پاسخ اجمالی:
در فضیلت نماز شب، آيات و روایات متعددي وارد شده است. اين كه پیامبر(ص) و جبرئیل به نماز شب توصیه زیادی كرده اند و آن را زینت آخرت، شرف مؤمن و موجب مباهات خداوند دانسته اند و دو رکعت از آن نزد پیامبر(ص) از دنیا و آنچه در آن است برتر شمرده شده و به خاطر عظمتش ثواب آن در قرآن بیان نشده و ... همه و همه بیانگر عظمت این عبادت می باشد.
پاسخ تفصیلی:
در فضيلت نماز شب همين بس كه صاحب «ميزان الحكمه» هفت آيه از آيات قرآن را ذكر كرده كه اشاره به نماز شب و فضيلت آن دارد، در كنار اين آيات، روايات معصومين(عليهم السلام) مملوّ از فضائل اين عبادت است، در وصاياى پيامبر گرامى(صلى الله عليه وآله) به مولانا على بن ابيطالب(عليه السلام) آمده كه چهار مرتبه فرمود: «عَلَيكَ بِصَلاةِ اللَّيْلِ»(1)؛ (بر تو باد نماز شب و لازم كن بر خود نماز شب را).
در جاى ديگر پيامبر(صلى الله عليه وآله) فرمودند: «آنقدر جبرئيل مرا به نماز و عبادت شب و شب زنده دارى سفارش كرد كه گمان كردم بهترين افراد امت من هرگز نمى خوابند».(2) يا در حديث ديگر فرمود: «گمان کردم بهترين افراد امّت من شب را نمى خوابند مگر مقدار كمى را».(3)
در روايتى امام صادق(عليه السلام) فرمودند: «خداوند زينت حيات دنيوى را مال و فرزند قرار داد و نماز شب كه هشت ركعت است و بنده مؤمن [آن را] در آخر شب مى خواند، زينت آخرت است».(4)
نماز شب، شرف مؤمن و موجب مباهات و افتخار خداوند است، خداوند مباهات مى كند به كسى كه به تنهائى در شب نماز مى خواند،(5) و سجده مى كند و چه بسا در سجده به خواب مى رود، خداوند به ملائكه گويد: «اُنْظُرُوا اِلَى عَبْدِى روُحُهُ عِنْدِى وَ جَسَدُه ساجدٌ لِى»(6)؛ (نگاه كنيد بنده مرا كه روحش نزد من و بدنش سجده كننده به من است). ابن عباس گفت: «رسول خدا(صلى الله عليه وآله) در ضمن حديثى فرمود: هر مرد يا زنى موفق به اداى نماز شب شد براى خدا قيام كرد و وضوى شادابى گرفت، و نماز براى خدا به نيّت صادق و قلب سليم و بدن خاشع و چشم گريان خواند، خداوند پشت سر او هفت صف از ملائكه قرار دهد كه تعداد هر صفى را غير از خداوند احصاء نتواند كرد، يك طرف صف در شرق و طرف ديگر در مغرب است و زمانى كه از نماز فارغ شد، خداوند به عدد آن ملائكه درجات براى اين نمازگزار مي نويسد».(7) در روايتى ديگر انس گويد: شنيدم از رسول خدا(صلى الله عليه وآله) كه مى فرمود: «الرَّكعَتانِ فِى جَوفِ اللّيْلِ اَحَبُّ اِلَىّ مِنَ الدُّنْيا وَ مَا فِيهَا»(8)؛ (دو ركعت نماز در شب بهتر است، نزد من، از دنيا و هر آن چه در آن است).
جابر بن عبدالله انصارى گفت شنيدم از رسول خدا(صلى الله عليه وآله) كه مى فرمود: «مَا اتَّخَذَ اللّهُ اِبْرَاهِيمَ خَلِيلاً اِلاّ لاِطْعَامِ الطََّعَامِ وَ الصَّلَاةِ بِاللَّيْلِ وَ النّاسُ نِيَام»(9)؛ (خداوند، ابراهيم(عليه السلام) را دوست و خليل نگرفت مگر براى اطعامِ طعام و نماز شب در حالى كه مردم در خواب بودند).
امام امّت در كتاب «چهل حديث» خود در ذيل اين حديث چنين گويند: «اگر نبود براى نماز شب جز اين يك فضيلت كفايت مى كرد، ولى براى اهلش و آن امثال من نيست، ماها نمى دانيم خَلعت خلَّت چه خلعتى است، و دوست گرفتن حق تعالى بنده را چه مقامى است، تمام عقول عاجز است از تصوّر آن، تمام بهشت ها را اگر به خليل دهند، به آن ها نظر نكند، تو نيز اگر محبوب عزيز يا صدّيق محبوبى داشته باشى و بر تو وارد شود، از هر ناز و نعمتى غفلت كنى، و به جمال محبوب و لقاء صديق از آنها مستغنى گردى با آن كه اين مثل خيلى بى تناسب و فرق بين المشرقين است».(10)
آرى بى خبران از اين حالات چه ادراكى و بهره اى دارند، بى خردان قيام در شب و با معشوق حقيقى راز و نياز كردن را بى خردى مى پندارند، آنها را با اين وادى چه كار، آنها در زندگى مادّى دنيوى غرقند و از راز عشق و رمز محبوب و جلوه دوست چه دانند، از آنها بگذريم و به سراغ خود آئيم، آيا ما درك نماز خليل الرحمن را مى توانيم بكنيم؟ آيا نماز او مثل نماز ما بود؟ او عرض حاجت به جبرئيل امين نفرمود و ما حاجات خود را از شيطان هم بشود مى طلبيم، ما وقتى با محبوب دنيوى سخن گوئيم از خود بى خود شويم، چگونه او با معشوق ازلى و ابدى از خود بى خود نشود، نماز شب به قدرى نزد خدا محبوب است كه ثواب آن را خود مي داند و بس، امام صادق(عليه السلام) مى فرمايد: «مَا مِنْ عَمَلٍ حَسَنٍ يَعْمَلُهُ الْعَبْدُ اِلّا وَ لَهُ ثَوَابٌ فِى الْقُرْآنِ اِلاّ صَلَاةَ اللَّيْلِ فَاِنََّ اللّهَ لَمْ يُبَيِّنْ ثَوَابَها لعَظيم خَطَره عندَه فقال: تَتجافى جُنُوبُهم عن المَضاجِع يَدْعُونَ رَبَّهُم خوفاً و طَمَعاً وَ مِمَّا رَزَقنَاهُم يُنْفِقوُنَ فَلَاتَعلَمُ نَفْسٌ مَا اُخْفِىَ لَهُم مِنْ قُرّة اَعيُن جَزاءً بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ»(11)؛ (هيچ عمل نيكوئى نيست كه بنده آن را انجام دهد مگر اين كه ثواب آن در قرآن آمده، الّا نماز شب، زيرا خداوند ثواب آن را به خاطر عظمت آن در نزد خودش بيان نفرمود و در قرآن فرمود: «دور مى كنند پهلوهاى خود را از خوابگاهها [كنايه از اين كه از رختخواب برمى خيزند] و با ترس و اميد، پروردگار خود را مى خوانند، و از آنچه روزى آنها كرده ايم انفاق مى كنند، پس هيچ كسى نمى داند، چه سرور و روشنى چشمى براى آنها در نظر گرفته شده است، [اين] جزاى عملكرد آنها [و نماز و نيايش شب] آنها است»).
اين «قرة العين» و روشنى ديده كه مايه سرور شب زنده دار است چيست كه خداوند ذكر نكرده، اگر از ثوابها و باغهاى بهشتى است، كه مى توانست مثل جاهاى ديگر و اعمال ديگر بيان كند، معلوم مى شود پاداش آن از سنخ اين پاداشها نيست كه گوشزد كسى توان كرد، خصوصاً براى اهل دنيا، فهم ما از درك نعمت هاى آنجا كوتاه است و تمام اين دنيا در مقابل تار موئى از حور العين بهشتى نيست؛ بلكه مقابل تارى از تارهاى حله هاى بهشتى كه براى اهلش مهيّا شده نيست.
امام امت در ذيل اين روايت مى فرمايد: «اى واى به حال ما اهل غفلت كه تا آخر عمر از خواب برنمى خيزيم و در سُكر (و مستى) طبيعت باقى هستيم؛ بلكه هر روز بر مستى و غفلت ما مى افزايد، جز مقام حيوانيّت و مأكل و مشرب و منكح آنها چيز ديگرى نمى فهميم، و هر چه مى كنيم گرچه از سنخ عبادات هم باشد باز براى اداره بطن و فرج مى كنيم... ولى باز نااميد نبايد شد، ممكن است پس از مدتى بيدارىِ شب و انس و عادت به آن، خداى تعالى كم كم دستگيرى فرمايد و با يك لطف خفىّ، خلعت رحمت بر تو بپوشاند، ولى از سرّ عبادت مجملا غافل مباش و همه را به تجويد قراءات و تصحيح ظاهر فقط مپرداز، اگر نمى توانى مُخَلَّص شوى، لااقل براى آن قرة العينى كه حق تعالى مخفى فرموده بكوش و يادى از فقير عاصىِ حيوان سيرت كه از همه درجات به حيوانيّت قناعت كرده ـ اگر مايل شدى ـ بكن، و با توجه به خلوص نيّت بخوآن «اللّهُمَ ارْزُقْنِى التَّجافِىَ عَنْ دارِ الغُرُور وَ الاِنابَةَ اِلى دارِ الخُلُودِ وَ الاِسْتِعْدادَ لِلمُوْتِ قَبْلَ حُلُولِ الفَوْتِ»؛ (خدايا دورى از دار فريب و [اين دنيا] را روزى من گردان و رجوع به سوى خانه هميشگى و آخرت و آمادگى براى مرگ را قبل از رسيدن فوت نصيب من گردان).(12)،(13)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.