پاسخ اجمالی:
«انگيزه ها» سه نوعند: 1- انگيزه هاى پنداری؛ که محدود، موقّت و فاقد عمق و ريشه اند؛ چرا كه از جهل و تعصّب مايه مى گيرند و به محض پيدايش مختصرى آگاهى از اثر مى افتند. 2- انگيزه هاى مادّى؛ این انگیزه ها بدلیل اینكه از يك واقعيّت عينى مايه مى گيرند، نسبت به انگیزه های پنداری اثر بيشتری دارند، امّا با اين حال عميق نيستند. 3- انگيزه هاى معنوی؛ که قويترين انگيزه هاست و انسان حتی حاضر می شود برای نیل بدان بذل مال، جان و آبرو کند.
پاسخ تفصیلی:
انگيزه را مى توان به سه نوع تقسيم كرد:
الف) انگيزه هاى پندارى
ب) انگيزه هاى مادّى
ج) انگيزه هاى معنوى
در بخش اوّل، يك مشت خيالات و پندارها و خرافات و الفاظ بى محتوا ممكن است عامل حركت يك جامعه شود كه مصداق كامل آن را در يك جامعه بت پرستى مى توان مشاهده كرد. پندار قداست بتها، خرافه مشكل گشائى و شفاعت آنها، پندار فهم و شعور براى آنها و بالاخره خرافه تقرّب به خدا بوسيله بتها، ايجاد حركتى در جامعه بت پرستان مى كند. امّا هنگامى كه كارشان به بن بست مى كشد و بتان را حتّى قادر بر دفاع از خودشان نمى بينند، تا چه رسد به عابدانشان! به مصداق: «فَرَجَعُوا إِلى أَنْفُسِهِمْ وَ قالُوا إِنَّكُمْ أَنْتُمُ الظّالِمُونَ»(1) وجدان خفته آنها بيدار شده به اين پندارهاى پوچ و مسخره، مى خندند و خويشتن را به خاطر اين پرستش غلط و مضحك، محكوم مى كنند و ظالم و ستمگر مى شمرند!
به اين ترتيب بُرد انگيزه هاى پندارى محدود و موقّت و فاقد هر گونه عمق و ريشه است؛ چرا كه اين انگيزه ها از جهل و تعصّب مردم مايه مى گيرد و به محض پيدايش مختصرى علم و آگاهى از اثر مى افتد. امّا «انگيزه هاى مادّى»، از آنجا كه از يك واقعيّت عينى مايه مى گيرد اثرى بيشتر و گسترده تر دارد، امّا با اين حال هرگز عميق نيست. فى المثل، كمتر افسرى حاضر مى شود به خاطر مزايا و حقوق و تشويق مادّى و ترفيع درجه كه مهمترين اثرش نيز همان امتيازات مادّى است، جان خود را به خطر بيفكند، و اگر در جنگى درگير شود كه به حكم مسؤوليّت شغلى بايد خود را به خطر افكند، باز تلاش مى كند تا به هر وسيله شده خود را از مهلكه برهاند. لذا در جنگهائى همچون جنگ ويتنام، سربازان و افسران آمريكائى، غالباً اين سؤال را از خود مى كردند كه ما با چه انگيزه اى بجنگيم؟ و در اين منطقه جهان، چه منافعى داريم كه ارزش نثار خون داشته باشد!؟
امّا «انگيزه معنوى» كه از روح ايمان به اللّه و ارزشهاى والاى الهى و انسانى سرچشمه مى گيرد، و پشتوانه اى همچون معاد و زندگى جاويدان پس از مرگ در آغوش رحمت الهى، و بهشت جاويدان و «لقاء اللّه» دارد، قويترين و عميقترين انگيزه هاست كه تأثيرش فوق العاده نيرومند است. در اينجا مسأله معامله با خدا و دادن جان و مال در برابر جلب رضاى او مطرح است: «إِنَّ اللّهَ اشْتَرى مِنَ الْمُؤْمِنينَ أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ يُقاتِلُونَ فى سَبيلِ اللّهِ فَيَقْتُلُونَ وَ يُقْتَلُونَ وَعْداً عَلَيْهِ حَقّاً فِى التَّوْراةِ وَ الانْجيلِ وَالْقُرْانِ وَ مَنْ أَوْفى بِعَهْدِهِ مِنَ اللّهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَيْعِكُمُ الَّذى بايَعْتُمْ بِهِ وَ ذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظيمُ»(2)؛ (خداوند از مؤمنان، جانها و اموالشان را خريدارى كرده، كه [در برابرش] بهشت براى آنان باشد؛ [به اين گونه كه:] در راه خدا پيكار مى كنند، مى كشند و كشته مى شوند؛ اين وعده حقّى است بر او، كه در تورات و انجيل و قرآن ذكر فرموده؛ و چه كسى از خدا به عهدش وفادارتر است؟! اكنون بشارت باد بر شما، به داد و ستدى كه با خدا كرده ايد؛ و اين است پيروزى بزرگ!) دقّت در بند بند اين آيه خون را در عروق مؤمنان به گردش سريعى در مى آورد، و تمام توان افراد باايمان را براى استقبال از چنين تجارت پرسود و عظيمى آماده مى سازد.
يا چنان كه در سوره «صفّ» آمده است: «يا أَيُّها الَّذينَ آمَنُوا هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلى تِجارَة تُنْجيكُمْ مِنْ عَذاب أَليم تُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَ رَسُولِهِ وَ تُجاهِدُونَ فى سَبيلِ اللّهِ بِأَمْوالِكُمْ وَ أَنْفُسِكُمْ ذلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ، يَغْفِرُ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَ يُدْخِلْكُمْ جَنّات تَجْرى مِنْ تَحْتِهَا الانْهارُ وَ مَساكِنَ طَيِّبَةً فى جَنّاتِ عَدْن ذلِكَ الْفَوْزُ الْعَظيمُ. وَ اُخْرى تُحِبُّونَها نَصْرٌ مِنَ اللّهِ وَ فَتْحٌ قَريبٌ وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنينَ»(3)؛ (اى كسانى كه ايمان آورده ايد! آيا شما را به تجارتى راهنمائى كنم كه شما را از عذاب دردناك رهائى مى بخشد؟! به خدا و رسولش ايمان بياوريد و با اموال و جانهايتان در راه خدا جهاد كنيد، اين براى شما [از هر چيز] بهتر است، اگر بدانيد! [اگر چنين كنيد] گناهانتان را مى بخشد و شما را در باغهايى از بهشت داخل مى كند كه نهرها از زير درختانش جارى است و در مسكنهاى پاكيزه در بهشت جاويدان جاى مى دهد؛ و اين پيروزى عظيم است! و [نعمت] ديگرى كه آن را دوست داريد به شما مى بخشد، و آن يارى خداوند و پيروزىِ نزديك است؛ و مؤمنان را بشارت ده [به اين پيروزى بزرگ]!).(4)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.