پاسخ اجمالی:
اهل بیت(ع) در مواقع مختلف با صراحت تمام ایمان و اسلام ابوطالب(ع) را اعلام کرده اند و در مقابل کسانى که در این باور با آنها مخالفت مى کردند، جبهه مى گرفتند. على(ع) می فرماید: «به خدا سوگند پدرم و جدّم عبدالمطّلب و هاشم و عبد مناف هرگز بُتى نپرستیدند».
پاسخ تفصیلی:
اهل بیت(علیهم السلام) در مواقع مختلف با صراحت تمام ایمان و اسلام ابوطالب(علیه السلام) را اعلام کرده اند و در مقابل کسى که در این باور با آنها مخالفت مى کرد، جبهه مى گرفتند، در اینجا به برخى از کلمات آن بزرگواران اشاره مى کنیم:
1ـ از امیر المؤمنین على(علیه السلام) نقل شده است: «والله ما عبد أبی ولا جدّی عبد المطّلب ولا هاشم ولا عبد مناف صنماً قطّ»؛ (به خدا سوگند پدرم و جدّم عبدالمطّلب و هاشم و عبد مناف هرگز بُتى نپرستیدند). گفته شد: چه چیزى مى پرستیدند؟ فرمود: «کانوا یصلّون إلى البیت على دین إبراهیم(علیه السلام) متمسّکین به»(1)؛ (به طرف کعبه نماز مى خواندند و بر دین ابراهیم بودند و به آن متمسّک بودند).
2ـ ابن ابى الحدید در «شرح نهج البلاغه»(2) مى نویسد:
روایت شده است: از على بن حسین(علیهما السلام) درباره ایمان ابوطالب سؤال شد، فرمود: «واعجبا إنّ الله تعالى نهى رسوله أن یقرّ مسلمة على نکاح کافر وقد کانت فاطمة بنت أسد من السابقات إلى الإسلام ولم تزل تحت أبی طالب حتّى مات»؛ (تعجّب مى کنم ، خداوند تعالى پیامبرش را نهى کرد از اینکه زن مسلمانى را در عقد ازدواج مرد کافر باقى گذارد ، و فاطمه بنت اسد از زنانى بود که به اسلام سبقت گرفت و تا زمان وفات ابوطالب همسر او بود).
3ـ از حضرت امام باقر(علیه السلام) درباره اینکه مردم مى گویند ابوطالب در گودالى از آتش است، سؤال شد ، فرمود: «لو وضع إیمان أبی طالب فی کفّة میزان وإیمان هذا الخلق فی الکفّة الاُخرى لرجح إیمانه»؛ (اگر ایمان ابوطالب در یک کفّه ترازو و ایمان این مردم در کفّه دیگر قرار گیرد، ایمان او سنگین تر است).
سپس فرمود: «ألم تعلموا أنّ أمیرالمؤمنین علیّاً(علیه السلام) کان یأمر أن یحجّ عن عبدالله وابنه وأبی طالب فی حیاته ثمّ أوصى فی وصیّته بالحجّ عنهم»(3)؛ (آیا نمى دانید امیر المؤمنین على(علیه السلام) در زمان حیاتش دستور مى داد که به نیابت از عبدالله و فرزندش(4) و ابوطالب حجّ به جا آورند، سپس در وصیّت خود، به حجِّ از سوى آنها سفارش نمود).
4ـ از امام صادق(علیه السلام) روایت شده که: رسول خدا(صلى الله علیه وآله) فرمودند: «إنّ أصحاب الکهف أسرّوا الإیمان وأظهروا الکفر فآتاهم الله أجره مرّتین ، وإنّ أبا طالب أسرّ الإیمان وأظهر الشرک فآتاه الله أجرهُ مرّتین»(5)؛ (همانا اصحاب کهف ایمان خود را مخفى کردند و اظهار کفر کردند پس خدا به آنها دو پاداش داد، و همانا ابوطالب نیز ایمان خود را مخفى و اظهار شرک کرد پس خداوند به او دو پاداش داد [پاداش ایمان و پاداش کتمان و تقیّه]) .
این حدیث را ثقة الاسلام کلینى به سند خود در «اُصول کافى»(6) از امام صادق(علیه السلام) به صورت غیرمرفوعه و مسند بدین صورت نقل کرده است : «إنّ مَثَلَ أبی طالب مَثَلُ أصحاب الکهف أسرّوا الإیمان وأظهروا الشرک فآتاهم الله أجرهم مرّتین»؛ (همانا مَثَل ابوطالب مَثَل اصحاب کهف است که ایمان خود را مخفى کردند و اظهار شرک نمودند پس خدا به آنها دو پاداش داد).
5ـ ابان بن محمود به على بن موسى الرضا(علیه السلام) نوشت: فدایت شوم، من در اسلام ابوطالب شکّ دارم. و امام در پاسخ وى نوشت: «وَمَن یُشَاقِقِ الرَّسُولَ مِن بَعْدِ مَاتَبَیَّنَ لَهُ الْهُدَى وَیَتَّبِعْ غَیْرَ سَبِیلِ ا لْمُؤْمِنِینَ...»؛(7) (کسى که بعد از آشکار شدن حقّ، با پیامبر مخالفت کند، و از راهى جز راه مؤمنان پیروى نماید ما او را به همان راه که مى رود مى بریم; و به دوزخ داخل مى کنیم . . .). و پس از این آیه نوشت: «إنّک إن لم تقرّ بإیمان أبی طالب کان مصیرک إلى النار»؛(8) (همانا اگر به ایمان ابوطالب اقرار نکنى جایگاه تو در آتش است).
سخنان اهل بیت(علیهم السلام) درباره ایمان ابو طالب به قدرى مشهور است که علماى اهل سنت نیز به این مطلب اعتراف دارند از جمله: ابن اثیر در جامع الأصول(9) نوشته است: به عقیده اهل بیت(علیهم السلام) از عموهاى پیامبر(صلى الله علیه وآله) کسى جز حمزه و عباس و ابوطالب مسلمان نشد.(10)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.