعْلَمُونَ». فخر رازى در تفسير اين آيه مى گويد: اين يك استدلال واضح است براى بيان اين حقيقت كه خداوند قادر بر اعاده حيات انسان است و نشان مى دهد كه منكران معاد بدون هيچ گونه دليل و برهان بلكه تنها به خاطر حسد، جهل، كفر و تعصب راه جدال و انكار مى پیمودند.(1) مفسران ديگر مانند طبرسى در «مجمع البيان» و قرطبى در تفسيرش و همچنین «روح البيان» تصريح كرده اند كه اين آيه ناظر به منكران رستاخيز است و مى گويد: كسى كه قادر بر انجام امور مهمترى مانند آفرينش آسمان هاى با عظمت و زمين (با آن همه مخلوقات شگرف و شگفت انگيز) مى باشد چگونه قادر به اعاده حيات مردگان نيست.(2)
جمله «وَ لكِنَّ اَكْثَرَ النّاسِ لايَعْلَمُونَ» همان گونه كه جمعى از مفسّران گفته اند نه به اين معناست كه واقعاً «برترى آفرينش آسمان ها را با آن عظمت و نظم و حساب بر آفرينش مجدد انسان» نمى دانند؛ بلكه به خاطر آن است چون از اين امر مهم غفلت مى كنند و در آن نمى انديشند و به خاطر تعصب و پيروى از هواى نفس، از آن نتيجه گيرى لازم را در امر معاد نمى گيرند؛ لذا آنها را به منزله جاهلان بى خبر معرفى كرده است.(3) علاوه بر این در سوره اسراء آیه 99 بلافاصله بعد از نقل كلام منكران معاد كه آفرينش مجدد انسان را بعد از پوسيده شدن استخوان ها و خاك شدن نفى مى كردند، مى فرمايد: (آيا آنها نمى دانند خدايى كه آسمان ها و زمين را آفريد قادر است كه همانند آن انسان ها را بيافريند؟)؛ «اَوَلَمْ يَرَوا اَنَّ اللهَ الَّذى خَلَقَ السَّمواتِ وَ الاَْرْضَ قادِرٌ عَلَى اَنْ يَخْلْقَ مِثْلَهُمْ».
تعبير به «مثل» ممكن است اشاره به آفرينش مجدد انسان ها باشد؛ چراكه همانند سابق است و نيز ممكن است اشاره به اين باشد كه خداوند قادر است انسان هاى ديگرى همانند اين انسان ها از نو ايجاد كند، وقتى بر چنين چيزى قادر است تجديد حيات انسان هاي موجود از آن سهل تر مى باشد. سپس در ذيل آيه به جواب سؤال ديگر منكران مى پردازد، آنها مى گفتند: اگر قيامت حق است پس چرا نمى آيد؟ قرآن مى گويد: خداوند براى بازگشت آنها سرآمدى قطعى قرار داده و بايد منتظر آن بود «وَ جَعَلَ لَهُمْ اَجَلا لارَيْبَ فيهِ». به تعبير ديگر او به قدرت كامله اش دقيقاً وقت آن را نيز تعيين كرده كه بدون كوچكترين تخلفى درست در آن زمان رخ مى دهد. (ولى ظالمان جز كفر و انكار را نمى پذيرند [زيرا هواى نفس و تعصب و دشمنى با حق پرده بر افكار آنها افكنده])؛ «فَاَبَى الظّالِمُونَ اِلاّ كُفُوراً».(4)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.