پاسخ اجمالی:
حضرت زهرا(س) در خطبه فدکیه سخن پدرش پیامبر(ص) را به خاطر مردم مى آورد که فرمود: «هنگامى که فتنه ها همچون پرده هاى شب ظلمانى به شما روى آورد باید به سایه قرآن پناه برید». بر آنها فریاد مى زند که: قرآن را رها نکنید، اوامر و نواهى آن روشن است، و دستورهایى را که براى مسأله خلافت بعد از پیامبر(ص) داده آشکار است، پیش بینى لازم را براى بعد از رحلتش کرده، و چیزى در پرده ابهام باقى نگذارده است.
پاسخ تفصیلی:
حضرت زهرا(سلام الله علیها) در خطبه فدکیّه می فرمایند: «فَلَمَّا اخْتارَ اللهُ لِنَبِیِّهِ (صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ) دارَ اَنْبِیائِهِ وَ مَأْوى اَصْفِیائِهِ، ظَهَرَتْ فیکُمْ حَسِیکَةُ النِّفاقِ، وَ سَمَلَ جِلْبابُ الدِّینِ، وَ نَطَقَ کاظِمُ الْغاوِینَ، وَ نَبَغَ حامِلُ الاَْقَلِّینَ، وَ هَدَرَ فَنِیقُ الْمُبْطِلینَ، فَخَطَر فِی عَرَصاتِکُمْ، وَ اَطْلَعَ الشَّیْطانُ رَأْسَهُ مِنْ مَغْرَزِهِ هاتِفاً بِکُمْ، فَاَلْفاکُمْ لِدَعْوَتِهِ مُسْتَجِیبِینَ، وَ لِلْغِرَّةِ فِیهِ مُلاحِظِینَ، ثُمَّ اسْتَنْهَضَکُمْ فَوَجَدَکُمْ خِفافاً، وَ اَحْمَشَکُمْ فَاَلْفاکُمْ غِضاباً، فَوَسَمْتُمْ غَیْرَ اِبِلِکُمْ، وَ اَوْرَدْتُمْ غَیْرَ شِرْبِکُمْ، هذا وَ الْعَهْدُ قَرِیبٌ، وَ الْکَلْمُ رَحِیبٌ، وَ الْجُرْحُ لَمّا یَنْدَمِلْ، وَ الرَّسُولُ لَمّا یُقْبَرْ. اِبْتِداراً زَعَمْتُمْ خَوْفَ الْفِتْنَةِ «أَلاَ فِى الْفِتْنَةِ سَقَطُوا وَإِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحِیطَةٌ بِالْکَافِرِینَ»(1) فَهَیْهاتَ مِنْکُمْ! وَ کَیْفَ بِکُمْ؟ وَ اَنّى تُؤْفَکُونَ، وَ کِتابُ اللهِ بَیْنَ اَظْهُرِکُمْ اُمُورُهُ زاهِرَةٌ [ظاهِرَةٌ]، وَ اَعْلامُهُ باهِرَةٌ، وَ زَواجِرُهُ لائِحَةٌ، وَ اَوامِرُهُ واضِحَةٌ، قَدْ خَلَّفْتُمُوهُ وَراءَ ظُهُورِکُمْ، اَرَغْبَةً عَنهُ تُرِیدُونَ؟ اَمْ بِغَیْرِهِ تَحْکُمُونَ؟ «بِئْسَ لِلظّالِمِینَ بَدَلا»(2)
«وَمَنْ یَبْتَغِ غَیْرَ الاِْسْلاَمِ دِیناً فَلَنْ یُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِى الاْخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِینَ»(3)»(4)؛ (اما هنگامى که خداوند سراى پیامبران را براى پیامبرش برگزید، و جایگاه برگزیدگانش را منزلگاه او ساخت، ناگهان کینه هاى درونى و آثار نفاق در میان شما ظاهر گشت، و پرده دین کنار رفت، گمراهان به صدا درآمدند، و گمنامان فراموش شده سربلند کردند، نعره هاى باطل برخاست و در صحنه اجتماع شما به حرکت درآمدند.
شیطان سرش را از مخفیگاه خود بیرون کرد و شما را به سوى خود دعوت نمود، و شما را آماده پذیرش دعوتش یافت و منتظر فریبش!
سپس شما را دعوت به قیام کرد و سبکبار براى حرکت یافت! شعله هاى خشم و انتقام را در دل هاى شما برافروخت و آثار غضب در شما نمایان گشت.
و همین امر سبب شد بر غیر شتر خود علامت نهید، و در غیر آبشخور خود وارد شوید، ـ و به سراغ چیزى رفتید که از آنِ شما نبود و در آن حقّى نداشتید و سرانجام به غصب حکومت پرداختید ـ .
در حالى که هنوز چیزى از رحلت پیامبر نگذشته بود، زخم هاى مصیبت ما وسیع و جراحات قلبى ما التیام نیافته، و هنوز پیامبر(صلى الله علیه وآله) به خاک سپرده نشده بود.
بهانه شما این بود که «مى ترسیم فتنه اى برپا شود!»، و چه فتنه اى از این بالاتر که در آن افتادید؟ و همانا دوزخ به کافران احاطه دارد.
چه دور است این کارها از شما!
راستى چه مى کنید؟ و به کجا مى روید؟
با این که کتاب خدا ـ قرآن ـ در میان شماست، همه چیزش پر نور، نشانه هایش درخشنده، نواهى اش آشکار، اوامرش واضح، اما شما آن را پشت سر افکنده اید!
آیا از آن روى برتافته اید؟ یا به غیر آن حکم مى کنید؟ آه که ستمکاران جانشین بدى را براى قرآن برگزیدند.
و هر کس آیینى غیر از اسلام را انتخاب کند، از او پذیرفته نخواهد شد و در آخرت از زیانکاران است).
بانوى اسلام(علیها السلام) دراین بخش از سخنانش به بازماندگان احزاب جاهلى و منافقین اشاره مى کند که در زمان حیات پیامبر(صلى الله علیه وآله) عرصه بر آنها تنگ شده بود و سر در لاک هاى خود فرو برده، و در لانه هاى خود خزیده بودند.
اما ناگهان این حشرات الارض با مرگ پیامبر خدا(صلى الله علیه وآله) از لانه ها سر برآوردند، و خفاشانى که در برابر مهر فروزنده وجود پیامبر(صلى الله علیه وآله) تاب خودنمایى نداشتند بازیگران میدان شدند! حرکت هاى مشکوک آغاز شد و خطوط انحرافى آشکار گشت و بازیگران سیاسى وارد معرکه شدند!
اندوه عمیق دختر پیامبر(صلى الله علیه وآله) از این جا شروع مى شود که چگونه جمعیّت کثیرى به دعوت شیطان لبیک گفتند، و به آواى شوم جغدها به حرکت درآمدند، و آلت دست منافقان کور دل، و حزب شیطان شدند، و با این که هنوز آب کفن پیامبر(صلى الله علیه وآله) نخشکیده بود، و صداى اذان مؤذنش در گوش و بانگ تکبیرش در دلها طنین افکن بود، حرکت هاى ارتجاعى آغاز گردید.
غیر از ساده لوحان و بیماردلان، گروه دیگرى به عنوان این که: مى ترسیم اگر سخنى بگوییم اختلاف و نفاقى روى دهد، مهر سکوت بر لب زدند، و تماشاگر صحنه شدند و یا با آن هماهنگى کردند، تا اختلافى بروز نکند در حالى که این خود بزرگترین اختلاف و انحراف بود!
فاطمه(علیها السلام) این منادى الهى سپس بر آنها بانگ مى زند که: کجا هستید؟ و به کجا مى روید اى راه گم کرده ها؟ گویى سخن پدرش پیامبر(صلى الله علیه وآله) را به خاطر آنها مى آورد که :
«اِذَا الْتَبَسَتْ عَلَیْکُمُ الْفِتَنُ کَقِطَعِ اللَّیْلِ الْمُظْلِمِ فَعَلَیْکُمْ بِالْقُرآنِ، فَمَنْ جَعَلَهُ اَمامهُ قادَهُ اِلَى الْجَنَّةِ، وَ مَنْ تَرَکَهُ خَلْفَهُ ساقَهُ اِلَى النّارِ»(5)؛ (هنگامى که فتنه ها همچون پرده هاى شب ظلمانى به شما روى آورد باید به سایه قرآن پناه برید، آن کس که قرآن را پیش روى خود قرار دهد ـ و از آن پیروى کند ـ به بهشتش رهبرى کند و آن کس که آن را پشتِ سر افکنده به دوزخش مى راند).
بر آنها فریاد مى زند که: قرآن را رها نکنید، اوامر و نواهى آن روشن است، و دستورهایى را که براى مسأله خلافت بعد از پیامبر(صلى الله علیه وآله) داده آشکار است، پیش بینى لازم را براى بعد از رحلتش کرده، و چیزى در پرده ابهام باقى نگذارده است.
بانوى اسلام(علیها السلام)، این فریادگر زمان، به آنها هشدار مى دهد که اگر یادگار بزرگ پیامبر(صلى الله علیه وآله) (قرآن) را رها کنید و دست به دامان غیر آن بزنید، و افکار ناتوان خود را بر تعلیمات اسلام مقدّم دارید، و به بهانه مصلحت اندیشى ها یا جلوگیرى از فتنه ها خود را حاکم بر قرآن بدانید، نه محکوم فرمان آن، زیان بزرگى دامان شما را خواهد گرفت.
آتش فتنه در جامعه شما هرگز خاموش نخواهد شد، و از آنچه مى ترسید در آن واقع مى شوید، روح اسلام از میان شما رخت بر مى بندد و جز قشرى بى مغز، و ظاهرى بى محتوا چیزى باقى نخواهد ماند.(6)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.