پاسخ اجمالی:
يكي از ويژگي هاي پيامبر اكرم(ص) اين بود كه از اسرار قيامت اطلاع داشت. وقتي سخن از قيامت مي شد، رنگ صورت مبارك حضرت محمد(ص) تغيير مي كرد. پيامبر اسلام(ص) مي فرمود: «من و قيامت مثل اين دو انگشت كه در كنار يكديگرند نزديك هستيم [دو انگشت را جفت كردند]». يعني بين من و قيامت فاصله اي نيست؛ گويا از خطر خانمان براندازي كه در شرف تحقق است خبر مي دهند. معمولاً كسي كه بخواهد خبر تلخ و سنگيني را ابلاغ كند صورتش متغير مي شود و پيامبر اكرم(ص) اين چنين بودند.
پاسخ تفصیلی:
يكي از ويژگي هاي پيامبر اكرم(صلي الله عليه و آله و سلم) اين بود كه از اسرار قيامت اطلاع داشت. از سخنان برجسته رسول خدا(صلي الله عليه و آله و سلم) است كه فرمود: «أَنَا وَ السَّاعَةُ كَهَاتَيْن»(1)؛ (من و قيامت مثل اين دو انگشت كه در كنار يكديگرند نزديك هستيم [دو انگشت را جفت كردند]). وقتي سخن از قيامت مي شد، رنگ صورت مبارك حضرت(صلي الله عليه و آله و سلم) تغيير مي كرد؛ گويا از خطر خانمان براندازي كه در شرف تحقق است خبر مي دهند. معمولاً كسي كه بخواهد خبر تلخ و سنگيني را ابلاغ كند صورتش متغير مي شود. به مردم نگاه كرد و فرمود: من و قيامت مانند اين دو انگشت هستيم. بين من و قيامت فاصلهاي نيست. شريعت و دين و كتابي نيست كه بعد از من بيايد. (اين معناي متوسطي است كه بعضي از شارحين اصول كافي ذكر كرده اند) فرمود: من مي دانم قيامت چيست؟ صورت حضرت براي اين سرخ مي شود كه با قيامت همراه است و از آن دور نيست.
اميرالمؤمنين(سلام الله عليه) فرمود: «لَوْ كُشِفَ الْغِطَاءُ مَا ازْدَدْتُ يَقِيناً»(2) براي من پشت و روي پرده يكسان است. گويا من قيامت را مي بينم؛ اما رسول خدا(صلي الله عليه و آله و سلم) بالاتر از اين را ميفرمايد كه من و قيامت اين چنين هستيم. دو انگشت به هم نزديك از يكديگر باخبرند، گرمي و سردي يكديگر را احساس مي كنند: من مي دانم قيامت چه خبر است و شما همچنان غافل هستيد.
گروهي در قيامت كور محشور مي شوند. براي اينكه چشمانشان عادت كرده چيزهايي را ببيند كه در قيامت نيست، چيزهايي كه در قيامت است نياز به چشم مناسب دارد كه آن را تهيه نكرده اند. لذا چيزي را نمي بينند، كور و گنگ و كرند؛ چون نظام آنجا نظام ديگري و بازار آنجا بازار ديگري است. امّا شما آرام نشسته ايد! كسي كه از منطقه موشكباران شده به دست صهيونيستهاي كافر بيايد، مي تواند بگويد من و جبهه چون اين دو انگشت هستيم؛ من از جبهه خبر دارم شما چه ميدانيد چه خبر است؟ سپس پيامبر اكرم(صلي الله عليه و آله و سلم) فرمود: «يَا مَعْشَرَ الْمُسْلِمِينَ إِنَّ أَفْضَلَ الْهَدْيِ هَدْيُ مُحَمَّد»؛ (بهترين هدايت، راهي است كه خداي سبحان به وسيله من به شما ابلاغ فرموده است). چون من از دور خبر نمي دهم؛ بلكه از نزديك دستي بر آتش دارم؛ منتها آتش ما را نمي سوزاند. اين اخبار از جهنّم و بهشت و تشريح خصوصيات قيامت براي كسي ممكن است كه از نزديك خبر داشته باشد.
البته ما همه مي توانيم به جايي برسيم كه بگوييم: «أَنَا وَ السَّاعَةُ كَهَاتَيْن». منتها رسول خدا(صلي الله عليه و آله و سلم) پيشاپيشِ همه، در ماجراي قيامت مانند دو انگشت، حضور دارد و ما گوشه اي از قيامت را به دنبال حضرت مي توانيم مشاهده كنيم. مرحوم ملاّ عبدالرزّاق كاشاني(رضوان الله عليه) ميگويد: «و لقد شاهدنا هم يأكلونها عيناً»(3)؛ (ما آشكارا ديديم كساني را كه «غسلين»[چرك] مي خورند). اين حرف بسيار بزرگي است! خداي كريم در قرآن فرمود: طعام كساني كه حرام مي خورند، در جهنّم غسلين يعني چرك است. «وَ لا طَعامٌ إِلاّ مِنْ غِسْلِین * لایَأْکُلُهُ إِلاَّ الْخاطِؤُنَ».(4) باطن غذايِ حرام، تيرگي است همان طور كه باطنِ عبادت، نور است.
مرحوم صدرالمتألّهين مي فرمايد: «افرادي بودند كه مشاهده مي كردند ديگران موقع حرف زدن، از دهانشان آتش بيرون مي آيد. وقتي خاموش مي شدند مثل اينكه در تنور بودند. معصيت، فحش، غيبت، تهمت، اهانت، بدزباني، بدگويي، زخم زبان، رنجاندن، همه اينها آتش است كه از دهان بيرون مي آيد؛ اين باطن گناه است. ما اگر نتوانيم به آنجا برسيم كه بگوييم من و قيامت كنار هم هستيم، لااقل مي توانيم بگوييم ما و بعضي از اسرار قيامت كنار هم هستيم.(5)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.