پاسخ اجمالی:
بر اساس روایات، پیامبر(ص) فرمود: «زمین براى من سجده گاه و پاک کننده قرار داده شده است». در واقع هر بخشى از زمین سجده گاه و پاک کننده است، مى توان بر آن سجده و تیمم کرد. هم چنین جابر بن عبدالله انصارى گوید: «همراه پیامبر(ص) نماز ظهر مى خواندم، از شدت گرما مشتى از سنگریزه ها را برداشته در کف دستم نگه داشته، سپس به کف دست دیگرم مى ریختم تا سرد شود، سپس پیشانى را برای سجود بر آنها مى گذاشتم». در واقع خنک کردن سنگریزه ها توسط اصحاب، نشانه تاکید پیامبر(ص) مبنی بر گذاشتن پیشانى بر زمین است.
پاسخ تفصیلی:
1. به روایت شیعه و اهل سنت، پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) فرمود:«جُعِلَت لىَ الأرض مسجِداً و طَهُوراً»(1)؛ (زمین براى من سجده گاه و پاک کننده قرار داده شده است).
آنچه از حدیث به ذهن مى آید این است که هر بخشى از زمین سجده گاه و پاک کننده است، مى توان بر آن سجده و بر آن تیمم کرد. پس زمین از دو جهت مورد توجه قرار مى گیرد: سجود و تیمم. اما تفسیر روایت به اینکه عبادت و سجود براى خدا مخصوص جایى نیست، بلکه همه جاى زمین براى مسلمانان مسجد است، بر خلاف دیگران که تنها کلیسا و کنیسه براى آنان معبد است، این معنى مغایر آنچه گفتیم نیست، چون وقتى زمین، نمازخانه نمازگزار باشد، لازمه اش آن است که همه جاى زمین شایسته عبادت است. آنچه گفته شده، معناى التزامى آن است که گفتیم و نشان مى دهد که مقصود از «طهور» که پس از «مسجد» آمده، همان است و اینکه هر دو مفعولِ «جُعلت» باشد، نتیجه مى دهد که زمین دو صفت دارد: یکى مسجد بودن، یکى طهور بودن. این همان است که جصّاص فهمیده و گفته است: آنچه زمین را مسجد قرار داده، همان نیز زمین را طهور قرار داده است.(2) مراد از طهور، چیزى است که بر آن تیمم مى شود چون که خاک یکى از دو طهور است. شارحان دیگر حدیث هم همین گونه گفته اند.
خنک کردن سنگریزه ها براى سجود بر آنها:
2ـ جابر بن عبدالله انصارى گوید: همراه پیامبر(صلى الله علیه وآله) نماز ظهر مى خواندم، از شدت گرما مشتى از سنگریزه ها را برداشته در کف دستم نگه داشته، سپس به کف دست دیگرم مى ریختم تا سرد شود، سپس آن را براى نهادن پیشانى و سجود بر آنها بر زمین مى گذاشتم.(3)
بیهقى بر این روایت تعلیقه زده که شیخ گفته است; اگر سجده بر جامه متصل جایز بود، این از سرد کردن سنگریزه ها با دست براى سجده بر آنها آسان تر بود.(4)
مى گوییم: اگر سجود بر مطلق جامه، چه متّصل و چه جدا جایز بود، آسان تر از خنک کردن سنگریزه ها بود و مى شد دستمال یا چیز مشابهى را براى سجده بر آن با خود داشت.
3ـ به روایت انس: در شدت گرما با پیامبر خدا(صلى الله علیه وآله) بودیم، یکى از ما سنگریزه در دستش مى گرفت و چون خنک مى شد، آن را مى نهاد و بر آن سجده مى کرد.(5)
4ـ خبّاب بن ارت گوید: از شدت گرماى زمین بر پیشانى و کف دست هایمان نزد رسول خدا(صلى الله علیه وآله) شکایت کردیم، آن حضرت توجه نفرمود.(6)
ابن اثیر در معناى حدیث گفته: آنان چون از آن ناراحتى به پیامبر(صلى الله علیه وآله) شکایت کردند، حضرت به آنان اجازه نداد که به کنار لباس هایشان سجده کنند.(7)
این روایات نشان مى دهد که در نماز، سنت بر آن جارى بوده که تنها بر زمین سجده کنند. پیامبر خدا(صلى الله علیه وآله) هم به مسلمانان اجازه نداد به لباس هاى متصل یا جدا از نمازگزار سجده کنند و با آنکه نسبت به مؤمنان مهربان بود، بر آنان واجب ساخت که پیشانى هایشان بر زمین نهاده شود، هرچند از شدت گرما ناراحت شوند.
از جمله آنچه تعهد مسلمانان بر سجده بر زمین و اصرار پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) به نهادن پیشانى بر زمین نه بر لباس متصل مثل
گوشه عمامه یا جدا مثل دستمال و سجاده را نشان مى دهد، روایاتى است که دستور به خاک آلود کردن پیشانى مى دهد. برخى از آنها را مى آوریم:
امر به خاکى کردن پیشانى
5ـ خالد جهنى گوید: پیامبر خدا(صلى الله علیه وآله) صهیب را دید که سجده مى کرد، به نحوى که گویا از خاک پرهیز داشت. فرمود: اى صهیب، چهره ات را بر خاک بگذار.(8)
ظاهر حدیث مى رساند که صهیب به وسیله سجده بر جامه متصل یا جدا یا حداقل با سجده بر حصیر و بوریا و سنگ هاى صاف، پرهیز مى کرد که صورتش به خاک آلوده شود، به هر حال حدیث گواه آن است که سجده بر خاک، بهتر از سجده بر سنگریزه است، زیرا گذشت که سجده بر سنگریزه در مقابل سجده بر غیر زمین، جایز است.
6ـ امّ سلمه روایت کرده است: پیامبر(صلى الله علیه وآله) جوانى به نام افلح را دید که هنگام سجده، زمین را فوت مى کند، فرمود: اى افلح، چهره بر خاک بگذار.(9)
7ـ در روایتى است: اى رباح! چهره ات را خاکى کن.(10)
8ـ ابوصالح روایت مى کند: بر امّ سلمه وارد شدم، برادرزاده اش هم وارد شد و در خانه او دو رکعت نماز خواند. چون سجده کرد، محلّ سجده را فوت کرد تا خاک ها برود. امّ سلمه گفت: برادرزاده ام، فوت نکن، از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) شنیدم به جوانى به نام یسار که فوت مى کرد گفت: چهره ات را براى خدا خاکى کن.(11)
دستور به کنار زدن عمامه از پیشانى
9ـ روایت شده است: پیامبر(صلى الله علیه وآله) هرگاه سجده مى کرد، عمامه را از پیشانى خود کنار مى زد.(12)
10ـ از امیر المؤمنین(علیه السلام) روایت شده که فرمود: «هرگاه یکى از شما نماز مى خواند، عمامه را از صورتش کنار بزند» یعنى تا سجده بر روى گوشه عمامه نکند.(13)
11ـ صالح بن حیوان سبائى روایت کرده است: پیامبر خدا(صلى الله علیه وآله) مردى را دید که به پهلوى صورت سجده مى کند و عمامه را بر روى پیشانى اش بسته است، پیامبر(صلى الله علیه وآله) عمامه را از پیشانى او کنار زد.(14)
12ـ عیاض بن عبدالله قرشى گوید: پیامبر خدا(صلى الله علیه وآله) مردى را دید که بر گوشه عمامه اش سجده مى کند، با دستش اشاره فرمود: «عمامه ات را کنار بزن» و به پیشانى اش اشاره کرد.(15)
این روایات نشان مى دهد که مسلمانان آن روز تکلیفى جز سجود بر زمین نداشتند و هیچ رخصتى جز خنک کردن سنگریزه نبود و اگر ترخیصى بود چنان نمى کردند و پیامبر(صلى الله علیه وآله) دستور به خاکى کردن پیشانى و کنار زدن عمامه از پیشانى نمى داد.(16)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.