پاسخ اجمالی:
وهابیت تندرو بر اصولی متکی است که خواه ناخواه روزگاری نه چندان دور منجر به سقوط این مکتب فکری در میان مسلمانان خواهد شد. اصولی هم چون: خشونت، تحمیل عقیده، تعصب کور، نشناختن ارزش های فرهنگی، تحجر و مخالفت با پدیده های جدید، فهم غلط از آیات قرآن.
پاسخ تفصیلی:
ده سال پیش از فروپاشى شوروى (1)، آیت الله مکارم شیرازی کتابى تحت عنوان «پایان عمر مارکسیسم» (2) به رشته تحریر درآورد. در آن کتاب بر این نکته تأکید شده بود که قراین و شواهد موجود گواهى مى دهد که «مارکسیسم» به پایان عمر خود نزدیک شده و به زودى غروب خواهد کرد. در مقدّمه کتاب چنین آمده بود:
«به اعتقاد من امروز این واقعیّت را که براى بعضى بسیار تلخ و ناگوار و براى بعضى شاید شگفت آور است، باید بپذیریم که مارکسیسم ـ و محصول آن کمونیسم ـ به پایان عمر شکوفایى خود نزدیک مى شود و هم اکنون در سراشیبى زوال قرار گرفته است.
صریحتر بگویم مارکسیسم ـ از نظر یک جستجوگر آزاد فکر ـ مکتبى است متعلّق به گذشته که باید کم کم در «بایگانى تاریخ» قرار گیرد!
مارکسیسم تمام تجربه هاى خود را بکار زده و با ناکامى در انجام تعهّدات خود در برابر جامعه بشرى روبرو شده، مارکسیسم از نظر منطقى و فلسفى دیگر یک مکتب زنده نیست و رؤیاهایى که «مارکس» و «انگلس» و «لنین» براى دنیا داشتند در بسیارى موارد بدون «تعبیر» مانده یا نادرست از آب درآمده است!
مارکسیسم به تعبیر دیگر، مکتبى است از «مُد» افتاده و کهنه، و جنبه ایده آلیستى آن امروز به طور کامل آشکار شده است.
مارکسیسم به سوى انزوا و چند دسته اى با دهها شاخه مختلف در کشورهاى دنیا، به شکلى درآمده است که «مارکسیسم رفیق مائو» هیچ شباهتى به «مارکسیسم برژنف» ندارد و «کمونیسم رفیق تیتو» با «کمونیسم انورخوجه» و هر دو با «فیدل کاسترو» و هر سه با... متفاوت است». (3)
آرى همان گونه که پیش بینى شده بود فروپاشى انجام گرفت و روسیّه شوروى مارکسیست با آن همه رجزخوانى ها و ادّعاهاى بزرگ و اقرار بر این که نظام سرمایه دارى به زودى نابود خواهد شد و مارکسیسم تمام جهان را فتح مى کند، از هم متلاشى شد و به بایگانى تاریخ پیوست!
این پیش بینى نه «علم غیب» بود و نه «کهانت»، بلکه برخاسته از طبیعت مارکسیسم بود.
اکنون نیز تمام قراین و شواهد نیز نشان مى دهد که عمر «وهّابى گرى افراطى» به سر آمده و طرفداران و حامیان خود را به سرعت از دست مى دهد و به گذشته تاریخ سپرده مى شود، و هم اکنون آثار این فروپاشى نمایان شده است، زیرا در بطن اصول «وهّابیّت تندرو» امورى نهفته است که قابل بقا و دوام به خصوص در دنیاى امروز نیست.
این اصول عبارتند از:
1ـ خشونت فوق العاده
2ـ تحمیل عقیده
3ـ تعصّب شدید و افراطى
4ـ عدم آشنایى به ارزش هاى فرهنگى
5ـ جمود و مخالفت با هر پدیده نوین
6ـ ضعف منطق و برداشت نادرست از شش واژه قرآنى. (4)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.