پاسخ اجمالی:
پیامبران از نظر روحى و معنوى، از نیروى ایمان فوق العاده و علم و دانش سرشار بهره مند بودند و بیش از هر چیز، این دو عامل روحى بود که عوامل گناه و انحراف را در وجود آنها محکوم نموده بود. پیدایش این کمالات روحانى معلول چند عامل عمده و اساسى بوده است: 1- وراثت. 2- انتقال فضایل و کمالات روحى از راه تربیت. 3- یک رشته علل ناشناخته. 4- موهبت مخصوص الهى.
پاسخ تفصیلی:
معصوم بودن پیامبران (دور بودن از گناه و خطا و اشتباه) از کمالات معنوى و روحى پیامبران سرچشمه مى گرفت.
تردیدى نیست که منشأ اعمال خوب و یا بد، حالات روحى و معنوى انسان است، حالات روحى پلیدى چون جهل، عدم عقیده به مبدأ و معاد، طغیان تمایلات سرکش و مانند اینها، منشأ انحراف و گناه و آلودگى مى گردد، همان طور که علم و دانش، ایمان و اعتدال تمایلات و نیروى پرهیزکارى، از گناه و آلودگى باز مى دارد و منشأ یک سلسله اعمال نیک و انسانى مى گرد.
پیامبران از نظر روحى و معنوى، از نیروى ایمان فوق العاده و علم و دانش سرشار بهره مند بودند و بیش از هر چیز این دو عامل روحى بود که عوامل گناه و انحراف را در وجود آنها محکوم نموده بود؛ وقتى یک انسان به زشتى گناه و عواقب وخیم آن نسبت به سعادت ابدى خود کاملا آگاه باشد و از طرفى نیروى ایمان و پرهیزکارى در او به اندازه اى باشد که عوامل برونى و درونى گناه نتوانند در وجود او مؤثّر باشند، چنین فردى در هنگام عمل ممکن نیست مرتکب گناه شود.
در این جا جاى این سؤال باقى مى ماند که این حالات روحى که سرچشمه معصوم بودن است از کجا و چگونه در وجود پیامبران پیدا مى شد؟
باید توجّه داشت پیدایش این کمالات روحانى معلول چند عامل عمده و اساسى بوده است:
1ـ وراثت
در علم زیست شناسى به ثبوت رسیده که استعداد و آمادگى روحى براى کسب فضایل و کمالات انسانى و حتّى پاره اى از خود صفات و کمالات، از راه وراثت از نسلى به نسل دیگر منتقل مى شود، خاندانى که پیامبران در آن متولّد مى شدند عموماً خاندانى پاک و اصیل بودند که با گذشت زمان کمالات و فضایل روحى برجسته اى در آنها متراکم شده، نسل به نسل به حکم وراثت در خاندان آنها جریان داشته است؛ تاریخ در موارد زیادى این واقعیّت اساسى را نشان مى دهد، مثلا در مورد خاندان پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) تاریخ نشان مى دهد که آن حضرت در اصیل ترین خاندان عرب (قریش) و در میان قریش هم از شریفترین تیره (بنى هاشم) متولّد شد؛ این خاندان به راستى و درستى، شجاعت، مهمان نوازى، غیرتمندى، دادخواهى، پاکى و امانت معروف بودند و به همین جهت در میان قبایل مختلف عرب از احترام مخصوصى برخوردار بودند. پدران پیامبر اسلام تا آن جا که تاریخ اسم آنها را ضبط نموده، عموماً افرادى برجسته و شریف و با ایمان بودند.
بنابر این، مسأله «وراثت» زمینه یک آمادگى و استعداد خاصّى را براى دریافت کمالات روحى در پیامبران ایجاد نموده بود و این زمینه به منزله اساسى بود که مى شد با ضمیمه نمودن عوامل دیگرى چون «تربیت عالى و روحانى» فضایل را در وجود این افراد بارور ساخت.
2- انتقال فضایل و کمالات روحى از راه تربیت
عامل دوّم در پیدایش کمالات روحى براى پیامبران همان بود که از آن به «تربیت» تعبیر مى کنیم. کمالات و فضایلى در خاندان پیامبران وجود داشت که قهراً از راه تربیت به آنها نیز منتقل مى شد و مکمّل استعداد وراثتى آنها براى کسب کمالات روحى مى گردید، آنها در خاندان خویش افرادى کاملا با ایمان، امانتدار، باهوش، شجاع و با کمال بار مى آمدند.
3- یک رشته علل ناشناخته
علم روانشناسى و زیست شناسى در تحقیق علل شخصیّت روحى افراد - غیر از وراثت و تربیت - به یک سلسله علل ناشناخته معتقد شده است که این علل گاهى تأثیر خاصّى در ذرّات نطفه «ژنها»ىِ تشکیل دهنده افراد مى گذارد و موجب بسیارى از حالات و نیروهاى فوق العاده روحى در آنها مى گردد؛ پاره اى از روانشناسان و زیست شناسان معتقدند این علل جهش هایى است که در نطفه رخ مى دهد و نتیجه این جهش ها حالات فوق العاده اى است که در افراد پیدا مى شود و این حالت به آنها از نظر روحى امتیازات خاصّى مى بخشد.
4- موهبت مخصوص الهى
در ماوراى این عوامل سه گانه، عامل مهمّ دیگرى وجود دارد که همان فیض و عنایت مخصوص الهى در حقّ پیامبران است. عوامل گذشته به شخص معصوم این شایستگى و آمادگى را مى دهد که مشمول فیض و توجّه خاصّى از طرف خداوند شود. در پرتو این فیض ربّانى و الهى نیروهاى روحى موجود او شدیدتر و مؤثرتر مى گردد.
این افاضه، کمالات روحى او را تقویت مى کند و کمالات تازه اى هم به آن اضافه مى نماید؛ این لطف خاصّ الهى موجب تشدید ایمان و دانش و بصیرت شخص پیامبر مى گردد و دو عامل «ایمان قوى و دانش فوق العاده» که گفتیم موجب محکومیّت عوامل گناه در وجود معصوم است، حالت فوق العاده اى پدید مى آورد و به این ترتیب با دست به دست دادن عوامل متعدّد، شخص معصوم، از آلودگى به گناه و انحراف مصون مى ماند. نکته قابل توجّه این که در تمام این مراحل، شخص معصوم از آزادى اراده برخوردار است و معصوم بودن او یک حالت کاملا اختیارى است.(1)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.