پاسخ اجمالی:
امام علی(ع) در خطبه 4 به نعمت هایی که در سایه اسلام نصیب مسلمانان ـ مخصوصاً مسلمانان آغاز اسلام ـ شد اشاره کرده و با سه تشبیه زیبا این مطلب را چنین توضیح مى دهد: «به وسیله ما در تاریکی هاى جهل و گمراهى و جاهلیّت هدایت یافتید و به کمک ما به اوج ترقّى رسیدید و در پرتو شعاع ما خاندان پیامبر(ص) صبح سعادت شما درخشیدن گرفت و تاریکی ها پایان یافت».
پاسخ تفصیلی:
امام علی(علیه السلام) در آغاز خطبه چهارم نهج البلاغه به نعمتهاى فراوان و چشمگیرى که در سایه اسلام نصیب مسلمانان ـ مخصوصاً مسلمانان آغاز اسلام ـ شد اشاره کرده و در سه جمله کوتاه که با تشبیهات زیبایى همراه است این مطلب را چنین توضیح مى دهد: (به وسیله ما در تاریکیهاى [جهل و گمراهى و جاهلیّت] هدایت یافتید و به کمک ما به اوج ترقّى رسیدید و در پرتو شعاع ما [خاندان پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم)] صبح [سعادت] شما درخشیدن گرفت و تاریکیها پایان یافت)؛ «بِنَا اهْتَدَیْتُمْ(1) فِى الظَّلْماءِ(2)، وَ تَسَنَّمْتُمْ(3) ذُرْوَة(4) الْعَلْیاءِ، وَ بِنا اَفْجَرْتُمْ(5) عَنِ السِّرارِ(6)».
در جمله اوّل، امام به شرایط زمان جاهلیّت که تاریکى جهل و فساد و جنایت همه جا را فرا گرفته بود اشاره مى فرماید که در پرتو وجود پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم)، مردم صراط مستقیم را پیدا کردند و با سرعت به سوى مقصد حرکت نمودند.در جمله دوّم، ترقّى و تکامل را به شترى تشبیه مى کند که داراى کوهان است (با توجّه به این که «تسنّمتم» از ماده سنام به معناى کوهان شتر مى باشد) و مى فرماید: شما بر بالاى آن کوهان قرار گرفتید که اشاره به اوج ترقّى و تکاملى است که نصیب مسلمین در پرتو اسلام شد و همه مورّخان شرق و غرب در کتابهاى خود به هنگام شرح تمدّن اسلام به آن اعتراف و اذعان دارند.
در جمله سوّم، وضع جامعه جاهلى را به شبهاى تاریک ماه و محاق (با توجّه به این که سرار به معناى شبهایى است که ماه مطلقاً در آن نمى درخشد) تشبیه کرده و مى فرماید: «به وسیله پیامبر(صلّی الله علیه وآله وسلّم) و خاندان او پرده هاى تاریکى شکافته شد و داخل در فجر و صبح سعادت شدید».
در واقع این تعبیرات از سرچشمه قرآن گرفته شده که اسلام و ایمان و وحى الهى را تشبیه به نور کرده، گاه مى فرماید: «اَللّهُ وَلىُّ الَّذینَ آمَنُوا یُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ اِلَى النُّورِ»؛ (خداوند ولىّ و سرپرست کسانى است که ایمان آوردند و آنها را از تاریکیها به سوى نور بیرون مى برد)، (7) و در جایى دیگر مى فرماید: «قَدْ جاءَکُمْ مِنَ اللهِ نُور وَ کِتاب مُبین یَهْدى بِهِ اللهُ مَنْ اتَّبَعَ رِضْوانَهُ سُبُلَ السَّلامِ وَ یُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ اِلَى النُّورِ بِاِذْنِهِ»؛ (به یقین از سوى خداوند نور و کتاب آشکارى به سوى شما آمد و خداوند به برکت آن، کسانى را که از خشنودى او پیروى کنند به راه هاى سلامت هدایت مى کند و به اذن خود از تاریکیها به سوى روشنایى مى برد)، (8) و گاه مى فرماید: «و اِنَّهُ لَذِکْر لَکَ». (9)
سپس امام(علیه السلام) به عنوان نکوهش از کسانى که گوش شنوا ندارند و تعریف و تقدیر از افراد واقع بین و آگاه، مى افزاید: (کر باد! گوشى که نداى بلند پند و اندرز را درک نکند)؛ «وُقِرَ سَمْع لَمْ یَفْقَهِ الْواعِیَةَ».
واژه «وقر» هم در مورد کرى به کار مى رود و هم سنگینى گوش؛ و منظور از «واعیة» فریادهاى بلند است و اشاره به آیات صریح و کوبنده قرآن در مسائل مهمّ اعتقادى و عملى و اخلاقى و همچنین سنّت آشکار پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله وسلم). و تعبیر به «لَمْ یَفْقَهُ»؛ (درک نکرده) به جاى «لَمْ یَسْمَعَ»؛ (نشنیده است) به خاطر این است که تنها شنیدن اثرى ندارد مهم درک کردن است.
سپس مى فرماید: (کسى که صیحه و فریاد، او را [کر] کرده است چگونه مى تواند آهنگ ملایم [مرا] بشنود)؛ «وَکَیْفَ یُراعِى النَّبْاَةَ(10) مَنْ اَصَمَّتهُ الصَّیْحَةُ». (11)
اشاره به این که اینها که فرمان خدا و پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله وسلم) را زیر پا گذارده اند چگونه ممکن است سخنان مرا بشنوند؟!
از آن جا که در برابر این گروه، گروه دیگرى وجود دارد که طرفدار حقّند، مى فرماید: (مطمئن باد! قلبى که از خوف خدا جدایى نپذیرد [و حقیقت را درک کند و در برابر آن خاضع باشد])؛ «رُبِطَ جَنان(12) لَمْ یُفارِقْهُ الْخَفَقانُ». (13)
آنچه در فراز بالا از کلام امام(علیه السلام) خواندیم، اشاره به یک واقعیّت مهمّ تاریخى است که از مقایسه عصر جاهلیّت عرب با دوران شکوفایى بعد از طلوع اسلام، روشن مى شود که عرب جاهلى از نظر معتقدات دینى، مسائل مربوط به مبدأ و معاد، نظام اجتماعى، نظام خانواده، اخلاق، تقوا و وضع اقتصادى در چه سطحى بوده و بعد از نزول قرآن و اسلام در چه سطحى قرار گرفت.
تفاوت در میان این دو آن قدر زیاد است که جز تعبیر به یک معجزه بزرگ، تعبیر دیگرى براى آن نمى توان تصوّر کرد.
آنچه امام(علیه السلام) در این بخش از خطبه بیان فرموده که: ظلمت و تاریکی تمام جامعه ی آنان را در بر گرفته بود و با ظهور اسلام سپیده ی صبح سعادت آشکار گشت و بر قلّه های معرفت و فرهنگ و تمدّن قرار گرفتند، فقط یک اشاره کوتاه بود و شرح آن را در کتب تاریخ تمدن اسلام باید مطالعه کرد. این معنی در خطبه های متعددّی از نهج البلاغه با توضیح بیشتری آمده است. (14)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.