پاسخ اجمالی:
اهل سنت می گویند: آیات 17-19 سوره لیل در شأن ابوبکر نازل شده و آن را دلیل بر برتری ابوبکر برای خلافت دانسته اند؛ اما اولا: در تفسیر آیه سه نظریّه ذکر کرده اند که نزول آیه درباره ابوبکر، یکى از آن ها است. ثانیا: روایتی که به آن استناد شده در سند آن، مصعب بن ثابت است که دشمن اهل بیت بوده و طبق گفته هیثمی، ابن معین، احمد بن حنبل، ابوحاتم، نسائی و... از نظر نقل حدیث ضعیف است. ضمن اینکه روایات صحیح زیادی در برتری علی(ع) وجود دارد که این حدیث قطعا در مقابل آنها از اعتبار ساقط می شود.
پاسخ تفصیلی:
اولین دلیلى که توسط اهل سنّت براى برترى ابوبکر استدلال شده آیه اى از قرآن است. آنجا که خداوند متعال می فرماید:
«و سَیُجَنَّبُهَا الاتْقَى* الَّذی یُؤتی مالَهُ یَتَزَکّی * وَما لِاحَدٍ عِنْدَهُ مِنْ نِعْمَةٍ تُجْزی»(1)؛ (به زودى با تقواترین مردم از آن (آتش سوزان) دور داشته می شود. همان کسى که مال خود را می بخشد تا پاک شود و هیچ کس را نزد او حق نعمتى نیست تا بخواهد او را جزا دهد).
نویسنده شرح مواقف می گوید:
بیشتر مفسّران و دانشمندان اهل سنت به این سخن تکیه کرده اند که این آیه در شأن ابوبکر نازل شده است. او با تقواترین مردم است و کسى که تقوایش از همه بیشتر باشد در نزد خدا گرامی تر است، زیرا خداوند عزّ وجلّ می فرماید: «انَّ اکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ اتْقاکُمْ»(2)؛ (همانا گرامی ترین شما در نزد خداوند، باتقواترین شماست).
از این رو ابوبکر در پیشگاه خداوند سبحان بافضیلت ترین مردم است.
از طرفى، شکّى نیست کسى که در نزد خدا گرامی تر و با فضیلت تر است، باید بعد از رسول خدا امام و پیشواى مردم باشد و این مطلبى است که اشکالى در آن نیست. پس ابوبکر از همه اصحاب برتر است و کسى که بر همه امّت فضیلت و برترى دارد، همان براى خلافت بعد از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) معیّن شده است.(3)
نقد و بررسى دلیل :
استدلال به این آیه مبارکه به این بستگى دارد که آیه قطعاً در شأن ابوبکر نازل شده باشد و حال آنکه مفسّران در تفسیر آیه اختلاف نظر دارند و سه نظریّه درباره آن ذکر کرده اند:
نظریه یکم: آیه براى عموم مؤمنان است و اختصاص به یک مؤمن ندارد.
نظریه دوم: آیه درباره قصّه ابو دحداح و مرد منافقى که صاحب درخت خرما بود نازل شده است و هیچ ارتباطى به امامت ابوبکر ندارد.
نظریّه سوم: آیه در شأن ابوبکر نازل شده است.
بنا بر این، امکان نزول آیه درباره ابوبکر، یکى از نظریات سه گانه است، و همین نظریّه نیز بستگى دارد به اینکه سند این روایت صحیح باشد، و اگر سند آن تمام نباشد، استدلال به این آیه درباره ابوبکر باطل خواهد شد.
حال شما را با سند این روایت و تصریحى که به ضعف آن شده است، آشنا می سازیم:
این روایت را طبرانى نقل کرده است و حافظ هیثمى در «مجمع الزوائد» پس از نقل طبرانى می گوید:
در سند این روایت، مصعب بن ثابت است و او از نظر نقل حدیث ضعیف است.(4)
پس نظریّه سوم که یکى از نظریّات سه گانه بود، به این روایت استناد دارد و چون این روایت ضعیف است آن نظریه نیز از درجه اعتبار ساقط می شود.
از طرفى مصعب و فرزندان زبیر- که راویان این حدیث هستند - دشمن اهل بیت علیهم السلام بودند. ضمن اینکه یحیى بن مَعین، احمد بن حنبل، و ابوحاتِم، مصعب را ضعیف شمرده اند.
نَسایى در مورد او می گوید: مصعب از نظر نقل حدیث قوى نیست. البته دیگر دانشمندان نیز درباره او سخنانى گفته اند.(5)
حال چگونه می توان براى گرامی تر بودن و افضلیّت ابوبکر به آیه اى استدلال کرد که در تفسیر آن اولًا سه نظر مختلف وجود دارد، ثانیاً نظرى که می گوید آیه در شأن ابوبکر است به روایتى ضعیف استدلال کرده است؟(6) ضمن اینکه روایات فراوانی در افضلیت علی(علیه السلام) با سندهاس صحیح وجود دارد که با این حدیث معارض است و این حدیث قطعاً در مقابل آنها از اعتبار ساقط می شود.
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.