پاسخ اجمالی:
در قرآن مجید کراراً روى مسأله مبارزه با کم فروشى و تقلب در وزن و پیمانه، تکیه و تأکید شده است. در یک جا رعایت این نظم را در ردیف نظام آفرینش در پهنه جهان هستى شمرده و در جائى دیگر با لحنى شدید و تهدید آمیز، به کم فروشان هشدار می دهد. در حالات بعضى از پیامبران در قرآن مجید مى خوانیم که مبارزه آنها بعد از مسأله شرک، متوجه کم فروشى بود و سرانجام آن قوم ستمگر که اعتنائى به این انذارها نکردند، عذاب شدید الهى و نابودی بود.
پاسخ تفصیلی:
خداى متعال در رابطه با عدالت در پیمانه و وزن و رعایت حقوق مردم و مبارزه با کم فروشى در آیه 35 سوره «اسراء» مى فرماید: (هنگامى که با پیمانه چیزى را مى سنجید حق آن را اداء کنید)؛ «وَ أَوْفُوا الْکَیْلَ إِذا کِلْتُم».
(و با میزان و ترازوى صحیح و مستقیم، وزن کنید)؛ «وَزِنُوا بِالْقِسْطاسِ الْمُسْتَقِیم».
(چرا که این کار، به سود شما است، و عاقبت و سرانجامش از همه بهتر است) «ذلِکَ خَیْرٌ وَ أَحْسَنُ تَأْوِیلاً».
1 ـ نخستین نکته اى که باید در اینجا مورد توجه قرار گیرد، این است: در قرآن مجید کراراً روى مسأله مبارزه با کم فروشى و تقلب در وزن و پیمانه، تکیه و تأکید شده است.
در یک جا رعایت این نظم را در ردیف نظام آفرینش در پهنه جهان هستى گذارده مى گوید:
«وَ السَّماءَ رَفَعَها وَ وَضَعَ الْمِیزانَ * أَلاّ تَطْغَوْا فِی الْمِیزان»؛ (خداوند آسمان را برافراشت و میزان و حساب در همه چیز گذاشت، تا شما در وزن و حساب تعدى و طغیان نکنید).(1)
اشاره به این که: مسأله رعایت عدالت در کیل و وزن، مسأله کوچک و کم اهمیتى نیست، بلکه جزئى از اصل عدالت و نظم است که حاکم بر سراسر هستى است.
در جائى دیگر با لحنى شدید و تهدید آمیز مى گوید:
«وَیْلٌ لِلْمُطَفِّفِینَ * الَّذِینَ إِذَا اکْتالُوا عَلَى النّاسِ یَسْتَوْفُونَ * وَ إِذا کالُوهُمْ أَوْ وَزَنُوهُمْ یُخْسِرُونَ * أَ لا یَظُنُّ أُولئِکَ أَنَّهُمْ مَبْعُوثُونَ * لِیَوْم عَظِیم»؛
(واى بر کم فروشان! آنها که به هنگام خرید، حق خود را به طور کامل مى گیرند، و به هنگام فروش از کیل و وزن کم مى گذارند، آیا آنها گمان نمى کنند که در روز عظیمى برانگیخته خواهند شد، روز رستاخیز در دادگاه عدل خدا).(2)
حتى در حالات بعضى از پیامبران در قرآن مجید مى خوانیم که لبه تیز مبارزه آنها، بعد از مسأله شرک، متوجه کم فروشى بود، و سرانجام آن قوم ستمگر اعتنائى نکردند، و به عذاب شدید الهى گرفتار و نابود شدند.(3)
اصولاً، حق، عدالت، نظم و حساب در همه چیز و همه جا یک اصل اساسى و حیاتى است، و همان گونه که گفتیم، اصلى است که بر کل عالم هستى حکومت مى کند، بنابراین هر گونه انحراف از این اصل، خطرناک و بد عاقبت است، مخصوصاً کم فروشى سرمایه اعتماد و اطمینان را ـ که رکن مهم مبادلات است ـ از بین مى برد، و نظام اقتصادى را به هم مى ریزد.
بسیار جاى تأسّف است که گاه مى بینیم غیر مسلمانان در رعایت این اصل، از بعضى از مسلمانان وظیفه ناشناس، پیش قدم ترند، و سعى مى کنند اجناسشان را درست با همان وزن و پیمانه اى که روى آن نوشته اند، بى کم و کاست به بازارهاى جهان بفرستند و اعتماد دیگران را از این راه جلب کنند.
آرى، آنها مى دانند: اگر انسان اهل دنیا هم باشد راهش همین است که در معامله خیانت نکند.
این موضوع، نیز قابل توجه است که: از نظر حقوقى، کم فروشان ضامن و بدهکار در برابر خریداران هستند، و لذا توبه آنها جز به اداى حقوقى را که غصب کرده اند، ممکن نیست، حتى اگر صاحبانش را نشناسند، باید معادل آن را به عنوان رد مظالم از طرف صاحبان اصلى به مستمندان بدهند.
2 ـ نکته دیگر این که: گاهى مسأله کم فروشى تعمیم داده مى شود، به گونه اى که هر نوع کم کارى و کوتاهى در انجام وظائف را شامل مى شود، به این ترتیب کارگرى که از کار خود کم مى گذارد، آموزگار و استادى که درست درس نمى دهد کارمندى که به موقع سر کار خود حاضر نمى شود و دلسوزى لازم را نمى کند، همه، مشمول این حکم اند و در عواقب آن سهیم اند.
البته الفاظ آیاتى که در بالا گفته شد، مستقیماً شامل این تعمیم نیست، بلکه یک توسعه عقلى است، ولى تعبیرى که در سوره «الرحمن» خواندیم: «وَ السَّماءَ رَفَعَها وَ وَضَعَ الْمِیزانَ * أَلاّ تَطْغَوْا فِی الْمِیزان» اشاره اى به این تعمیم دارد.
3 ـ «قسطاس» - به کسر قاف و ضم آن - که بر وزن مقیاس و گاهى هم بر وزن قرآن نیز استعمال شده، به معنى ترازو است. بعضى آن را کلمه اى رومى، و بعضى عربى مى دانند، و گاهى گفته مى شود: در اصل، مرکب از دو کلمه «قسط» به معنى عدل و «طاس» به معنى کفه ترازو است.
و بعضى گفته اند: «قسطاس» ترازوى بزرگ است در حالى که «میزان» به ترازوهاى کوچک هم گفته مى شود.(4)
به هر حال، قسطاس مستقیم ترازوى صحیح و سالمى است که عادلانه وزن کند، بى کم و کاست!.
جالب این که: در روایتى از امام باقر(علیه السلام) در تفسیر این کلمه، مى خوانیم: «هُوَ الْمِیْزانُ الَّذِى لَهُ لِسان»؛ (قسطاس ترازوئى است که زبانه دارد).(5)
اشاره به این که: ترازوهاى بدون زبانه حرکات کفه ها را به طور دقیق نشان نمى دهد، اما هنگامى که ترازو زبانه داشته باشد، کمترین حرکات کفه ها روى زبانه منعکس مى شود، و عدالت، کاملاً رعایت مى گردد.(6)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.