پاسخ اجمالی:
پيامبر اكرم(ص) وقتي سخن از جنگ مي شد هيچ ترس و نگراني در چهره اش ديده نمي شد؛ اما وقتي سخن از قيامت و مسئله مرگ مي شد، رنگ چهره مباركشان تغيير مي كرد. اميرالمؤمنين(ع) مي فرمود: در شب جنگ بدر كه ديگران احساس خطر مي كردند، رسول خدا(ص) پاي درختي ايستاد و تا صبح عبادت كرد. گويا فردا هرگز جنگي در پيش نيست! اما وقتي سخن از مرگ و عقبات پس از آن بود، صورتشان سرخ مي شد گويا آن حضرت جهنم را مي ديد.
پاسخ تفصیلی:
وقتي سخن از قيامت و مسئله مرگ، حشر، صراط، حساب و محكمه عدل خدا فرا مي رسيد، حضرت رسول(صلي الله عليه و آله و سلم) (مثل اينكه خبر حمله مي دهد)؛ «كَأَنَّهُ مُنْذِرُ جَيْش» مانند كسي كه براي لشگر خبر حمله بياورد برخورد مي كرد و آنگاه كه مي خواست از قيامت خبر دهد و از جهنم سخن بگويد رنگ چهره مباركشان تغيير مي كرد: «تَحْمَارُّ وَجْنَتَاه».
وقتي انسان مي ميرد قيامت صغراي وي برپا مي شود(1)؛ ولي معلوم نيست قيامت چه وقت است؛ چون ناگهان مي بيند وضع عوض شده و در عالم ديگري است، كسي را نمي شناسد و آنچه را كه مي شناخته پشت سر گذاشته است. اگر انسان را دفعتاً از مشرق زمين به مغرب يا بالعكس ببرند طوري نيست، بالاخره آنجا هم همين مردم اند و نظام حاكم بر شرق با نظام حاكم بر غرب يكي است، آفتاب و ماه است، مردم هستند، زندگي است، با تفاوتي مختصر؛ امّا انسان با مردن ناگهان وارد عالمي مي شود كه هيچ ارتباطي با عالم دنيا ندارد و مسائل ديگري در آنجا مطرح است.
لذا فرمود: در بامداد يا در شامگاه وارد قيامت مي شويد: «وَ يَذْكُرُ السَّاعَةَ وَ قِيَامَهَا ... يَقُولُ صَبَّحَتْكُمُ السَّاعَةُ مَسَّتْكُمُ السَّاعَة» ولی بسياري از افراد خودشان را فريب مي دهند. باز فرمود: اينها نمي دانند كه در آنجا چه كالايي و حرف چه كسي خريدار دارد و آنجا از انسان چه مي خواهند. در ادامه فرمود: «مَنْ تَرَكَ مَالًا فَلِأَهْلِهِ وَ مَنْ تَرَكَ دَيْناً فَعَلَيَّ وَ إِلَي»(2)؛ (اي مردم هر كس بعد از مرگ، مال حلالي به جاي گذاشت مال ورثه اوست و اگر دَين و قرض و عائله بي سرپرستي دارد، من او را تأمين مي كنم).
در اسلام، حدود هفتاد الي هشتاد جنگ واقع شده است، با همه ضعفي كه مسلمانان داشتند و همه جنگها، جنگ نابرابر بود، آيا حضرت وقتي مي خواستند اعلام جنگ كنند، صورتشان سرخ مي شد؟ مسلمانان به نصف خرما قناعت مي كردند و مشركان شتر مي كشتند و مي خوردند. اينها پوست خرما و آنها كباب مي خوردند. اينها پياده بودند و آنها سواره، اينها بي سلاح بودند و آنها مسلح. مثلا ً در جنگ بدر كه اولين جنگ مسلحانه بود، وضعيت طرفين قابل قياس نبود؛ اما حضرت محمد(صلي الله عليه و آله و سلم) كه فرماندهي اين جنگ نابرابر را بر عهده داشت هرگز صورتشان سرخ نمي شد.
اميرالمؤمنين(سلام الله عليه) نيز فرمود: در شب جنگ بدر كه ديگران احساس خطر مي كردند، رسول خدا پاي درختي ايستاد و تا صبح عبادت كرد. گويا فردا هرگز جنگي در پيش نيست!(3) اما وقتي سخن از مرگ و عقبات پس از آن است، صورتشان سرخ مي شود: «تَحْمَارُّ وَجْنَتَاه» آن حضرت گويا جهنم را مي ديد، قرآن كريم مي فرمايد: «کَلاَّ لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقينِ * لَتَرَوُنَّ الْجَحيمَ»(4)؛ (اگر يقين پيدا كرديد جهنم و آتش جهنم را مي بينيد).(5)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.