پاسخ اجمالی:
يكى از برنامه هاى اساسى امام زمان(عج)، توحيد صفوف در سايه توحيد مذهب است و این امر با اجبار صورت نمی گیرد. زیرا مذهب با قلب و روح آدمى سر و كار دارد و قلب و روح از قلمرو زور و اجبار بيرون است، علاوه بر آن سنت پیامبر(ص) در تبلیغ دین بر اجبار نبوده است. در دوران ظهور، همه وسايل پيشرفته ارتباط جمعى، در اختيار امام و پيروان او برای تبلیغ اسلام راستين - که كشش و جاذبه اى فوق العاده اى دارد - می باشد و به خوبى مى توان پيش بينى كرد كه اسلام، از طرف اكثريّت قاطع مردم جهان پذيرفته خواهد شد.
پاسخ تفصیلی:
شك نيست كه اختلافات مذهبى با يك نظام توحيدى در تمام زمينه ها، سازگار نيست؛ زيرا همين اختلاف براى بر هم زدن هر نوع وحدت كافى است.
بعكس، يكى از عوامل مهم وحدت، وحدت دين و مذهب است كه مى تواند مافوق همه اختلاف ها باشد، و نژادها و زبان ها و ملّيّت ها و فرهنگ هاى گوناگون را در خود گردآورى و از آنها جامعه واحدى بسازد كه همگان در آن همچون برادران و خواهران باشند كه می فرماید: «انّما المؤمنون اخوه».
به همين دليل، يكى از برنامه هاى اساسى آن مصلح و انقلابى بزرگ، توحيد صفوف در سايه توحيد مذهب، است.
ولى نبايد ترديد به خود راه داد كه اين توحيد نه ممكن است اجبارى باشد و نه اگر امكان اجبار در آن بود، منطقى بود اجبارى شود.
مذهب با قلب و روح آدمى سر و كار دارد و مى دانيم قلب و روح از قلمرو زور و اجبار بيرون است و دست كسى به حريم آن دراز نمى شود.
بعلاوه، روش و سنّت پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) ـ چنانكه قرآن هم گواهى مى دهد ـ بر اجبار نبوده كه می فرماید: «لااكراه فى الدّين».
لذا، همواره اسلام، اهل كتاب را به عنوان يك اقلّيّت سالم پذيرفته و از آن ها مادام كه دست به تحريكاتى نزنند حمايت كرده است.
با توجّه به اين كه در دوران حكومت آن مصلح بزرگ، همه وسايل پيشرفته ارتباط جمعى، در اختيار او و پيروان رشيد او است، و با توجّه به اين كه اسلام راستين با حذف پيرايه ها كشش و جاذبه اى فوق العاده اى دارد، به خوبى مى توان پيش بينى كرد كه اسلام با تبليغ منطقى و پيگير، از طرف اكثريّت قاطع مردم جهان پذيرفته خواهد شد و وحدت اديان از طريق اسلام پيشرو، عملى مى گردد.
اين حقيقت را كه از راه دليل عقلى بالا در يافتيم، در روايات اسلامى نيز به روشنى ديده مى شود.
«مفضّل» در ضمن حديثى طولانى از امام صادق(عليه السلام) چنين نقل مى كند:
«...فواللّه يا مفضّل ليرفع عن الملل و الاديان الاختلاف و يكون الدّين كلّه واحداً كما قال اللّه عزّوجلّ اِنَّ الدّين عنداللّه الاسلام...»(1)؛ (... به خدا سوگند اى مفضّل اختلاف از ميان اديان برداشته مى شود و همه به صورت يك آئين در مى آيد؛ همان گونه كه خداوند عزّوجلّ مى گويد: دين در نزد خدا تنها اسلام است...).
و به اين ترتيب، آئين توحيد و اسلام در همه خانه ها، در درون زندگى همه انسان ها، و در تمام دل ها وارد مى شود.
ولى با اين همه نمى توان گفت كه اقلّيّت هاى كوچكى از پيروان اديان آسمانى ديگر مطلقاً وجود نخواهد داشت چرا كه انسان داراى آزادى اراده است و اجبارى در چنين نظام حكومتى در كار نيست؛ و امكان دارد افرادى بر اثر اشتباه يا تعصّب بر عقيده پيشين باقى بمانند، هر چند اكثريّت گرايش به نظام توحيدى اسلام خواهند كرد و اين يك امر طبيعى است.
ولى به هر حال، اگر چنين اقلّيّتى هم وجود داشته باشد، به صورت يك اقلّيّت سالم و با حفظ شرايط «اهل ذمّه» مورد حمايت آن حكومت اسلامى خواهند بود.(2)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.