پاسخ اجمالی:
خداوند در قرآن به عنوان «خَيْرُ الرّازِقين» توصيف شده است. روزى هایی كه ديگران به يكديگر مى دهند آميخته با نقايص فراوان است و محدود و زودگذر، و اميدى به آينده آن نيست، که گاه توأم با منّت است و گاه همراه با تحقير يا انتظار مقابله به مثل؛ در حالى كه روزی خداوند نه حد و مرزى دارد و نه بيمى از آينده آن مى رود و نه منت و انتظارى در آن است؛ بلكه از لحظه قرار گرفتن در رحم مادر تا آخرين لحظه حيات، روزی اش داده می شود و حتّى در قيامت نيز براى افراد لايق، در سطحى بالاتر و والاتر وجود دارد.
پاسخ تفصیلی:
خداوند در آيه 11 سوره جمعه به عنوان «خَيْرُ الرّازِقين» توصيف شده است. روزى هایی كه ديگران به يكديگر مى دهند اگر بتوان نام روزى بر آن نهاد، آميخته با نقايص فراوانى است؛ چرا كه محدود و زودگذر است، اميدى به آينده آن نيست، گاه توأم با منّت و آزار جسمى يا روحى است و گاه همراه با تحقير يا انتظار مقابله به مثل؛ در حالى كه روزىِ خداوند نه حد و مرزى مى شناسد، نه بيمى از آينده آن مى رود نه كمترين منت و آزار و انتظار مقابله اى در آن است، بلكه از آن لحظه اى كه انسان به صورت نطفه اى در رحم مادر قرار مى گيرد شامل حال او مى شود و تا آخرين لحظه حيات ادامه دارد و حتّى در قيامت نيز براى افرادى كه مستحق و لايقند، در سطحى بالاتر و والاتر موجود است.
بعضى از مفسّران داستانى از يكى از خلفاى بغداد با بهلول نقل كرده اند كه مباحث فوق در آن به صورت جالبى منعكس است. مى گويد: «خليفه بغداد به بهلول گفت: بيا تا روزى هر روز تو را معيّن كنم تا در فكر روزى خود نباشى! بهلول در پاسخ گفت: اگر چند عيب در كار تو نبود، مى پذيرفتم! نخست اين كه تو نمى دانى چه چيز مورد نياز من است، دوم وقت نيازم را نمى شناسى، سوم از مقدار آن بى خبرى، چهارم ممكن است يك روز بر من غضب كنى و آن را بازگيرى، ولى خدائى كه روزى دهنده من است هيچ يك از اين نقايص را ندارد و حتّى آن روز كه گناه مى كنم باز روزى مرا قطع نمى كند!».(1)
خدائى كه او ساخت از نيست هست *** به عصيان درِ رزق بر كس نبست
از او خواه روزى، كه بخشنده او است *** بر آرنده كار هر بنده او است!(2)
و چه خوب بود بهلول اين جمله را هم مى افزود كه: چه كسى تضمين مى كند تا فردا تو بر مسند قدرت باشى و بتوانى به من يا ديگرى روزى دهى؟ اين سخن را با كلام مباركى از اميرمؤمنان على(عليه السلام) پايان مى دهيم که در آغاز خطبه معروف به اشباح مى فرمايد: «اَلْحَمدُللهِ الَّذى لايَفِرهُ الْمَنْعُ وَ الْجُمُوْدَ وَ لايُكْدِيْهِ الاعْطاءُ وَ الْجُوْدُ، اِذْ كُلُّ مُعْط مُنْتَقِصٌ سِواهُ وَ كُلُّ مانِع مَذْمُوْمٌ ما خَلاهُ وَ هُو الْمَنّانُ بِفَوائد النِّعَمِ وَ عَوائِدِ الْمَزِيْدِ وَ القِسَمْ، عِيالُهُ الْخَلايِقُ، ضَمِنَ اَرْزاقَهُمْ وَ قَدَّرَ اَقْواتَهُمْ وَ نَهَجَ سَبِيْلَ الرّاغِبيْنَ اِلَيْهِ وَ الطّالِبيْنَ ما لَدَيِهِ وَ لَيْسَ بِما سُئِلَ بِاَجْوَدَ مِنْهُ بِما لَمْيُسْئَلْ»(3)؛ (ستايش مخصوص خداوندى است كه بخل و جمود، چيزى بر او نمى افزايد و سخاوت و جود او را فقير نمى كند؛ چرا كه هر بخشنده اى غير از او نقصان مى پذيرد و هركس دست عطاى خويش را باز دارد جز او نكوهش مى شود، او است بخشنده انواع نعمت ها و بهره ها؛ تمامى خلق روزى خوار اويند، ارزاق آنها را تضمين كرده و قوّت آنها را معيّن ساخته و راه علاقه مندان و خواستاران آنچه نزد او است را روشن ساخته است. او چنان است كه سخايش در آنجا كه از وى بخواهند بيش از آنجا كه از او نخواهند نيست!).(4)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.