پاسخ اجمالی:
«وهابیون» در حجاز به رهبری «محمد بن عبد الوهاب» که عقاید ابن تیمیه داشت در دو قرن اخیر به وجود آمدند. عبد الوهاب كه مخالف شیعه و غالب مسلمانان در مسئله «توحید» بود با کمک حاکمان محلی و روشن کردن تعصبات قومی به نام دفاع از توحید توانست در دستگاه حکومت نفوذ کند. پیروانش هم كه بعد از او به کمک حکومت دست به تخریب قبور و غارت کربلا و سایر بلاد اسلامی زدند، افرادي متعصب و لجوج بودند و فقط به دنبال مبارزه با مسئله شفاعت، توسل و زیارت قبور بودند و به بقیه مسائل کاری نداشتند.
پاسخ تفصیلی:
وهّابيها كه در دو قرن اخير به رهبرى «محمّد بن عبد الوهّاب بن سليمان» سرزمين حجاز را تحت نفوذ افكار خود قرار داده اند، در معتقدات تند و حادّ خود كه بيشتر در زمينه توحيد است، تنها با شيعه مخالفت ندارند؛ بلكه با غالب مسلمانان اهل سنّت نيز به شدّت مخالفند.
«محمّد بن عبد الوهّاب» كه افكار خود را از ابن تيميّه(1) گرفته است، در حقيقت مجرى افكار و معتقدات ابن تيميّه (نظريّه پرداز وهّابيّت) بود. محمّد بن عبد الوهّاب در خلال سال هاى 1160 تا 1206 ـ كه سال وفات او بود ـ با همكارى زمامدارانِ محلّى و برانگيختن آتش تعصّب هاى خشن در ميان اقوامِ بيابانگرد و بدوىِ حجاز، توانست به نام دفاع از توحيد و مبارزه با شرك، مخالفان خود را عقب بزند و بر دستگاه حكومت و رهبرى سياسى به طور مستقيم و غير مستقيم تسلّط يابد و در اين راه خون هاى زيادى از مسلمانان حجاز و غير حجاز را بر زمین ریخت.
كشمكش هاى پيروان محمّد بن عبد الوهّاب محدود به محيط حجاز نبود؛ بلكه در سال 1216 ـ درست ده سال پس از مرگ محمد بن عبد الوهّاب ـ پيروان او از طريق بيابان هاى حجاز با يك حمله غافلگيرانه به كربلا ريختند و با استفاده از تعطيل بودن شهر به مناسبت روز عيد غدير و مسافرت بسيارى از اهالى به نجف براى مراسم غدير، پس از شكافتن ديوار شهر به داخل شهر رخنه كرده و به تخريب حرم امام حسين(عليه السلام) و ساير اماكن مقدّس شيعه در كربلا پرداختند و در ضمن تمام درهاى گران قيمت و تابلوها و هداياى نفيس و وسايل تزيينى را با خود بردند؛ حدود پنجاه نفر در نزديكى ضريح و پانصد نفر در صحن و تعداد زيادى را در خود شهر كشتند كه بعضى عدد مقتولين را بالغ بر پنج هزار نفر دانسته اند. در اين ماجرا، خانه هاى فراوانى غارت شد و حتّى پيرمردان، كودكان و زنان نيز از اين تعرّض، مصون نماندند.
در سال 1344 فقهاى مدينه - كه در دستگاه حكومت نفوذ داشتند - فتوا به انهدام تمام قبور بزرگان اسلام در حجاز دادند و در روز هشتم شوّال اين حكم تنفيذ گرديد و همه قبور را يكى پس از ديگرى به جز قبر پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله) ويران كردند كه آن هم به خاطر ترس از خشم عمومى مسلمين، مستثنى شد.
خلاصه پيروان اين مكتب همانند خود محمّد بن عبد الوهّاب افرادى خشن، غير قابل انعطاف، و به اصطلاح عوام، يك دنده، قشرى و متعصّب اند و بيش از آن چه روى منطق تكيه كنند، شدّت عمل و خشونت به خرج مى دهند و دانسته يا نادانسته مسائل اسلامى را در مبارزه كردن با چند مسئله همانند موضوع شفاعت و زيارت قبور و توسل خلاصه كرده و در عمل، مردم را از مباحث مهمّ اجتماعى اسلام به خصوص آن چه مربوط به عدالت اجتماعى و محو آثار استعمار و مبارزه منطقى با غلبه روح مادّيگرى و مكتب هاىِ الحادى است، دور نگه داشته اند و به همين دليل در محيط فكرى آنها هيچ گونه سخنى از اين مسائل مطرح نيست و در حال بى خبرىِ وحشتناك، نسبت به مسائل روز به سر مى برند.(2)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.