پاسخ اجمالی:
از جمله دلايلى كه پيدايش مسلك صوفیه را در قرن دوم هجرى تأييد مى كند روايتى است كه در كتاب «حدیقة الشیعه» از امام صادق(ع) نقل شده: «كه يكى از ياران آن حضرت به خدمتش عرضه داشت در اين ايام دسته اى پيدا شده اند به نام صوفيه، درباره آنها چه مى فرماييد؟! فرمود: ايشان دشمنان ما هستند ...». مؤيد ديگر براى اين سخن اين است كه آن احاديثى كه در مذمت صوفيه و انتقاد از روش آنان وارد شده، نوعا از حضرت امام صادق(ع) به بعد است.
پاسخ تفصیلی:
از جمله دلايلى كه پيدايش مسلك صوفیه را در قرن دوم هجرى تأييد مى كند روايتى است كه در كتاب «حدیقة الشیعه» از امام صادق(عليه السلام) نقل شده: «كه يكى از ياران آن حضرت به خدمتش عرضه داشت در اين ايام دسته اى پيدا شده اند به نام صوفيه، درباره آنها چه مى فرماييد؟! فرمود: ايشان دشمنان ما هستند كسانى كه به آنها تمايل پيدا كنند از ايشان خواهند بود و با آنها محشور مى شوند؛ و به همين زودى ها دسته اى از اظهار محبت كنندگان به ما، تمايل و شباهت به آنها پيدا مى كنند و خود را به القاب آنها ملقب مى نمايند و سخنان آنها را تأويل مى نمايند؛ كسانى كه مايل به آنها شوند از ما نيستند و ما از ايشان بيزاريم و آنهايى كه سخنان ايشان را رد و انكار نمايند مانند كسانى هستند كه در خدمت پيغمبر خدا(صلى الله عليه و آله) با كفار نبرد كنند!»(1)
مؤيد ديگر براى اين سخن آن است كه احاديثى كه در مذمت صوفيه و انتقاد از روش آنان وارد شده،(2) نوعا از حضرت امام صادق(عليه السلام) به بعد است.
مدرك اين روايت تنها كتاب «حديقة الشيعه» نيست بلكه مرحوم علامه مجلسى در جلد 11 و 15 و 17 بحارالانوار نيز رواياتى در اين موضوع نقل كرده ولى چون احاديثى كه در آن كتاب است شدت بيشترى دارد؛ و شايد به همين مناسبت است كه طرفداران تصوف براى اين كه موقعيت خود را حفظ كنند به دست و پا افتاده و دو راه فرار پيدا كرده اند، گاهى مى گويند: اين اخبار در مذمّت صوفيه اهل تسنّن وارد شده، و زمانى مى گويند: كتاب «حديقة الشيعه» از مجعولات است و بي خود به مرحوم مقدس اردبيلى نسبت داده اند،(3) چون شخصيت آن بزرگوار در ميان شيعه به اندازه اى است كه كسى جرأت انكار شخص او را ندارد.
در بعضى از آن اخبار مخصوصاً تصريح شده كه اگر دوستداران ائمه(عليهم السلام) به آنها تمايل پيدا كنند ايشان از آنها بيزار خواهند بود، حتى در يكى از آنها دارد كه پس از آنكه امام هادى(عليه السلام) مذمّت فراوانى از جمعيت صوفيه كرد، يكى از ياران آن حضرت عرضه داشت: اگر چه آن صوفى معترف به حق شما باشد؟ حضرت مانند اشخاص خشمناك به او نگاه كرد و فرمودند: «اين سخن را بگذار! كسى كه به حقوق ما معترف باشد راهى را كه سبب آزردن ما مي شود نمى پيمايد!» تا آنجا كه مى فرمايد: «و الصوفية كلّهم من مخالفينا و طريقتهم مغايرة لطريقتنا»؛ (صوفيان همگى از مخالفين ما هستند و راه آنها از راه ما جدا است).
از طرف ديگر جمعى از دانشمندان كه عدّه اى از آنها صاحب تأليفات بسيارند و يك عمر سر و كار آنها با دانشمندان شيعه بوده، تصريح كرده اند كه كتاب «حديقة الشيعه» از تأليفات مرحوم مقدّس اردبيلى (قدس سره) است از جمله بزرگان زير هستند كه محدث قمى در جلد دوم سفينة البحار صفحه 57 نام برده است.
1. محدث بزرگوار مرحوم شيخ حرّ عاملى صاحب كتاب «وسائل الشيعه» (متوفى سال 1104 ق).
2. محدث فقيه، مرحوم شيخ يوسف بحرانى صاحب كتاب «حدائق» (متوفى سال 1186 ق).
3. مرحوم ملا محمد طاهر قمى (متوفى سال 1098 ق).
4. عالم متبحر مرحوم ميرزا عبداللّه افندى صاحب كتاب «رياض العلماء» (متوفى سال 1130 ق)
5. محدّث شهير مرحوم حاجى ميرزا حسين نورى صاحب كتاب «مستدرك الوسايل» (متوفى سال 1320 ق).
6. عالم ربانى مرحوم شيخ سليمان بن عبداللّه معروف به محقق بحرانى (متوفى سال 1121 ق).
7. مرحوم شيخ عبداللّه حاج بن صالح نبى جمعه سماهيجى (متوفى سال 1135 ق).
ضمناً خود مرحوم محدّث قمى اين سخن را تصديق كرده و در همان كتاب يكى از مصنفات مرحوم اردبيلى را همين كتاب مى شمارد.(4)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.