پاسخ اجمالی:
ممکن است از تعبیر امام علي(ع) در نهج البلاغه چنین به نظر برسد که آدم(ع) مجبور بود راه نافرمانى را بپيمايد، ولی با کمی دقت متوجه می شویم خداوند مى دانسته، آدم(ع) از روى اختيار اقدام به چنين كارى مى كند، به همين دليل، بعد از اين كار مورد مؤاخذه قرار می گیرد و از بهشت اخراج می شود. بدیهی است هیچگاه انسان به خاطر کاری که مجبور باشد مواخذه نمی شود پس علم ازلى خداوند، هيچ گونه تضادّى با اختيار انسان ندارد.
پاسخ تفصیلی:
امام علي(علیه السلام) در خطبه 91 «نهج البلاغه» بعد از اشاره به آفرینش انسان می فرماید: (خداوند او را در بهشت خود جاى داد و غذاهاى فراوان و گوارا در اختيارش نهاد و [در عين حال] پيشاپيش از آنچه ممنوعش كرده بود وى را بر حذر داشت، و آگاهش ساخت كه اقدام بر آن [تناول از درخت ممنوع] سبب نافرمانى او خواهد بود و مقام و منزلتش را به خطر مى افكند!)؛ «وَ أَسْكَنَهُ جَنَّتَهُ، وَ أَرْغَدَ فِيهَا أُكُلَهُ، وَ أَوْعَزَ(1) إِلَيْهِ فِيمَا نَهَاهُ عَنْهُ، وَ أَعْلَمَهُ أَنَّ فِي الْإِقْدَامِ عَلَيْهِ التَّعَرُّضَ لِمَعْصِيَتِهِ، وَ الْمُخَاطَرَةَ بِمَنْزَلَتِهِ».
آرى، خداوند آدم(عليه السلام) را در بهشت زمين [باغى بسيار خرّم و سرسبز و پر از ميوه ها از باغ هاى روى زمين] جاى داد و جمله «فَلَمَّا مَهَدَ أَرْضَهُ» گواه روشن اين معناست. سپس گفتنى ها را به آدم(علیه السلام) گفت و امر و نهى خويش را به عنوان نخستين تكليف براى آدم بيان كرد و از عاقبت شومِ نافرمانى او را باخبر ساخت.
سپس امام(عليه السلام) در ادامه اين سخن مى افزايد: (امّا آدم اقدام بر آن چيزى كه از آن نهى شده بود كرد و علم خداوند درباره او به وقوع پيوست)؛ «فَأَقْدَمَ عَلَى مَا نَهَاهُ عَنْهُ مُوَافَاةً لِسَابِقِ عِلْمِهِ». ممكن است در ابتدا چنين به نظر رسد، كه تعبير «مُوَافَاةً لِسَابِقِ عِلْمِهِ» نشان مى دهد كه آدم مجبور بود راه نافرمانى را بپيمايد، چرا كه در علم خداوند اين معنا گذشته بود.
ولى همانگونه كه در بحث جبر و تفويض به طور مشروح آمده؛ هرگز علم ازلى سبب اجبار بر عمل نمى شود! چرا كه خداوند مى دانسته، آدم از روى اختيار اقدام به چنين كارى مى كند؛ درست مثل اينكه استادى بداند فلان شاگرد او، به خاطر كوتاهى در درس و بحث، آخر سال رفوزه مى شود. به يقين اين علم و آگاهى، شاگرد او را مجبور بر اين كار نمى كند؛ چرا كه او مى داند، شاگردش با علم و اختيار خود راه خطا مى رود؛ به خاطر تنبلى و تن پرورى و يا به هر دليل ديگر.(2) و به همين دليل، بعد از اين كار مورد مؤاخذه قرار گرفت و به او گفته شد: «أَلَمْ أَنْهَكُمَا عَنْ تِلْكُمَا الشَّجَرَةِ وَ أَقُلْ لَكُمَا إِنَّ الشَّيْطَانَ لَكُمَا عَدُوٌّ مُبِينٌ»(3)؛ (آيا شما را [تو و همسرت را] از آن درخت نهى نكردم و نگفتم شيطان دشمن آشكار شماست).
اگر آدم واقعاً مجبور بود، چگونه خداوند حكيم او را بر چيزى كه اختيار نداشته مؤاخذه مى كند و نيز چرا آدم(علیه السلام) از كرده خود پشيمان مى شود و توبه مى نمايد و چرا خداوندِ حكيم او را به خاطر اين كار از بهشت خارج مى كند؟ تمام اينها دليل بر آن است كه علم ازلى خداوند، هيچ گونه تضادّى با اختيار آدم(علیه السلام) و ديگران نداشته و ندارد.(4)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.