پاسخ اجمالی:
آریوس معتقد بود که خداوند حقیقتاً واحد، احد و غیر مولود است. هیچ چیز در ذات خود با خدا شراکتی ندارد و هرچه خارج از خدا است و از عدم به مرحله ی هستی پای نهاده است. اما مسیح در حد وسط بین خداوند و عالم قرار گرفته است. او قبل از وجود زمان موجود بوده است، لکن ازلیت و قدمتی ندارد. در آغاز جهان و قبل از خلقت مادیات مدّتی بود که هنوز کلمه وجود نداشت پس کلمه (مسیح) مخلوق و مصنوع الهی است و هرگاه که گفته شود مسیح(ع) مولود خداوند است معنای مجازی آن، یعنی فرزند خواندگی، مراد است.
پاسخ تفصیلی:
آریوس از علمای نامدار الهیات در قرن چهارم است که نظرات وی وحشتناک ترین بدعت ها درتاریخ کلیسا شناخته می شود. مکتوبات این شخص پس از مجمع نیقیه در سال 325 میلادی از میان رفته است. بنابراین، تنها راه آشنایی ما با نظرات وی بررسی کلمات کسانی است که در زمان های نزدیک به وی، نظرات او را مورد انتقاد قرار داده اند.
او معتقد بود که خداوند حقیقتاً واحد، احد و غیر مولود است. هیچ چیز در ذات خود با خداوند شراکتی ندارد و هرچه خارج است خداست از عدم به مرحله ی هستی پای نهاده است. اما کلمه (مسیح) در حد وسط بین خداوند و عالم قرار گرفته است. او قبل از وجود زمان موجود بوده است، لکن ازلیت و قدمتی ندارد. در آغاز جهان و قبل از خلقت مادیات مدّتی بود که هنوز کلمه وجود نداشت پس کلمه (مسیح) مخلوق و مصنوع الهی است و هرگاه که گفته شود مسیح(علیه السلام) مولود خداوند است معنای مجازی آن، یعنی فرزند خواندگی، مراد است.(1) طبق نظر آریوس مسیحیت باید نظرات خود را در مورد خدا و پسر خدا بودن عیسی(علیه السلام) به گونه ای بیان کند که از یک سو مبنای توحیدی اعتقادات خود را حفظ و از سوی دیگر مسیح(علیه السلام) را به صورت موضوع پرستش یا معبود شرعی مطرح کند.(2) آریوس تعلیم می داد که کسی که با نام مسیح به زمین فرستاده شده است، فقط فرشته ای در میان فرشتگان نیست، بلکه موجودی متعالی است که سایر آفریدگان، از جمله فرشتگان، از طریق وی پدید آمده اند.(3) تعلیم آریوس در عصر حاضر، در تعالیم فرقه ی شاهدان یهوه(4) دیده می شود.(5)
گرچه آریوس پرچم دار نهضت آریانیزم به حساب می آید اما برخی معتقدند که وی عقاید خود را از لوسیان انطاکی (متوفای 313 .م) گرفته است.(6) بنابر توضیحات فوق، وجه افتراق این نظریه با نظریه ی پولس ساموستایی (نظریه ی فرزند خواندگی) در دو چیز است: اولاً آریوس مسیح را مخلوق اول و خلقتش را مقدم بر مادیات و زمان می داند و ثانیاً او مسیح(علیه السلام) را موضوع پرستش قرار می دهد.
شورای نیقیه با استفاده از تعبیر «مولود و نه آفریده شده» و «هم ذات با پدر» تمام تفاسیر آریوسی را کنار گذاشت.(7)
پس از مرگ آریوس پیروانش به دو فرقه تقسیم شدند. «دسته اول که اصولاً تشبیه کلمه به الله را نفی کرده و نافیان تشبیه نام گرفتند و دسته ی دوم قائل به تشبیه کلمه به اب شدند و عبارت «در جوهر و ذات شبیه به پدر» را برای کلمه استعمال کردند.»(8)
مذهب آریوس تا قرن هفتم میلادی طرفداران فراوانی داشت. بیشترین طرفداران این فرقه در دو گروه لومباردها که در بخشی از ایتالیای کنونی ساکن بودند و گوت ها که در غرب دانوب می زیستند و بالاخره در اسپانیا ساکن شدند، تشکّل یافتند. با فتح اسپانیا در سال 711 میلادی حکومت آنان انقراض یافت و اسلام را پذیرا شدند. به احتمال قوی از مهم ترین علل جذب سریع آنان به اسلام نزدیکی اعتقادات آنان با عقائد اسلامی در مورد مسیح(علیه السلام) بوده است.(9)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.