پاسخ اجمالی:
دهلوى: اذهاب رجس مستلزم ثبوت آن در رتبه سابق است، و این با عصمت از ابتداى عمر سازگار نیست و تنها بر عصمت از هنگام تعلق اراده خداوند دلالت دارد. پاسخ: اذهاب دو نوع است: از بین بردن بعد از ثبوت (رفع)، و جلوگیرى از ثبوت (دفع). مقصود از اذهاب در آیه، دفع است نه رفع؛ زیرا امام حسن و امام حسین(ع) هنگام نزول آیه طفل بوده و هیچ رجسى در آنها نبوده تا بخواهد رفع شود. و با فرض رفع، آیه شامل پیامبر(ص) که طبق اجماع قبل از نزول آیه هیچ رجسی نداشته، نمی شود، در حالیکه پیامبر(ص) قطعا داخل در آیه است.
پاسخ تفصیلی:
دهلوى مى گوید: آیه دلالت بر عدم عصمت اهل بیت(علیهم السلام) دارد؛ زیرا اذهاب رجس مستلزم ثبوت آن در رتبه سابق است، تا این که ممکن شود که خداوند آن را از بین ببرد و این با اعتقاد امامیه به عصمت اهل بیت(علیهم السلام) از ابتداى عمر سازگارى ندارد و تنها بر عصمت از هنگام تعلق اراده خداوند دلالت دارد.(1)
در پاسخ مى گوییم: اوّلا: اگر این اشکال بر اراده خداوند وارد باشد، لازمه اش این است که در مورد «اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِیمَ» نیز وارد شود؛ زیرا لازم مى آید هر کسى که نماز مى خواند و در آن، این آیه را تلاوت مى کند یا آن را در غیر نماز تلاوت مى کند گمراه باشد و از خدا طلب هدایت کند و در غیر این صورت تحصیل حاصل است. در حالى که قطعاً این طور نیست، بلکه معناى آیه، یا طلب استمرار امر موجود و یا طلب زیادتى هدایت و رسوخ پیدا کردن و تعمیق آن در دل انسان هدایت یافته است. همین توجیه را در مورد آیه تطهیر نیز مى گوییم.
ثانیاً: اذهاب بر دو نوع است: یکى از بین بردن بعد از ثبوت یک چیز، دیگرى، جلوگیرى از ثبوت یک چیز که در اصطلاح، از اولى به «رفع» و از دوّمى به «دفع» تعبیر مى شود. و مقصود از اذهاب در آیه، دفع است نه رفع; یعنى خداوند متعال به آنان ملکه و قوّه اى ملکوتى مى دهد که با وجود آن هیچ گناهى از آنان سر نمى زند، که همان رساندن آنان به مقام یقین و عصمت است.
شاهد بر این مدعا آن است که: امام حسن و امام حسین(علیهما السلام) هنگام نزول آیه تطهیر طفل بوده اند، لذا تصور هیچ گونه رجسى در آن ها نمى رود تا خداوند اراده رفع آن را نموده باشد.
ثالثاً: اگر مراد از اذهاب، رفع باشد باید پیامبر(صلى الله علیه وآله) را از مصداق اهل بیت(علیهم السلام) خارج کرد؛ زیرا به طور اجماع پیامبر(صلى الله علیه وآله) قبل از نزول آیه هیچ گونه رجس و پلیدى نداشته است. در حالى که به طور قطع پیامبر(صلى الله علیه وآله) داخل در آیه تطهیر است.
نظیر این گونه تعبیر در قرآن و حدیث به کار برده شده است. خداوند متعال در مورد حضرت یوسف(علیه السلام) مى فرماید: «کَذلِکَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَالْفَحْشاءَ»(2)؛ (این چنین ما میل او را از عمل زشت و بد برگرداندیم.) در حالى که مى دانیم که حضرت یوسف(علیه السلام) هرگز اهل فحشا و عمل بد نبوده است.(3)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.