پاسخ اجمالی:
حرص به معناى علاقه زیاد به چيزى است. اگر حرص در امور دنیوی باشد مذموم است؛ قرآن یهود را به همین خاطر مذمت می کند و می فرماید: «مى يابى آنها را حريص ترين مردم به زندگى دنيا». ولی اگر حرص به امور معنوی، علم و رستگارى خود و جامعه باشد، خوب است. چرا که خداوند پیامبر(ص) را حریص بر هدایت مردم معرفی می کند: «رسولی که حريص است بر اسلام آوردن و هدايت شما».
پاسخ تفصیلی:
در عرف مردم، صفت «حرص» صفت پسنديده اى نيست؛ ولى بايد توجه كرد كه حرص به معناى «علاقه وافر و ميل زياد به چيزى» است و اين ذاتاً بد نيست، مفهوم نازيباى «حرص» از «تمايل به چيز نازيبا» حاصل مى شود. اگر اين علاقه به علم و سعادتِ جامعه و رستگارى خود باشد خوب است، ولى اگر اين حرص و علاقه بيش از حد به زندگى دنيوى و مال و زن و فرزند باشد مذموم است. هر يك از اينها گرچه توجه به آنها و علاقه به آن لازم است؛ ولى نبايد به درجه حرص برسد و حرص در اين موارد مذموم است.
از اين رو خداوند در قرآن، بنى اسرائيل و قوم يهود را مذمت كرده؛ زيرا [آنها] بر حيات و زندگى دنيوى حريص شدند: «وَ لَتَجَدَنّهُم اَحْرَصَ النَّاسِ عَلَى حَيَوةٍ»(1)؛ (مى يابى آنها را حريص ترين مردم بر زندگى دنيا)، به خلاف مثال هاى اول كه حرص در آنها بار مذموم ندارد. چنانكه مولى علی(عليه السلام) در خطبه متقين، حرص در علم را از صفات متقين مى شمارد و خداوند، پيامبر(صلى الله عليه و آله) را حريص بر هدايت مردم معرفى مى كند: «لَقَدْ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مِّنْ أَنفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ...»(2)؛ (آمد شما را رسولى از خود شما، دشوار است بر او رنج شما، حريص است بر اسلام آوردن و هدايت شما...) يا در جاى ديگر مى فرمايد: «إِنْ تَحْرِصْ عَلَى هُدَاهُمْ...»(3)؛ (اگر حريص باشى بر هدايت آنها...)
پس ملاك خوبى و بدى حرص، در مُتعَلَّق آن است؛ اگر چيزى باشد كه قابليت علاقه شديد را دارد، حرص بر آن ممدوح و گرنه مذموم است.(4)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.