پاسخ اجمالی:
علم سرچشمه ايمان است و پیوند محکمی با آن دارد. در سوره های «سبأ و اسراء» به این نکته اشاره می کند که كسانى كه به ايشان علم داده شده، به حقانیت آنچه از سوى پروردگار نازل شده ایمان می آورند. همچنین خداوند در سوره «آل عمران» به خوبى رابطه علم و ايمان و پيوند محكم اين دو را روشن مى سازد و مى گويد: «آنها كه آگاه ترند ايمان و تسليم فزونترى دارند». آری، علم نه تنها ايمان آفرين است بلكه استقامت و پايمردى نيز از ثمرات آن مى باشد.
پاسخ تفصیلی:
علم سرچشمه ايمان است و پیوند محکمی با آن دارد؛ قرآن کریم در آیات متعدد می فرماید:
«وَيَرَى الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ الَّذِى أُنزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ هُوَ الْحَقَّ وَيَهْدِى إِلَى صِرَاطِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ» (1)؛ (كسانى كه به ايشان علم داده شده، مى دانند آنچه از سوى پروردگارت بر تو نازل شده حق است و به راه خداوند توانا و ستوده هدايت مى كند).
«إِنَّ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ مِنْ قَبْلِهِ إِذَا يُتْلَى عَلَيْهِمْ يَخِرُّونَ لِلْأَذْقَانِ سُجَّداً وَيَقُولُونَ سُبْحَانَ رَبِّنَا إِنْ كَانَ وَعْدُ رَبِّنَا لَمَفْعُولا» (2)؛ ([بگو: خواه به آن ايمان بياوريد يا نياوريد] كسانى كه پيش از آن به آنها دانش داده شده، هنگامى كه قرآن بر آنان خوانده مى شود، سجده كنان به خاك مى افتند و مى گويند: منزّه است پروردگار ما، كه وعده اش به يقين انجام شدنى است).
«فَأُلْقِىَ السَّحَرَةُ سُجَّداً قَالُوا آمَنَّا بِرَبِّ هَارُونَ وَمُوسَى» (3)؛ (موسى عصاى خود را افكند و آنچه را آنها ساخته بودند بلعيد ساحران به سجده افتادند و گفتند: ما به پروردگار هارون و موسى ايمان آورديم).
«وَلِيَعْلَمَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ فَيُؤْمِنُوا بِهِ فَتُخْبِتَ لَهُ قُلُوبُهُمْ» (4)؛ (و [نيز] هدف اين بود كه آگاهان بدانند اين حقّى است از سوى پروردگارت، و در نتيجه به آن ايمان بياورند، و دلهايشان در برابر آن خاضع گردد؛ و خداوند كسانى را كه ايمان آوردند، به سوى صراط مستقيم هدايت مى كند).
«وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنَا وَمَا يَذَّكَّرُ إِلاَّ أُوْلُوا الاَْلْبَابِ» (5)؛ (آنها كه به دنبال درك اسرار آيات قرآنند مى گويند: ما به آن ايمان آورديم؛ تمامى آن از جانب پروردگار ماست. و جز خردمندان، متذكّر نمى شوند). اين آيه به خوبى رابطه علم و ايمان و پيوند محكم اين دو را روشن مى سازد و مى گويد آنها كه آگاه تراند ايمان و تسليم فزونترى دارند.(6)
اين آيات به خوبى گواهى مى دهد كه معرفت و آگاهى يكى از سرچشمه هاى مهم ايمان است؛ و ايمانى كه از آن بر مى خيزد بسيار عميق و ريشه دار خواهد بود.
در ذيل داستان ساحران عصر فرعون مى خوانيم: هنگامى كه فرعون مشاهده كرد ساحران به خاطر آگاهى از فن سحر دريافتند كه آنچه را موسى(عليه السلام) نشان داده معجزه است و به او ايمان آوردند؛ به شدت آنها را تهديد كرد و گفت: پيش از آن كه من به شما اجازه دهم چگونه به او ايمان مى آوريد؟! ـ طاغوت ها انتظار دارند حتى انديشه و فهم ايمان قلبى مردم هم به اجازه آنها باشد! ـ اكنون كه چنين كرديد من دست و پاى شما را به طور مختلف قطع مى كنم و بر فراز شاخه هاى نخل به دار مى آويزم.
ولى آنها به اندازه اى ثابت قدم بودند كه در پاسخ او گفتند: هر كارى از دست تو ساخته است انجام ده، به خدايى كه ما را آفريده هرگز تو را بر دلايل روشنى كه سراغ ما آمده است مقدم نخواهيم داشت.
فرعون سرانجام تهديد خود را عملى كرد و آنها را شهيد نمود، آنان نيز در اين راه عاشقانه ايستادگى كردند و شربت شهادت را با ميل و رغبت نوشيدند.(7)
مفسّر بزرگ مرحوم طبرسى درباره آنها مى گويد: «كانُوا اوَّلَ النَّهارِ كُفّاراً سَحَرةً، و آخِرَ النَّهارِ شُهَداءَ بَررَة»؛ (در آغاز آن روز، كافر و ساحر بودند، امّا در پايان همان روز شهيدان ابرار!).(8)
به اين ترتيب علم نه تنها ايمان آفرين است؛ بلكه استقامت و پايمردى نيز از ثمرات آن مى باشد.(9)،(10)،(11)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.