پاسخ اجمالی:
قرآن کریم در سوره ی مائده، آیه ی 116، مسیحیان را به پرستش مریم(س) متهم کرده است؛ امّا بیشتر مسیحیان این اتهام را قبول ندارند. اولین نص صریح از خود مسیحیان، که سخن از پرستش مریم(س) به میان می آورد کتاب «السواعی» از کتاب های ارتدوکس روم است. لویس شیخو از پدران کلیسایی نیز در مقاله ای در مورد کنیسه های شرق می نویسد: «عبادت مریم(س) باکره، مادر خداوند، در کلیسای ارمنی شرق از مشهورات است.» و سپس می افزاید: «کلیسای قبطی به پرستش مریم(س) شهرت یافته است».
پاسخ تفصیلی:
قرآن کریم مسیحیان را به پرستش مریم (علیهاالسلام) متهم کرده است:
«وَ إِذْ قالَ اللّهُ یا عیسَى ابْنَ مَرْیمَ أَ أَنْتَ قُلْتَ لِلنّاسِ اتَّخِذُونی وَ أُمِّی إِلهَینِ مِنْ دُونِ اللّهِ قالَ سُبْحانَکَ ما یکُونُ لی أَنْ أَقُولَ ما لَیسَ لی بِحَقّ إِنْ کُنْتُ قُلْتُهُ فَقَدْ عَلِمْتَهُ تَعْلَمُ ما فی نَفْسی وَ لا أَعْلَمُ ما فی نَفْسِکَ إِنَّکَ أَنْتَ عَلاّمُ الْغُیوبِ»(1)
؛ (و (به یاد آورید) آنگاه که خداوند به عیسى بن مریم مى گوید: آیا تو به مردم گفتى که من و مادرم را بعنوان دو معبود در برابر خداى یکتا انتخاب کنید؟!)، او مى گوید: «منزّهى تو! من حق ندارم آنچه را که شایسته من نیست، بگویم! اگر چنین سخنى را گفته باشم، تو مى دانى. تو از آنچه در روح و جان من است، آگاهى و من از آنچه در ذات (پاک) توست، آگاه نیستم. بیقین تنها تو داناى همه اسرار نهان هستى).
ممکن است یک مسیحی این نکته را مطرح کند که هیچیک از فرقه های مسیحی به الوهیت مریم (علیهاالسلام) معتقد نیستند. بنابراین، نسبت دادن الوهیت مریم (علیهاالسلام) به مسیحیان نسبتی نارواست. چون مریم (علیهاالسلام) یکی از شخصیت های سه گانه ی تثلیث نیست. اما برخی دانشمندان مسیحی به توضیح این آیه کمک کرده اند.
تریمینگام در کتاب خود به نام مسیحیت در جزیرة العرب پیش از عصر پیامبر اسلام به یک نوع تثلیث در جاهلیت عرب اشاره کرده است. بت پرستان جزیرة العرب، بدون آن که به طور رسمی آموزه ای به نام تثلیث داشته باشند، به سه خداوند الله (خدای متعال)، لات (بزرگ مادر) و بعل (خداوند، رب) معتقد بودند. در نظر آنان، از ازدواج الله و لات، بعل تولد یافته است. پس از آشنایی بت پرستان با مسیحیت، تثلیث مورد نظر آنان بر سه شخصیت محوری در دین مسیحیت، یعنی خدا، مریم (علیهاالسلام) و عیسی (علیه السلام) منطبق شد و مریم (علیهاالسلام) شخصیتی خداگونه یافت. بنابراین، آنجا که قرآن الوهیت مریم (علیهاالسلام) را انکار می کند، در حقیقت به این گروه از مسیحیان عرب اشاره کرده است، نه به آموزه های رسمی کلیسای مسیحیت.(2)
آنچه تریمینگام به آن اشاره می کند مفهومی از تثلیث است که نمی توان شاهدی از متون تاریخی برای صحت آن آورد. آنچه مدارک تاریخی به دست می دهد، بت پرستی و اعتقاد به برخورداری بت ها از قدرت شفاعت در نزد خداوند و اعتقاد به وجود دخترانی برای خداوند و یا فرشتگان مؤنث است. اما سه گانه پرستی به آن گونه که وی بیان می کند، ادعایی بدون دلیل است.
برخی مفسران اسلامی نیز کوشیده اند تا الوهیت مریم (علیهاالسلام) را توضیح دهند. آلوسی در تفسیر روح المعانی به نقل از ابوجعفر امامی نقل می کند که به گزارش برخی مسیحیان، در گذشته گروهی مسیحی به نام فرقه ی مریمّیه می زیستند که مریم (علیهاالسلام) را خدا می دانستند.
به نظر می رسد آنچه مورد نظر قرآن است، پرستش عملی مریم (علیهاالسلام) است، نه اعتقاد به الوهیت وی. قرآن کریم در مواردی از پرستش عملی و احترام فوق العاده در حد احترام به خداوند، به الوهیت تعبیر کرده است. چنین تعبیری را در تشریح دنیا گرایی گروهی از مردم هم می توان یافت:
«أَ فَرَأَیتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ»(3)؛ (پس آیا دیدی کسی را که هوس خویش را معبود خود قرار داده است؟)
با این توضیح می توان ادعا کرد که امروزه هم بسیاری از مسیحیان مریم (علیهاالسلام) را در مقام مادر خداوند می پرستند و در مقابل تصویر و مجسمه ی او به عبادت می پردازند. اولین نص صریحی که سخن از پرستش مریم (علیهاالسلام) به میان می آورد کتاب «السواعی» از کتاب های ارتدوکس روم است. این کتاب در دیر التلمید کشف شده است. لویس شیخو از پدران کلیسایی نیز در مقاله ای در مورد کنیسه های شرق می نویسد: «عبادت مریم (علیهاالسلام) باکره، مادر خداوند، در کلیسای ارمنی شرق از مشهورات است.» و سپس می افزاید: «کلیسای قبطی به پرستش مریم (علیهاالسلام) شهرت یافته است.» پدر انستانس کرملی نیز در مقاله ای تصریح می کند که عبادت کردن مریم (س) پدیده ای نو نیست و پیش از مسیح (علیه السلام) هم ایلیای پیامبر، مریم (علیهاالسلام) را عبادت کرده است.(4) در قرن شانزدهم میلادی نیز برخی شهرهای اروپائی به پرستش مریم باکره مشهور بودند که می توان به شهر اینسیدلن اشاره کرد.(5)
ویلیام میلر، نویسنده ی پروتستان کتاب تاریخ کلیسای قدیم در امپراتوری روم و ایران در انتقاد از پرستش مریم (علیهاالسلام) می نویسد: «در قرن چهارم میلادی بسیاری از بت پرستان داخل کلیسا شدند ... این اشخاص بعضی موهومات و رسوم و اعتقادات بت پرستی سابق خود را نیز با خود همراه آورده، مسیحیت خود را با آن رسوم و عقاید ملبّس ساختند. مثلاً به جای آنکه الهه ی زمان بت پرستی خود را عبادت کنند، به عبادت مریم باکره پرداختند و به جای آن که به زیارت بت خانه ها بروند، به زیارت قبور شهدای مسیحی می رفتند.»(6)،(7)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.