پاسخ اجمالی:
امام علی(ع) مردم عصر خود را مخاطب قرار داده و به آنها هشدار مى دهد كه اوضاع زمان جاهليّت، ممكن است در زمان شما نيز تكرار گردد و آلودگى هاى آن زمان، دامان شما را بگيرد. به هوش باشيد! كه در لب پرتگاه قرار گرفته ايد. در واقع امام(ع) به طور ضمنى اين حقيقت تلخ را اعلام مى كند كه در عصر او به خاطر سوء تدبير خلفاى پيشين و به خاطر غرق شدن در ثروت هاى باد آورده كه از طريق غنايم جنگى در فتوحات اسلامى، جزيره عربستان را پر كرده بود جاهليّت ديگرى آغاز شده و مردم در آن گرفتار شده اند.
پاسخ تفصیلی:
در بخشی از خطبه 89 نهج البلاغه، امام علی(عليه السلام) مردم عصر خود را مخاطب قرار داده و به آنها هشدار مى دهد كه اوضاع زمان جاهليّت، ممكن است در زمان شما نيز تكرار گردد و آلودگى ها و بدبختى هاى آن زمان، دامان شما را هم بگيرد. به هوش باشيد! كه در لبه پرتگاه قرار گرفته ايد. ایشان مى فرمايد: (پس اى بندگان خدا! عبرت بگيريد و آن وضعى كه پدران و برادرانتان [كه از جهان رخت بر بسته اند] در گرو آن هستند و در برابر آن محاسبه مى شوند، به ياد آوريد)؛ «فَاعْتَبِرُوا عِبَادَ اللّهِ! وَ اذْكُرُوا تِيكَ الَّتِي آبَاؤُكُمْ وَ إِخْوَانُكُمْ بِهَا مُرْتَهِنُونَ وَ عَلَيْهَا مُحَاسَبُونَ».
سپس مى افزايد: (به جانم سوگند! پيمان خاصى با شما و آنها بسته نشده است [و هيچ كس در برابر مجازات الهى مصونيت ندارد] و هنوز روزگار زيادى ميان شما و آنها فاصله نيفتاده است و امروزِ شما با آن روز كه در صُلب آنها بوديد، زياد دور نيست [و چيزى نمى گذرد كه راهى ديار عدم مى شويد])؛ «وَ لَعَمْرِي مَا تَقَادَمَتْ بِكُمْ وَ لَا بِهِمُ الْعُهُودُ وَ لَا خَلَتْ فِيمَا بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَهُمُ الاَحْقَابُ(1)و الْقُرُونُ وَ مَا أَنْتُمُ الْيَوْمَ مِنْ يَوْمٍ كُنْتُمْ فِي أَصْلَابِهِمْ بِبَعِيدٍ».
سپس امام(عليه السلام) به موقعيّت خودش در آن زمان اشاره مى كند كه همچون موقعيّت پيامبر(صلى الله عليه وآله) در برابر فجايع زمان جاهليّت بود و مى فرمايد: (به خدا سوگند! رسول خدا(صلى الله عليه وآله) چيزى به آنها گوشزد نكرد؛ مگر آن كه من همان را به شما گوشزد مى كنم و شنوايىِ امروزِ شما، از شنوايى ديروز آنها كمتر نيست. چشم ها و قلب هايى در آن زمان به آنها داده نشد؛ مگر اين كه مثل آن هم، امروز به شما بخشيده شده است [پس چرا نمى بينيد و نمى شنويد؟!])؛ «وَ اللّهِ مَا أَسْمَعَكُمُ(2)الرَّسُولُ شَيْئاً إِلَّا وَ هَا أَنَا ذَا مُسْمِعُكُمُوهُ وَ مَا أَسْمَاعُكُمُ الْيَوْمَ بِدُونِ أَسْمَاعِكُمْ(3)بِالاَمْسِ وَ لَاشُقَّتْ لَهُمُ الاَبْصَارُ وَ لَا جُعِلَتْ لَهُمُ الاَفْئِدَةُ فِي ذلِكَ الزَّمَانِ، إِلَّا وَ قَدْ أُعْطِيتُمْ مِثْلَهَا فِي هذَا الزَّمَانِ».
سپس اضافه مى فرمايد: (به خدا سوگند! بعد از آنها چيزى به شما نشان داده نشده كه بر آنان مجهول باشد و شما به چيزى اختصاص نيافتيد كه آنان از آن محروم شده باشند [و خداوند به شما وعده خاصى براى رهايى از عذابش نداده است])؛ «وَ وَ اللّهِ مَا بُصِّرْتُمْ بَعْدَهُمْ شَيْئاً جَهِلُوهُ وَ لَا أُصْفِيتُمْ بِهِ وَ حُرِّمُوهُ». بنابراين، شما در همه چيز مثل آنها هستيد؛ در حالى كه آنها پيروان حق شدند و شما روى گردان هستيد.
در واقع امام(عليه السلام) به طور ضمنى اين حقيقت تلخ را اعلام مى كند كه در عصر او به خاطر سوء تدبير خلفاى پيشين و به خاطر غرق شدن در ثروت هاى باد آورده كه از طريق غنايم جنگى در فتوحات اسلامى، جزيره عربستان را پر كرده بود، جاهليّت ديگرى آغاز شده و مردم در آن گرفتار شده اند. بت ها به اَشكال ديگرى ظاهر گشته اند؛ هر درهم و دينارى بتى شده و هر پست و مقامى، صَنَمى! هوا و هوس هاى جاهلى و تعصّب هاى كوركورانه و رقابت هاى ويرانگر قبايل و آلودگى هاى اخلاقى همچون خوره بر پيكر مسلمين ظاهر گشته و آنها را رنج مى دهد.
امام مى فرمايد: رسالت من در اين عصر و زمان، همان رسالت رسول اللّه(صلى الله عليه وآله) است و آنچه را پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) در زمان خود براى مردم عصر جاهليّت بيان فرمود، من همه را براى شما بازگو كردم و چيزى را فرو گذار ننمودم.
سپس مى فرمايد: چشم و گوش و دل شما ناتوان تر از چشم و گوش و قلب مردم عصر جاهلى _كه پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) در آن قيام نمود_ نيست؛ شما نيز همان درك و فهم و شعور و چشم و گوش را داريد بلكه از جهتى از آنها فراتريد! چرا كه به خاطر ظهور اسلام زمينه هاى مثبت در شما آماده تر است؛ امّا با اين حال چرا دست از اعمال نادرست خود بر نمى داريد و چرا از طريق گمراهى به شاهراه هدايت باز نمى گرديد و چرا از خواب غفلت بيدار نمى شويد؟ در پايان خطبه به آنها هشدار مى دهد كه: (به يقين بلا بر شما نازل شد، بلايى كه مهارش رها گرديده و تنگ آن سست است [و قابل كنترل نيست])؛ «وَ لَقَدْ نَزَلَتْ بِكُمُ الْبَلِيَّةُ جَائِلاً(4)خِطَامُهَا(5)، رِخْواً بِطَانُها».(6) بسيارى از شارحان نهج البلاغه معتقدند كه اين بليّه اشاره به حكومت «بنى اميّه» است كه به صورت بلاى عظيمِ هشدار دهنده بر مسلمانان آن زمان، فرود آمد؛ بلايى كه بسيارى از جانها، اموال و نواميس مردم را در كام خود فرو برد و نابود كرد.
جالب اينكه امام(عليه السلام) اين بلاى ويرانگر و سركش را به شتر چموشى تشبيه مى كند كه مهارش سست است (يا به كلّى رها شده و روى زمين افتاده) و يا آنكه شخصى كه بر آن سوار است بر اثر وحشت يا عامل ديگر، زمامش را سست كرده؛ همچون بندى كه زير شكم اين شتر براى نگهدارى جهاز (چيزى شبيه زين يا پالان) بسته مى شود، چنان سست شده كه قادر به نگهدارى آن نيست. بنابراين، آن كس كه بر آن سوار است، نمى تواند خود را نگه دارد، تا چه رسد به اينكه شتر سركش را مهار كند. به يقين چنين شترى به هر جا برود مرگ و ويرانى مى آفريند. بلاى «بنى اميّه» نيز به راستى چنين بود؛ چه تشبيهى از اين زيباتر و گوياتر براى آن حكومت شوم مى توان بيان كرد.
در آخرين جمله، هشدار ديگرى مى دهد و مى فرمايد: ([نعمت ها و پيروزى هاى موقّتى دنيا كه] مغروران فريب خورده در آن هستند، شما را نفريبد كه اين سايه اى است گسترده تا سرآمدى معيّن [كه عمرش بسيار كوتاه است!])؛ «فَلَا يَغُرَّنَّكُمْ مَا أَصْبَحَ فِيهِ أَهْلُ الْغُرُورِ، فَإِنَّمَا هُوَ ظِلٌّ مَمْدُودٌ إِلَى أَجَلٍ مَعْدُودٍ».(7)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.