پاسخ اجمالی:
در منابع تاریخى اهل سنّت آمده که معاویه براى پایه گذارى خلافت یزید، مانعى مقاومتر از حسن بن على(ع) و سعد بن ابی وقاص در پیش پاى خود ندید، لذا دسیسه سم دادن آنها را به اجرا درآورد که منجر به وفات هر دو شد. براى مسموم کردن حسن بن على(ع) پیامى به دختر اشعث همسر امام حسن(ع) فرستاد که به پاداش مسموم کردن آن حضرت تو را به ازدواج یزید در خواهم آورد.
پاسخ تفصیلی:
در طول تاریخ عده ای می خواستند شهادت امام حسن(علیه السلام) را کتمان، و از آن تعبیر به رحلت نمایند. تا نقش معاویه را از دست داشتن در شهادت امام مظلوم کم رنگ و محو کنند. ولی در منابع تاریخى اهل سنّت آمده که معاویه براى پایه گذارى خلافت یزید دست به هر کارى مى زد و چون معاویه می دانست با وجود امام حسن(علیه السلام) نمی تواند به سادگى به اهداف خویش و تثبیت خلافت خاندان اموى دست یابد؛ چرا که در پیمان نامه صلح او با امام مجتبى(علیه السلام) آمده بود که معاویه پس از خویش، کسى را برای خلافت معرّفى نکند و کار آن را به مسلمین بسپارد.(1) لذا دست به نیرنگ زد. به همین جهت «مَرْوان بن حَکَم» را مأمور کرد تا «جَعْدَه» دختر «اشعث بن قَیسِ کِنْدِى» و همسرامام حسن(علیه السلام) را وادار بر مسموم نمودن آن حضرت کند. و به او وعده دهد که اگر حسن بن علی(علیه السلام) را مسموم نماید وى را به همسرى یزید در خواهد آورد(2). «جَعدَه» هم تن بدین معامله ننگین داد و با سمّى که معاویه در اختیار او گذارده بود، امام (علیه السلام) را مسموم کرد. بدین ترتیب، نقشه و نیرنگ معاویه عملى شد و امام حسن (علیه السلام) پس از چهل روز بیمارى بر اثر مسمومیت، در روز 28 صفر، سال پنجاهم هجرى در سنّ 48 سالگى به شهادت رسید.(3)
در اینجا به نمونه ای از این روایات اشاره می کنیم:
ابوالفرج اصفهانى مورّخ بزرگ اهلسنّت در کتاب معروفش در مقاتل الطالبیین مى نویسد: آن هنگام (سالهاى 50 هجرى) که معاویه تصمیم گرفت از مردم مسلمان براى خلافت پسرش یزید بیعت بگیرد مانعى مقاومتر از حسن بن على(علیه السلام) و سعد بن ابی وقاص در پیش پاى خود ندید، لذا دسیسه سم دادن آنها را به اجرا درآورد که منجربه وفات هر دو شد. براى مسموم کردن حسن بن على(علیه السلام) پیامى به دختر اشعث همسر امام حسن(علیه السلام) فرستاد که به پاداش مسموم کردن آن حضرت تو را به ازدواج یزید در خواهم آورد.(4)
ابن سعد مورّخ بزرگ دیگر اهل سنّت در کتاب معروف طبقات الکبری می نویسد :معاویه چند مرتبه حسن بن على(علیه السلام) را مسموم کرد. و چون حسن (علیه السلام) درگذشت بانگ شیون مدینه را به لرزه درآورد و هیچ کس دیده نمی شد مگر اینکه گریان بود. و مروان همان روز قاصدی نزد معاویه گسیل داشت و او را از شهادت حسن(علیه السلام) آگاه ساخت و پیام داد که بنی هاشم می خواهند او را کنار پیامبر (صل الله علیه وآله) به خاک بسپارند و تا هنگامى که من زنده باشم به این کار دست نخواهند یافت.(5)
زمخشرى هم این جریان را در کتاب ربیعالابرار نقل کرده است(6).
در کتاب انساب الاشراف به نقل از هیثم بن عدی آمده است که مسمومیت امام حسن(علیه السلام) به تحریک معاویه صورت گرفت.(7)
ابن اثیر در کتاب الکامل می نویسد: جعده دختر اشعث بن قیس کندى همسرش حسن بن علی را سم داد و او را کشت. او وصیت کرده بود که در مرقد پیغمبر دفن شود به شرط اینکه دفن او باعث فتنه و شورش نشود و گر نه در قبرستان مسلمین بخاک سپرده شود.(8)
در کتاب الفتوح آمده: چون معاویة بن ابى سفیان خواست تا یزید، ولد خود را ولیعهد گرداند و می دانست که با وجود امام حسن (علیه السلام) این أمر امکان ندارد مروان بن الحکم را به مدینه ارسال نمود و مندیلى زهرآلود به او داد و گفت: باید که به هر تدبیری که باشد جعده، بنت أشعث بن قیس، را که زوجه حسن است فریب دهى تا حسن (علیه السلام) را به این زهر مسموم سازد. من پنجاه هزار درهم به او دهم و او را به نکاح فرزند خویش درآورم. مروان به مدینه آمد و به انواع مکر و حیله جعده را فریفت؛ جعده زهر را به امام حسن خورانید؛ زهر به وجود امام حسن (علیه السلام) سرایت کرده و رحلت نمود.(9)
ابن قتیبه می گوید: «چون خبر شهادت حسن بن علی به معاویه رسید ابراز شادمانی کرد و به سجده افتاد و همه کسانی که با او بودند به سجده افتادند ».(10)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.