پاسخ اجمالی:
پيامبران علاوه بر مصونيت از گناهان بايستي از هر گونه خطا و اشتباهى در تشخيص مطالب، مصون باشند. اگر از پيامبر خطايى سر بزند از گفته ها و تعليمات او سلب اطمينان خواهد شد؛ زيرا اين خطا از سه حالت خارج نيست: 1. خطا در تشخيص و تبليغ حقايق و تعليمات مذهبى. 2. خطا در انجام وظايف. 3. خطا در امور عادى روزانه. بنابراين سر زدن اشتباه از پيامبر در اين گونه موضوعات ساده، دليل روشنى بر امكان اشتباه او در موضوعات پيچيده و حسّاس تلقى مى شود و با اين وضع، اطمينان كاملى به درستى گفته ها و تعليمات او پيدا نخواهد شد.
پاسخ تفصیلی:
يكي از مسائلي كه درباره «عصمت پيامبران» مطرح مي شود، مسئله «مصونيت از خطا» براي پيامبران است. انبياء نه تنها بايد از گناهان مصونيت داشته باشند؛ بلكه بايد از هر گونه خطا و اشتباهى در تشخيصِ مطالب نيز مصون باشند. دليلى كه مى توان براى اين قسمت اقامه كرد، دليل «جلب اطمينان عمومى» و دليل «بى نتيجه ماندن هدف بعثت در صورت عدم عصمت» است. توضيح اينكه: اگر از پيامبر اشتباه و خطايى سر بزند از گفته ها و تعليمات او سلب اطمينان خواهد شد؛ زيرا اين خطا از سه حالت خارج نيست:
1. خطا در تشخيص و تبليغ حقايق و تعليمات مذهبى
به عنوان مثال: كار خوبى را بد و كار بدى را خوب تصوّر كند و همان طور مردم را تبليغ نمايد. بديهى است اشتباه در اين قسمت، نه تنها اعتماد و اطمينان مردم را نسبت به گفته پيامبر و تعليمات او از بين مى برد؛ بلكه هدف بعثت را نيز بى نتيجه مى گذارد؛ زيرا هرگز تعليماتِ اشتباه نمى تواند هدفِ تربيت و اصلاح اجتماع را تأمين كند.
2. خطا در انجام وظايف
مثل اينكه: هنگام عمل، مرتكب اشتباهى شود، بى گناهى را به قتل برساند يا عبادتى را غلط انجام دهد. (اگر چه هنگام تبليغ درست گفته باشد). گرچه اشتباه در اين قسمت، به اهمّيّت اشتباه در شماره يك نيست؛ اما خواه نا خواه تأثير خود را در سلبِ اعتمادِ مردم، نسبت به ساير كارهاى پيامبر خواهد داشت؛ زيرا اين گونه فكر مى كنند كه: وقتى پيامبر در اين مورد اشتباه مى كند، چه مانعى دارد تا در ساير موارد نيز اشتباه كند؟ به علاوه رفتار و كردار پيامبر، سرمشقِ بزرگى براى پيروانِ اوست، اگر پيامبر در عملِ خود دچار اشتباه شود، اين عملِ غلط ممكن است سرمشقِ غلطى براى مردم گردد و يا حداقل، بهانه و دستاويزى براى افراد آلوده و گناهكار و مغرض شود.
3. خطا در امور عادى روزانه
گرچه اشتباه در اين قسمت از دو قسمت گذشته كم اهمّيّت تر است؛ ولى از آنجا كه تفكيكِ مصونيت از اشتباه در موارد خاص (تبليغ رسالت و تعليم و تربيت مردم) از موارد ديگر (امور عادى) در نظر توده مردم بعيد و مشكل است، و همين امر سبب مى شود كه آنها نسبت به تمام گفتار و كردار پيامبر بدبين شوند. به عبارت ديگر: اگرچه عقلا مانعى ندارد كه كسى در قسمتى از كارها ـ به خواست و اراده خداوند ـ از هر گونه لغزش و اشتباهى مصون باشد و در قسمت ديگر، اين مصونيت را نداشته باشد؛ اما اين تفكيك از نظر طرز فكر توده مردم ـ همان مردمى كه بايد تحت تعليمات پيامبران قرار بگيرند و تربيت شوند ـ كار مشكلى است.
مردم چنين فكر مى كنند كه: اگر اين شخص در كارهاى عادّى و روزانه خود دچار اشتباه شود، چطور مى توان باور كرد كه در تشخيصِ مطالبِ پيچيده مربوط به مبدأ و معاد، اسرارِ جهانِ هستى، مقرّرات اجتماعى و اصول اخلاقى ـ كه ضامن سعادت بشر است ـ دچار اشتباه نشود؟ بنابراين سر زدنِ اشتباه از پيامبر در موضوعات ساده، دليل روشنى بر امكان اشتباه او در موضوعات پيچيده و حسّاس تلقى مى شود و با اين وضع، اطمينان كاملى به درستى گفته ها و تعليمات او پيدا نخواهد شد.(1)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.