پاسخ اجمالی:
شخصی به نام ماکدونیوس در اواخر قرن چهارم تحت تاثیر آتاناسیوس، معتقد به تثلیث بود. سی و شش تن از اسقفان پیرو ماکدونیوس در شورای قسطنطنیه (381 .م) حضور داشتند که روح القدس را مخلوق می دانستند اما اعتقادنامه ی قسطنطنیه به شکل ضمنی بر الوهیت روح القدس تأکید کرد و گفت که به «روح القدس هم ایمان داریم» اما صراحتاً آن را خدا نخوانده بود. با وجود این، پیروان ماکدونیوس در اعتراض به اعتقادنامه، شورا را ترک کردند.
پاسخ تفصیلی:
تا اواسط قرن چهارم میلادی تنها رابطه ی میان پدر و پسر موضوع بحث قرار می گرفت. در اعتقاد نامه ی نیقیه (325 .م) اشاره ی ساده و کوتاهی به روح القدس شد که نشان از توجه نه چندان جدی به اقنوم سوم تثلیث بود. اما در سال های 359 تا 360 میلادی آتاناسیوس، مخالف سرسخت آریوس و شخصیت محوری در شکل گیری اعتقاد رسمی مسیحیت، مجبور شد به این موضوع بپردازد. چون در این زمان یک گروه گمنام مصری، که تروپیکی ها نامیده می شدند، الوهیت پسر را قبول داشتند اما معتقد بودند که روح القدس از نیستی خلق شده است. به عبارت دیگر، در مورد مسیح(علیه السلام) اعتقاد نامه نیقیه را قبول داشتند اما در مورد روح القدس دیدگاهی آریانی داشتند. آنان با اسقف خود سراپیون که نامه ای به آتاناسیوس نوشته بود و از وی برای حل این موضوع مدد جسته بود، درگیر شدند. آتاناسیوس در پاسخ به سراپیون نامه های که به نامه های سراپیون مشهور شد، نگاشت در این نامه های برای نخستین بار پایه های الهیاتی را که کاملاً مبتنی بر تثلیث بود پی ریخت. پس از آن شخصی به نام ماکدونیوس نیز آن دیدگاه را مطرح کرد. سی و شش تن از اسقفان پیرو ماکدونیوس در شورای قسطنطنیه (381 .م) حضور داشتند که روح القدس را مخلوق می دانستند اما اعتقادنامه ی قسطنطنیه به شکل ضمنی بر الوهیت روح القدس تأکید کرد و گفت که به «روح القدس هم ایمان داریم» اما صراحتاً آن را خدا نخوانده بود. با وجود این، پیروان ماکدونیوس در اعتراض به اعتقادنامه، شورا را ترک کردند.(1)، (2)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.