پاسخ اجمالی:
شیعیان و اهل سنت شبه قاره هند قرنها مسالمت آمیز با یکدیگر زندگی کردند تا اینکه با با نفوذ وهابیت در پاکستان و تأسیس فرقه سپاه صحابه توسط مولانا جنگهوی در1980 موج ترور و نفرت پراکنی علیه شیعیان در پاکستان آغاز شد. این گروه که بیشتر در جنوب پاکستان فعالیت می کند بسیاری از مدارس علمیه اهل سنت آن منطقه را مدیریت می کند. این گروه تلاش بسیاری برای تأثیر نپذیرفتن مردم پاکستان از انقلاب اسلامی ایران و جلوگیری از رشد سیاسی و نظامی و مذهبی شیعیان کرده است و با طالبان نیز روابط بسیار حسنه ای دارد.
پاسخ تفصیلی:
قرن ها شیعیان و اهل تسنّن در شبه قارّه هند در کنار هم به عنوان برادران مسلمان مى زیستند، تا زمانى که وهّابیّون متعصّب به عنوان سپاه صحابه شروع به کشت و کشتار شیعیان کردند و با استفاده از ترورهاى بى رحمانه خون این گروه از مسلمین را اعمّ از زن و مرد و کودک به خاک ریختند، آنها نیز در بعضى از موارد به مقابله برخاستند و ناامنى محیط را فرا گرفت.
پیدایش و حرکت این گروه از دید خبرگزارى هاى جهان چنین است:
این سپاه که ادّعا دارد پیرو دین پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) بوده و از این رو خود را «سپاه صحابه» نامیده است، گروهى افراطى است و یکى از فرق اهل تسنّن را در بر مى گیرد.
این گروه در اوایل دهه 1980 توسّط یک روحانى سنّى به نام «مولانا حق نواز جهنگوى» تأسیس شد که مصادف با سال هاى اوّل انقلاب اسلامى در ایران بود و علّت پایه ریزى گروه صحابه این بود که از تأثیرگذارى انقلاب اسلامى ایران بر مردم پاکستان جلوگیرى کند.
این گروه یکى از اهداف مهمّ خود را مبارزه با عزادارى امام حسین(علیه السلام) و در واقع تخطئه قیام آن حضرت مى دانستند و مجلّه «خلافت راشده» در طول سال هاى انتشار خود بارها این خواسته را مطرح کرده و از دولت پاکستان خواسته است تا ضمن برچیدن تمامى امام باره هاى شیعه و حسینیّه ها، از برگزارى مراسم عزادارى عاشورا در کلّیه مدارس و دانشگاه ها جلوگیرى به عمل بیاورد. البتّه این تقاضا هیچ گاه از طرف دولت پاکستان مورد قبول قرار نگرفته است.
از دیگر اهداف این گروه، مبارزه با گروهى شیعى به نام «تحریک جعفرى» بوده است که در پاکستان در سال 1979 تأسیس شده است.
یکى از علل اصلى تشکیل «سپاه صحابه» مبارزه با خطرات احتمالى شیعیان و ترس از رشد قدرت نظامى، سیاسى و مذهبى آنان در منطقه بوده است.
گروه «سپاه صحابه» علاوه بر حملات خود بر ضدّ شیعیان، ایرانیان مقیم پاکستان را مورد هدف تهاجمى خود قرار دادند، به این بهانه که ایشان از ناحیه حکومت شیعى در ایران مورد حمایت قرار مى گیرند و باید از میان برداشته شوند.
گروه «سپاه صحابه» مى خواهند که پاکستان به طور رسمى به عنوان سرزمینى سنّى نشین معرّفى شود. قلعه هاى نظامى و سنگرهاى این گروه بیشتر در نواحى جنوبى پاکستان در منطقه مرکزى و پرجمعیّت «پنجاب» و مرزهاى کراچى واقع شده و تعداد دفاتر و مراکز فعّالیّت این گروه به 500 مرکز بالغ مى شود و در هر بخش از استان پنجاب شاخه اى از این گروه وجود دارد و حدود صد هزار نفر در عضویّت این گروه ثبت نام کرده اند و در کشورهاى خارجى نیز مراکزى براى فعّالیّت خود دایر کرده اند کشورهایى چون: امارات متّحده عربى، عربستان سعودى، بنگلادش، کانادا و... .
بسیارى از حوزه هاى علمیّه و مدارس در ایالت پنجاب توسّط این گروه اداره مى شود و گزارش شده است که بسیارى از مدرسه هاى سنّى در خارج از کشور پاکستان، تحت نظارت معلّمان و نیروهاى «سپاه صحابه» اداره مى شوند و افراد خود را براى ترور مخالفان آموزش مى دهند.
«مولانا جهنگوى» در سال 1990 به قتل رسید. او در همان سال درانتخابات شوراى ملى شرکت کرده ولى رأى نیاورده بود، امّا کماکان در میان افراد خود از محبوبیّت بهره مند بود. بعد از او «مولانا اعظم طارق» مسؤولیّت این گروه را به عهده گرفت.
گروه «سپاه صحابه» توسّط نظامیان طالبان حمایت مى شدند و «اعظم طارق» نیز آشکارا حمایت خود را از رهبر گروه طالبان اعلام مى کرد و او نیز به شدّت با قوانینى چون تحریم تلویزیون و سینما موافقت مى کرد.
اعظم طارق ابتدا از «لشکر جهنگوى» حمایت مى کرد ولى بعدها در فوریه سال 2003 ارتباط خود را با «لشکر جهنگوى» انکار کرد و ادّعا کرد که بعضى از اعضاى لشکر صحابه از روند صلح آمیز ما! براى اجراى قوانین اسلامى به ستوه آمده و «لشکر جهنگوى» را تأسیس کرده اند، از این رو ما دیگر با ایشان کارى نداریم.
«اعظم طارق» متّهم شد که در حدود 103 مورد، رهبرى ترور مقامات شیعیان را به عهده داشته است.
منبع درآمد این گروه گاه از ناحیه سنّى هاى افراطى و ثروتمندى که در عربستان سعودى و خلیج فارس بودند، تأمین مى شد و گاه از ناحیه فرقه هاى متعصّب داخلى مانند گروه «جماعت اسلامى» و گروه «جماعت علماى اسلامى» و سایر گروه هاى هم عقیده با ایشان.
در 14 آگوست 2001 حکومت پاکستان تصمیم گرفت که جلوى حرکت گروه هاى افراطى را بگیرد. بعد از پنج ماه از این تصمیم، گروه صحابه همچنان به فعّالیّت هاى افراطى خود ادامه مى دادند، از این رو «پرویز مشرّف» در 12 ژانویه 2002 فعّالیّت این گروه را ممنوع اعلام کرد و به دنبال آن، گروه سپاه صحابه را مورد حمله قرار داد و افراد بسیارى را دستگیر کرد.
بعد از این واقعه «اعظم طارق» فعّالیّت خود را تحت عنوان جدیدى به نام «ملّت اسلامیّه» آغاز کرد و مبالغ هنگفتى از ناحیه هواداران خارجى خود به دست آورد.
در 15 نوامبر 2003 دولت پاکستان این گروه را نیز ممنوع اعلام کرد و اعضاى اصلى این گروه را دستگیر و حساب بانکى آنها را مصادره کرد و محلّ اجتماعات ایشان را در خانه ها، مساجد و سایر اماکن مورد حمله قرار داد.
دولت پاکستان براى این که جلوى فعّالیّت دیگرى از این گروه را در قالب اسمى جدید گرفته باشد، حدود 600 نفر از دستگیرشدگان را به پرداخت وجه ضمانت صد هزار روپیه محکوم کرد.
در اوایل اکتبر 2001 «اعظم طارق» دستگیر شد. او همچنان که در حبس به سر مى برد، در انتخابات 10 اکتبر 2001 شرکت کرده و رأى لازم را آورده و به عنوان عضوى مستقل در مجلس فدرال ایالت پنجاب برگزیده شد و در نتیجه در 30 اکتبر از زندان آزاد شد.
او چند ماه پس از آزادى شروع به حمایت از دولت منتخب «ظفرالله خان جمالى» کرد و در نتیجه همچنان به حرکات افراطى خود علیه شیعیان ادامه داد.
او در 6 اکتبر سال 2003 به قتل رسید. بعد از قتل او نیروهاى امنیّتى در منطقه مستقر شدند و در روز بعد افراد مدرسه او که تحت رهبرى او بودند با هیاهوى بسیار در مراسم تشییع او شرکت کردند و بر پیکر او در مقابل ساختمان مجلس در اسلام آباد نماز گزاردند. بعد از آن جمعیّت به مغازه ها، رستوران ها و چند سینما حمله کرده، آن اماکن را به آتش کشیدند و خرابى بسیارى به بار آوردند. (1)
به هر حال نام «سپاه صحابه» یادآور خشونت هاى عجیب و کشت و کشتارهاى بى رحمانه حتّى در مساجد و در میان نمازگزاران است که در جاى جاى کشور پاکستان واقع شد. (2)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.