پاسخ اجمالی:
«نظام آفرینش» می گوید: جهان باید به قانون عدالت تن دهد و تسلیم نظم عادلانه و صلح پایدار گردد. آری وجود قوانین منظم در عالم، دلیل بر یکپارچگى و پیوستگى این نظام است و انسان که «جزء» این «کل» است، نمى تواند به صورت یک وصله ناجور با خونریزى و ظلم زندگى کند؟! همچنین «سیر تکاملى جوامع» نیز دلیل دیگرى بر این آینده روشن است. آری «قانون تکامل» سرانجام شامل جنبه هاى معنوى و اخلاقى و اجتماعى نیز مى شود و انسانیّت را به سوى یک قانون عادلانه و صلح و عدالت و فضائل اخلاقى و معنوى پیش مى برد.
پاسخ تفصیلی:
نظام آفرینش به ما این درس را مى دهد که جهان بشریّت باید سرانجام به قانون عدالت تن در دهد و تسلیم نظم عادلانه و مصلح پایدار گردد.
توضیح این که: جهان هستى تا آن جا که ما مى دانیم مجموعه اى از نظام هاست، وجود قوانین منظم در سرتاسر این جهان، دلیل بر یکپارچگى و به هم پیوستگى این نظام است.
مسئله نظم و قانون و برنامه و حساب یکى از جدّى ترین و اساسى ترین مسائل این جهان محسوب مى شود.
از منظومه هاى بزرگ گرفته، تا یک ذرّه اتم که چند میلیون آن را مى توان بر نوک سوزنى جاى داد، همه تابع نظام دقیقى هستند.
دستگاه هاى مختلف تن ما، از ساختمان عجیب یک سلول کوچک گرفته، تا طرز کار مغز و سلسله اعصاب و قلب و شش ها، همه داراى آنچنان نظمى هستند که به گفته بعضى از دانشمندان هر کدام از آنها همانند یک ساعت بسیار دقیق در بدن انسان کار مى کند و ساختمان منظم دقیق ترین کامپیوترها در برابر آنها ناچیز و کم ارزش است.
آیا در جهانى این چنین، انسان که «جزء» این «کل» است مى تواند به صورت یک وصله ناهمرنگ و نامنظم با جنگ و خونریزى و ظلم زندگى کند؟!
آیا بى عدالتى ها و فسادهاى اخلاقى و اجتماعى که نوعى بى نظمى است مى تواند براى همیشه بر جامعه بشریّت حاکم باشد؟!
نتیجه این که: مشاهده نظام هستى ما را به این حقیقت متوجّه مى سازد که سرانجام جامعه انسانیّت نیز در برابر نظم و عدالت سر فرو خواهد آورد و به مسیر اصلى آفرینش باز خواهد گشت!
سیر تکاملى جامعه ها، دلیل دیگرى بر آینده روشن جهان بشریّت است، چرا که ما هرگز نمى توانیم این حقیقت را انکار کنیم که جامعه بشریّت از روزى که خود را شناخته است، هیچ گاه در یک مرحله توقف نکرده و دائماً رو به جلو حرکت کرده است.
در جنبه هاى مادّى، از نظر مسکن، لباس، نوع غذا، وسائل نقلیه و وسائل تولیدى، یک روز در ابتدائى ترین شرایط زندگى مى کرد، امروز به مرحله اى رسیده که عقل ها را حیران و چشم ها را خیره مى کند و مسلماً باز این سیر صعودى ادامه مى یابد.
از نظر علوم و دانش ها و فرهنگ نیز دائماً در سیر صعودى بوده و هر روز کشف تازه و تحقیق جدید و مطلب نوى در این زمینه به دست آورده است.
این «قانون تکامل» سرانجام شامل جنبه هاى معنوى و اخلاقى و اجتماعى نیز مى شود و انسانیّت را به سوى یک قانون عادلانه و صلح و عدالت پایدار و فضائل اخلاقى و معنوى، پیش مى برد و اگر مى بینیم امروز مفاسد اخلاقى رو به افزایش است این خود نیز زمینه را براى یک انقلاب تکاملى تدریجاً آماده خواهد کرد.
هرگز نمى گوییم باید فساد را تشویق کرد، ولى مى گوییم فساد وقتى از حدّ گذشت، عکس العمل آن، یک انقلاب اخلاقى خواهد بود. هنگامى که انسان ها گرفتار بن بست ها و عواقب نامطلوب گناهان خویش شدند و سرهاى آنها به سنگ خورد، و جان هاى آنها به لب رسید، حداقل آماده پذیرش چنین اصولى که از ناحیه یک رهبر الهى ارائه مى شود، خواهد شد.(1)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.