پاسخ اجمالی:
یک سلسله عوامل در دامن زدن به عقیده جبرگرایی و سوء استفاده از این اعتقاد مؤثّر بوده است. از جمله: عوامل سیاسى: بسیارى از سیاستمداران جبّار و خودکامه براى خاموش کردن شعله انقلاب مستضعفین و ادامه حکومت نامشروع خود دائماً به این فکر دامن مى زدند. عوامل روانى: افراد تنبل و سست براى تبرئه شکستهای خود، دست به دامن مکتب جبر مى شدند. عوامل اجتماعى: بعضى مى خواهند به گناهان خود ادامه دهند و در عین حال خود و دیگران را فریب دهند؛ لذا هوسبازى هاى خود را با عقیده به جبر توجیه مى کنند!
پاسخ تفصیلی:
حقیقت این است که مسئله جبر و اختیار در طول تاریخ مورد سوءِ استفاده فراوان واقع شده است، یک سلسله عوامل جنبى در دامن زدن به عقیده جبر و نفى آزادى اراده انسان دائماً مؤثّر بوده است، از جمله:
الف - عوامل سیاسى
بسیارى از سیاستمداران جبّار و خودکامه براى خاموش کردن شعله انقلاب مستضعفین و ادامه حکومت نامشروع خود دائماً به این فکر دامن مى زدند که ما از خودمان اختیارى نداریم، دست تقدیر و جبر تاریخ سرنوشت ما را در دست دارد، اگر گروهى امیرند و گروهى اسیرند این حکم قضا و قدر یا جبر تاریخ است!
پیداست که این طرز فکر تا چه حد مى تواند توده ها را تخدیر کند و به ادامه سیاست هاى استعمارى کمک نماید، در حالى که در عقل و شرع سرنوشت ما به دست ماست و قضا و قدر به معنى جبرى، اصلا وجود ندارد، قضا و قدر الهى بر طبق حرکت و خواست و اراده و ایمان و تلاش و کوشش ما تعیین شده است.
ب - عوامل روانى
افراد تنبل و سست و بیحالى هستند که غالباً در زندگى گرفتار شکست مى شوند و هرگز میل ندارند به این حقیقت تلخ اعتراف کنند که تنبلى یا اشتباهات آنها باعث شکست آنها شده، لذا براى تبرئه خود دست به دامن مکتب جبر مى زنند و گناه خود را به گردن سرنوشت اجبارى مى افکنند، تا از این راه آرامش کاذبى پیدا کنند، مى گویند چه مى توان کرد گلیم بخت ما را از روز اوّل سیاه بافتند، با آب زمزم و کوثر نمى توان آن را سفید کرد، ما یک پارچه استعداد و کوشش هستیم امّا افسوس که بخت یار ما نیست!
ج - عوامل اجتماعى
بعضى مى خواهند آزاد باشند و به هوسرانى هاى خود ادامه دهند و هر گونه گناهى که با تمایلات حیوانى آنها سازگار بود مرتکب شوند و در عین حال خود را به نوعى قانع کنند که گناهکار نیستند و جامعه را نیز فریب دهند که آنها بى گناهند.
اینجاست که پناه به عقیده جبر مى برند و هوسبازى هاى خود را به این عنوان که ما در کارهایمان از خودمان اختیارى نداریم توجیه مى کنند!
ولى به خوبى مى دانیم که همه اینها دروغ است و حتّى خود کسانى که این مسائل را مطرح مى کنند خود ایمان به بى اساس بودن این عذرهاى واهى دارند، منتها لذات و منافع زودگذر آنها اجازه نمى دهد که حقیقت را آشکار بگویند.
لذا براى سالم سازى جامعه باید با طرز تفکّر جبرى و اعتقاد به سرنوشت اجبارى که ابزار دست استعمار و استثمار و وسیله توجیه دروغین شکست ها و عامل پیشرفت آلودگى در اجتماع است مبارزه کرد.(1)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.