پاسخ اجمالی:
عبدالله بن مسعود می گوید: پیامبر(ص) به من فرمود: «گمان مى کنم که مرگم نزدیک شده است». گفتم: آیا ابو بکر را جانشین خود قرار نمی دهی؟ از من رو گرداند. گفتم: عمر را جانشین خود نمى سازى؟ باز از من رو گرداند. گفتم: آیا على(ع) را جانشین خود نمى کنى؟ فرمود: «آری همان است، سوگند به آن که جز او خدایى نیست، اگر با او بیعت کنید و از او فرمان بَرید، همه شما را به بهشت، وارد مى کنم».
پاسخ تفصیلی:
عبد الله بن مسعود می گوید: پیامبر خدا مرا در لیلة الجِن(1)، به همراه خود برد. تا به بالاى مکّه رسیدیم. پس برایم خطّى کشید و فرمود: «از این جا جلوتر نیا». سپس با شتاب از کوه ها بالا رفت، دیدم که مردانى از قلّه کوه ها به سوى او فرود مى آیند، شمشیر از نیام برکشیدم و با خود گفتم: بروم شمشیر زنم تا پیامبر خدا را نجات دهم، سخن پیامبر(صلی الله علیه وآله) یادم آمد که فرمود: «حرکت مکن تا به نزدت بیایم». بر همین حال بودم تا آن که پیامبر(صلى الله علیه وآله) آمد و من ایستاده بودم؛ فرمود: «پیوسته بدین حال بوده اى؟».
گفتم: اگر یک ماه هم مى ماندى، حرکت نمى کردم تا بیایى. سپس آنچه را که مى خواستم انجام دهم، برایش گفتم.
فرمود : «اگر حرکت مى کردى، همدیگر را تا قیامت نمى دیدیم».
سپس انگشتانش را در میان انگشتانم کرد و فرمود : «به من وعده داده شده که از جن و اِنس، به من ایمان مى آورند. عده ای از انسان ها ایمان آورده اند و جنّیان را هم که دیدى» و فرمود: «گمان مى کنم که مرگم نزدیک شده است».
گفتم : اى پیامبر خدا! آیا ابو بکر را جانشین خود قرار نمی دهی؟
از من رو گردانْد. فهمیدم که با او موافق نیست. گفتم: اى پیامبر خدا! آیا عمر را جانشین خود نمى سازى؟
باز از من رو گردانْد و فهمیدم که با او هم موافق نیست.
گفتم: اى پیامبر خدا! آیا على(علیه السلام) را جانشین خود نمى کنى؟
فرمود: آری «همان است. سوگند به آن که جز او خدایى نیست، اگر با او بیعت کنید و از او فرمان بَرید، همه شما را به بهشت، وارد مى کنم»(2)
همچنین ابن ابى عاصم ـ به نقل از عبد الله بن مسعود ـ می گوید : پیامبر(صلى الله علیه وآله) در لیلة الجن فرمود: «به خدا سوگند، مرگم نزدیک است».
گفتم: آیا ابوبکر صدّیق، سرپرستى مردم را به عهده مى گیرد؟
پیامبر(صلی الله علیه وآله) ساکت ماند!.
گفتم: عمر، سرپرستى مردم را به عهده مى گیرد؟ باز خاموش ماند.
گفتم: على(علیه السلام) سرپرستى مردم را به عهده مى گیرد؟
فرمود: «آری، ولی نمى گذارند؛ و اگر مى گذاشتند، همه به بهشت مى رفتند» (3).
همچنین امام باقر(علیه السلام) می فرماید: پیامبر(صلی الله علیه وآله)فرمودند: «اى مردم! هیچ یک از پیامبران پیش از من نبوده، جز آن که دعوت حق را در پایان عمر لبیک گفته است. و نزدیک است که من هم فرا خوانده شوم و دعوت حق را اجابت کنم. ) درباره رسالت (هم از من سؤال مى شود و هم از شما. چه پاسخ مى گویید؟».
گفتند: گواهى مى دهیم که تو پیام رسالت را ابلاغ نمودى و خیرخواهى کردى و آنچه بر گردنت بود، رساندى. پس، خدا برترین پاداشى را که به فرستادگانش داده، به تو بدهد!
پیامبر(صلى الله علیه وآله) گفت: «خدایا! گواه باش». سپس گفت: «اى گروه مسلمانان! حاضر باید این سخن را به غایبان برساند که: همۀ آنانى را که به من ایمان آورده و تصدیقم کرده اند،آنها را تنها به ولایت على سفارش مى کنم. بدانید که ولایت على ولایت من، و ولایت من ولایت پروردگارم است، و این، عهدى است که پروردگارم به عهده ام نهاده و فرمان داده است که آن را به شما برسانم .(4)
روایات فوق به وضوح دلالت دارد بر اینکه پیامبر(صلی الله علیه وآله) تنها علی(علیه السلام) را شایسته جانشینی خود می دانستند و به جانشینى ابوبکر و عمر رضایت نداشتند.(5)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.