پاسخ اجمالی:
گفته اند روزی نوشته اى را به «خواجه نصيرالدين طوسى» دادند كه در آن خواجه را «كلب بن كلب» خوانده بودند. وی در پاسخ گفت: «اين مطلب درست نيست؛ زيرا سگ از چهارپايان است، عوعو می کند، ناخن دراز دارد و... اما من ناخنم پهن، راست قامت، ناطق و خندان هستم» و بدين گونه با زبان نرم، بى آن كه كلمه درشتى بر زبان براند يا فرستاده او را برنجاند او را پاسخ گفت.
پاسخ تفصیلی:
در احوالات «خواجه نصيرالدين طوسى» آورده اند روزی شخصى به خدمت خواجه آمد و نوشته اى از ديگرى تقديم وى كرد كه در آن نوشته به خواجه بسيار ناسزا گفته و دشنام داده شده بود، و نويسنده نامه، خواجه را كلب بن كلب (سگ پسر سگ!) خوانده بود. خواجه در برابر ناسزاهاى وى، با زبان ملاطفت آميزى اين گونه پاسخ گفت: «اين كه او مرا سگ خوانده است، درست نيست؛ زيرا كه سگ از جمله چهارپايان و عوعو كننده و پوستش پوشيده از پشم است و ناخنهاى دراز دارد، اين خصوصيات در من نيست. قامت من راست است و تنم بى پشم و ناخنم پهن است و ناطق و خندانم و فصول و خواصى كه مرا است، غير از فصول و خواص سگ است و آنچه در من است، مناقض است با آنچه صاحب نامه درباره من گفته است». و بدين گونه با زبان نرم، بى آن كه كلمه درشتى بر زبان براند، يا فرستاده او را برنجاند او را پاسخ گفت.(1)
با بدانديش هم نكوئى كن *** دهن سگ به لقمه دوخته به(2)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.