پاسخ اجمالی:
اگر در نظام ارتزاق موجودات مختلف دقت و انديشه شود، نكات جالب و شگفت انگيزى از قدرت خداوندى بر ما روشن مى گردد؛ مثلا هرگز مواد غذایی جهان تمام شدنی نیست؛ یا طریق استفاده از روزی در بین موجودات مختلف است؛ یا بعضى مواد غذايى و رطوبت را از زمين مى گيرند، بعضى ها از آب، بعضى از هوا، و بعضى از طريق وابستگى به گیاهان وحیوانات ديگر و ...
پاسخ تفصیلی:
اگر در نظام ارتزاق موجودات مختلف از منابع طبيعى دقت و انديشه شود، نكات جالب و شگفت انگيزى از قدرت خداوندى بر ما روشن مى گردد؛ که بعضی از آنها عبارتند از:
الف) اولين مطلب اين كه مواد غذايى روى كره زمين با اين كه محدود است ولى تمام نمى شود؛ زيرا گردش دورانى مواد غذايى در موجودات چنان تنظيم شده كه اگر ميليونها سال مورد بهره بردارى قرار گيرد، تغيير محسوسى در آن ديده نمى شود. آب دريا به بخار تبديل شده و بعد به صورت باران برمى گردد؛ درختان مواد غذايى را از زمين گرفته و سپس برگ ها و شاخه هاى آنها پوسيده و به كود و مواد غذايى مورد نياز گياهان بدل مى شود؛ حيوانات كه از مواد غذايى استفاده كرده اند پس از مدتى خاك شده و جزء مواد غذايى زمين مى گردند؛ انسان اكسيژن تنفس كرده و گاز كربن پس مى دهد و درختان برعكس گاز كربن گرفته و اكسيژن پس مى دهند و ... .(1)
اين مبادلات و گردش دورانى دائماً در حال تكرار است و لذا سفره پايان ناپذير الهى دائماً گسترده و مخلوقات از اين خوان نعمت بهره گيرى مى كنند.
يكى از شعرا در اين زمينه مى گويد:
خلق بخشد خاك را لطف خدا *** تا خورد آب و برويد صد گيا
چون گياهش خورد حيوان، گشت زفت *** گشت حيوان لقمه انسان و رفت
باز خاك آمد شد اكال(2) بشر *** چون جدا شد از بشر روح و بصر
ذره ها ديدم دهانشان جمله باز *** گر بگويم خوردشان گردد دراز
جمله عالم آكل و مأكول(3) دان *** باقيان را مقبل و مقبول دادن
ب) دومين مطلب چگونگى تهيه روزى براى حيوانات مختلف است؛ بعضى گياهان مواد غذايى و رطوبت را از زمين مى گيرند، بعضى ها از آب (گياهان شناور) بعضى از هوا، و بعضى از طريق وابستگى به گياهان ديگر (مانند بسيارى از پيچك ها).
حيوانات اعماق درياها در جايى زندگى مى كنند كه مطلقاً گياهى نمى رويد، چرا كه آخرين اشعه نور آفتاب در اعماق ششصد تا هفتصد متر به كلى محو مى شود و بعد از آن شبى ظلمانى و جاودانى بر آب دريا حاكم است، ولى خداوند روزى آنها را در سطح آب دريا طبخ و آماده كرده و براى آنها به اعماق دريا مى فرستد. گياهانى كه در لابلاى امواج در مقابل نور آفتاب به صورت بسيار زياد پرورش مى يابند، بعد از رسيدن و دادن سهميه موجودات زنده سطح دريا، سنگين مى شوند و به اعماق دريا فرو مى روند. همچنين بقاياى موجودات زنده سطح دريا همچون طعام آسمانى به سوى موجودات زنده اعماق دريا فرستاده مى شود.
گاهى مرغان هوا را نصيب ماهى دريا مى كند و گاه ماهيان دريا را نصيب مرغان هوا، گاه گياهان را غذاى حيوانات قرار مى دهد و گاه حيوانات را غذاى گياهان گوشت خوار و گاهى از باقيمانده و تفاله غذا يك نوع غذاى لذيذى براى نوع ديگر مى سازد.
براى نمونه بعضى از نهنگ هاى دريايى بعد از تغذيه از ماهيان مختلف، بقاياى اين حيوانات در لابلاى دندانشان باقى مى ماند، از اين رو به ساحل آمده دهان خود را همچون غارى باز كرده و دسته اى از پرندگان ساحلى وارد آن شده و بقاياى گوشت هاى لابلاى دندان ها را كه غذاى لذيذى براى آنها محسوب مى شود، بيرون كشيده و مى خورند و عملاً مسواك بسيار جالبى به دندان هاى اين حيوان مى زنند، آن هم در عالم همكارى ناسپاسى نكرده و تا آخرين پرنده از دهانش خارج نشده، دو فك خود را برهم نمى نهد و بعد از تميز شدن دندان هايش دهان را برهم بسته و راهى اعماق دريا مى شود.(4)
كافى است براى درك بيشتر علم و حكمت خداوندى در تدبير ارزاق انسان در سه دوره جنينى و شيرخوارگى و غذاخورى بينديشيم كه چگونه در مرحله اول از طريق سيستم پيچيده بند ناف و جفت و پيوند مستقيم با خون مادر و بعد از تولد و در مرحله شيرخوارگى كه نه دندانى براى جويدن و نه معده و روده آماده اى براى پذيرفتن غذاهاى خشن دارد از طريق شير مادر كه غذايى ملايم و مملو از مواد حياتى است روزى او را فراهم نموده است، شيرى كه نه سرد و نه گرم، نه شيرين و نه شور، نه محتاج به جويدن و نه محتاج به فعاليت معده براى هضم است.
در مرحله سوم هم انواع غذاهاى مطبوع را براى انسان فراهم نمود و زنگى را در وجود او به نام احساس قرار داد تا گرسنگى و تشنگى را دريابد و به سراغ اين مواد حياتى رود و بهترين موقع هم براى صرف غذا همين وقت است كه زنگ در درون وجود انسان به صدا درآيد؛ به قول دانشمند معروف روسى «پاولف»: «غذاى طبيعى و مفيد، غذايى است كه با اشتها و لذت صرف شود».(5)
امام صادق(عليه السلام) در حديث معروف مُفَضَّل مى فرمايد: «اى مفضّل! درست بينديش در كارهايى كه در انسان قرار داده شده، از قبيل غذاخوردن، خوابيدن و آميزش جنسى و تدبيرى كه در آنها است. خداوند براى هريك از آنها در طبيعت آدمى، محرك و انگيزه اى قرار داده تا به سوى آن تحريك شود. گرسنگى، انسان را به سوى غذايى مى فرستد كه حيات بدن و قوامش در آن است و خستگى خوابى را مى طلبد كه راحت بدن و تجديد قوا در آن است و شهوت جنسى او را به آميزشى دعوت مى كند كه دوام نسل و بقاى نوع آدمى در آن است. هرگاه انسان اين تحركات را نداشت و مى خواست از طريق تفكر و به خاطر نياز بدن به سراغ اين امور برود، چيزى نمى گذشت كه بر اثر سستى و كوتاهى هلاك مى شد، ولى خداوند بزرگ براى هريك از اين نيازمندى هاى مهم و ضرورى محركى در طبع آدمى قرار داده است كه او را به سوى اين امور مى راند».(6)
در خاتمه بايد گفت: تمام شگفتى هاى دستگاه آفرينش دلالت بر عقل و تدبير گسترده اى که بر سيستم خلقت حاکم است، مى كند؛ كه هر كدام از آنها ما را در راه خداشناسى و معرفت آن مدبر يارى مى نماید.(7)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.