پاسخ اجمالی:
آیه 60 سوره توبه، مصارف زکات را بیان کرده و آن را در هشت مصرف خلاصه مى کند: 1- فقیران. 2- مساکین. 3- عاملان جمع آورى زکات. 4- جلب محبت و تألیف قلوب؛ یعنى کسانى که با تشویق مالى، مى توان محبت آنان را براى پیشبرد اهداف اسلامى جلب نمود. 5- آزاد ساختن بردگان. 6 ـ اداء دین بدهکارانی که بدون جرم و تقصیر، بدهکار شده و از اداى آن عاجزند. 7- در راه خدا؛ منظور، تمام راه هائى است که به گسترش و تقویت آئین الهى منتهى شود. 8 ـ در راه ماندگان.
پاسخ تفصیلی:
بدون شک، یکى از ابتدائى و ضرورى ترین مسائل، به هنگام تشکیل حکومت، تشکیل «بیت المال» است، که به وسیله آن نیازهاى اقتصادى حکومت بر آورده شود، نیازهائى که در هر حکومتى بدون استثناء وجود دارد. به همین دلیل، یکى از نخستین کارهائى که پیامبر(صلى الله علیه وآله) در «مدینه» انجام داد، تشکیل بیت المال بود، که یکى از منابع آن را «زکات» تشکیل مى داد، و طبق مشهور، این حکم در سال دوم هجرت پیامبر(صلى الله علیه وآله) تشریع شد. آیه 60 سوره «توبه» به روشنى مصارف واقعى زکات را بیان کرده، و آن را در هشت مصرف خلاصه مى کند:
1. «فقراء»، نخست مى گوید: (صدقات و زکات براى فقیران است)؛ «إِنَّمَا الصَّدَقاتُ لِلْفُقَراء»(1).
2. (و براى مساکین)؛ «وَ الْمَساکین».
3. (و براى عاملان [و جمع آورى کنندگان زکات])؛ «وَ الْعامِلینَ عَلَیْها».
این گروه در حقیقت، کارمندان و کارکنانى هستند که، براى جمع آورى زکات و اداره بیت المال اسلام، تلاش و کوشش مى کنند، و آنچه به آنها داده مى شود، در حقیقت، به منزله مزد و اجرت آنها است، و لذا فقر در این گروه به هیچ وجه شرط نیست.
4. «مؤلفة قلوبهم»، یعنى کسانى که انگیزه معنوى نیرومندى براى پیشبرد اهداف اسلامى ندارند، و با تشویق مالى، مى توان تألیف قلب، و جلب محبت آنان را نمود، لذا مى فرماید: (و براى کسانى که قلب هاى آنها الفت مى پذیرد و محبتشان جلب مى شود)؛ «وَ الْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُم».
5. (و براى آزاد ساختن بردگان)؛ «وَ فِی الرِّقاب».
یعنى سهمى از زکات، تخصیص به مبارزه با بردگى، و پایان دادن به این موضوع ضد انسانى، داده مى شود، برنامه اسلام در مورد بردگان، برنامه «آزادى تدریجى» است که نتیجه نهائى اش آزاد ساختن همه بردگان بدون روبرو شدن با واکنش هاى نامطلوب اجتماعى آن مى باشد، و تخصیص سهمى از زکات، به این موضوع، گوشه اى از این برنامه را تشکیل مى دهد.
6. (براى اداء دین بدهکاران) و آنها که بدون جرم و تقصیر، زیر بار بدهکارى مانده و از اداى آن عاجز شده اند «وَ الْغارِمین».
7. (و مصرف در راه خدا) «وَ فی سَبیلِ اللّه».
منظور از را خدا، تمام راه هائى است که به گسترش و تقویت آئین الهى منتهى شود، اعم از مسأله جهاد و تبلیغ و مانند آن.
8. (و کمک به در راه ماندگان)؛ «ابْنِ السَّبیل».
یعنى مسافرانى که بر اثر علتى در راه مانده، و زاد، توشه و مرکب کافى براى رسیدن به مقصد ندارند، هر چند افراد فقیر و بى بضاعتى نیستند، ولى بر اثر دزد زدگى، بیمارى، گم کردن اموال خود، و یا علل دیگر، به چنین وضعى افتاده اند، این گونه اشخاص را، باید از طریق زکات، به مقدارى که براى رسیدن به مقصد لازم است بى نیاز ساخت. در پایان آیه، به عنوان تأکید روى مصارف گذشته مى فرماید: (این فریضه الهى است)؛ «فریضَةً مِنَ اللّهِ».
و بدون شک این فریضه، حساب شده، کاملاً دقیق، و جامع مصلحت فرد و اجتماع است، زیرا (خداوند دانا و حکیم است)؛ «وَ اللّهُ عَلیمٌ حَکیم».
البته، حکم زکات قبلاً در «مکّه» نازل شده بود، اما نه به صورت وجوب جمع آورى در بیت المال، بلکه، خود مسلمانان اقدام به پرداخت آن مى کردند، ولى در «مدینه» دستور جمع آورى و «تمرکز» آن، از ناحیه خداوند در آیه 103 سوره «توبه» صادر گردید. آیه مورد بحث، که مسلماً بعد از آیه وجوب اخذ زکات نازل شده، - هر چند در قرآن قبل از آن ذکر گردیده است - مصارف گوناگون زکات را بیان مى کند. و جالب این که آیه، با کلمه «إِنَّما»، که دلیل بر انحصار است، آغاز شده، و این نشان مى دهد که: بعضى از افراد خودخواه، یا بى خبر، انتظار داشتند بدون هیچ گونه استحقاق، سهمى از زکات دریافت دارند، که با کلمه «إِنَّما» دست ردّ به سینه همه آنها زده شده.(2)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.