پاسخ اجمالی:
با تمام تمهیداتى که امام صادق(ع) در مرگ فرزندش اسماعیل اندیشید و با شهودى که گرفت، باز هم عده اى مرگ وى را نپذیرفتند و با این که از قبل با سیاست تقیّه امام صادق(ع) مخالف بودند ولی این فرصت ویژه را از دست نداده گفتند: این رفتار امام به قصد تقیه و براى فریب دستگاه عباسى و حفظ جان امام بعدى یعنى اسماعیل، صورت گرفت. این گروه را به خاطر پایبندى به امامت اسماعیل و توقف بر آن، اسماعیلیه خالصه یا اسماعیلیه واقفه نامیدند.
پاسخ تفصیلی:
با تمام تمهیداتى که امام صادق(علیه السلام) در مرگ فرزندش اسماعیل اندیشید و با شهودى که گرفت، باز هم عده اى مرگ وى را نپذیرفتند و گفتند که این رفتار امام به خاطر مصلحتى بود که ایشان دید و صرفاً به قصد پوشش و مخفى کارى و براى فریب دستگاه عباسى که درصدد متوقف ساختن حرکت امامان شیعى بود، صورت گرفت. مهمترین دلیل امام از این عمل حفظ جان امام بعدى یعنى اسماعیل بود، تا او را از آسیب دشمنان محفوظ دارد.(1) این افراد که از قبل با سیاست تقیّه امام صادق(علیه السلام) مخالف بوده و درصدد شرعى ساختن فعالیت هاى خویش بودند، این فرصت ویژه را از دست نداده و گفتند که اسماعیل نمرده و نخواهد مرد. او همان مهدى موعود و امام قائم است که پس از چندى ظهور خواهد کرد و جهان را مالک شده، کارهاى مردم را استوار گردانیده و حاکم جهان خواهد شد. این افراد براى محکم ساختن پایه هاى اعتقادى خود، به دروغ به امام صادق(علیه السلام) نسبت دادند که وى به امامت اسماعیل بعد از خود اشاره کرده است و ما از فرمایشات ایشان پیروى مى کنیم. او به ما خبر داد که اسماعیل صاحب شماست و امام نیز که غیر از حق نمى گوید. پس فرمایش ایشان را که فرمود اسماعیل صاحب شماست، پذیرفته و اسماعیل را امام خویش مى دانیم. قائم نیز تا زمان ظهورش نمى میرد، پس او نمرده و عمل امام صادق(علیه السلام) ترفندى براى حفظ جان قائم بود. این گروه را به خاطر پایبندى به امامت اسماعیل و توقف بر آن، اسماعیلیه خالصه یا اسماعیلیه واقفه نامیدند.(2) این تفکر توانست عده اى قلیل از اسماعیلیه را راضى و قانع سازد و به همین علت بسیار زود و در همان زمان مضمحل شدند.(3)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.