پاسخ اجمالی:
شرك و بت پرستى مانند ساير پديده هاى اجتماعی، عوامل مختلفى دارد. مانند: الف - گرايش و اُنس به محسوسات و مطالبه خداى محسوس. ب - پناه بردن به پندارهای غلطی مانند: پندار تأثير بت ها در شفاعت. ج - تقليد كوركورانه از نياكان و عدم تحقيق در مسئله خداشناسى. د - سوء استفاده مستكبران و استعمارگران از گرایش مردم به شرك و بت پرستى براى رسیدن به مقاصد شيطانى خود و تحميق خلق.
پاسخ تفصیلی:
شرك و بت پرستى مانند ساير پديده هاى اجتماعى از يك عامل سرچشمه نمى گيرد؛ بلكه عوامل مختلفى دست به دست هم داده، و آن را به وجود آورده است:
الف - گرايش و اُنس به محسوسات و مطالبه خداى محسوس.
ب - پناه بردن به پندارها در جوامع عقب افتاده (پندار تأثير بت ها در شفاعت، و عزّت و نصرت و قرب به خدا، و پندار عدم امكان عبادت مستقيم پروردگار و لزوم استفاده از واسطه ها، و پندار قداست مجسّمه هايى كه به عنوان انبياء و صلحاء ساخته مى شد، و پندارهاى ديگر.)
ج - همچنين تقليد كوركورانه از نياكان و عدم آمادگى براى تحقيق در مسأله خداشناسى.
د - سوء استفاده مستكبران و استعمارگران از گرايش به شرك و بت پرستى براى رسيدن به مقاصد شيطانى خود و تحميق خلق؛ عوامل مختلفى بوده اند كه در طول تاريخ سبب پيدايش فكر بت پرستى يا بقاء و تداوم آن شده اند.
در مقابل اين جريانات انحرافى پر قدرت، خط توحيد انبياء قرار داشته كه از يك سو انسان ها را به پرواز كردن در فراسوى چهار ديوار حس و درك جهان ماوراى طبيعت دعوت مى كند.
از سوى ديگر آنها را به عبادت مستقيم «الله» و نابود ساختن پندارها و خضوع در پيشگاه حق به عنوان «رب» و پروردگار همه جهان و پناه بردن به ذات پاك او در همه حال فرا مى خواند.
از سوى سوم به درهم شكستن ديوار تقليد جاهلانه و روى آوردن به تحقيق درباره عالم هستى و شناختن آيات آفاقى و انفسى خداوند تشويق مى كند.
از سوى چهارم جهان انسانيّت را به وحدت و شكستن بت هاى تفرقه افكن و رهايى از چنگال استثمار و استعمار و تحميق و استضعفاف دعوت مى نمايد.
اين است خطوط اصلى كفر و ايمان و شرك و توحيد.
اين سخن را با گفتارى از مرحوم علاّمه طباطبايى در الميزان پايان مى دهيم. در ذيل آيات 36 تا 49 سوره هود، تحت عنوان چگونه بت پرستى پيدا شد؟ چنين مى خوانيم:
انسان همواره در لغزشگاه مجسّم ساختن امور معنوى و ريختن غير محسوس در قالب محسوس از طريق مجسّمه سازى و تصوير و نقّاشى بوده و هست؛ و علاوه بر اين فطرتاً در برابر هر قدرت برترى خاضع است، و نسبت به آن احترام مى نهد.
به همين دليل روح شرك و بت پرستى همواره در جوامع انسانى سارى و جارى بوده؛ به طورى كه حتّى در جوامع مترقّى، و حتى در اجتماعاتى كه براساس كنار گذاردن دين بنا شده، ديده مى شود.
در اين جوامع پيكره ها و مجسّمه هاى شخصيت ها را مى بينيم كه چنان در برابر آنها خضوع و احترام مى كنند كه اعمال دوران بت پرستى در ميان انسان هاى نخستين را تداعى مى كند. از اين گذشته حتى امروز صدها ميليون نفر در شرق و غرب جهان پيرو آيين بت پرستى هستند!
بر اين اساس مى توان چنين نتيجه گيرى كرد كه بت پرستى در آغاز از اينجا پيدا شده كه مجسّمه هاى مردان بزرگ، و پيكره آنها را مخصوصاً بعد از مرگ آنها، به عنوان يادبود مى ساختند، و در برابر آن خضوع مى كردند... به همين دليل هم اكنون در بتكده ها، و در ميان آثار عتيقه، بت هاى زيادى ديده مى شود كه مجسّمه پيشوايان دينى اقوام مختلف است؛ مانند: مجسمه بودا و بسيارى از بت ها برهمائيان و غير آنها.
روى آوردن به مجسّمه هاى مردگان و پرستش آنها يكى از شواهدى است كه نشان مى دهد آنها معتقد بودند با مرگ از ميان نمى روند و ارواحشان بعد از مرگ باقى است؛ و توجّه و آثارى كه آنها در حال حيات داشتند به صورت قويتر و نافذتر وجود دارد، چرا كه آنها از آلودگى مادّه رها شده اند و از تأثّرات جسمانى رهايى يافته اند تا آنجا كه مى بينيم فرعون با اين كه خودش بتى در ميان قوم اش بود و او را پرستش مى كردند خود بتهايى داشت كه آنها را مى پرستيد. (1)
البتّه آنچه در اين بيان جالب آمده قسمتى از عوامل بت پرستى است كه مورد تحليل قرار گرفته.
بد نيست در پايان اين بحث به نكته عجيب و شگفت انگيزى اشاره كنيم كه مورّخ معروف غربى: ويل دورانت، در كتاب تاريخ خود آورده؛ و بسيارى از مسافرانى كه در زمان ما به كشورهاى خارج سفر كرده اند با مشاهدات خود در آن كشورها آن را تأييد مى كنند؛ و آن مسأله، وجود بت هاى زيادى است كه به شكل آلت جنسى زن و مرد ساخته شده! و مورد پرستش گروه زيادى قرار دارد!
او مى نويسد:
شايد اولين چيزى كه مورد پرستش قرار گرفته ماه بوده كه مقام اولويت را داشته. ماه، خداى محبوب زنان به شمار مى رفت و آن را به عنوان خداى حامى خود مى پرستيده اند؛ و چنين تصوّر مى كردند كه ماه بر اوضاع جوى حكومت دارد، و باران و برف را همين قرص آسمانى فرو مى فرستد! و حتى مطابق اساطير، قورباغه ها نيز براى باريدن باران به درگاه او تضرّع مى كردند!
او در ادامه بعد از شرح مفصّلى در اين زمينه و درباره پرستش خورشيد و زمين و كوه ها و درياها مى افزايد:
از آنجا كه انسان هاى نخستين از مسأله انعقاد نطفه انسان از تركيب اسپرم و اوول بى خبر بودند؛ تنها مبدأ پيدايش بشر، اين موجود عجيب را، همان آلت جنسى زن و مرد مى دانستند، و چنين مى پنداشتند كه روح عجيبى در آنها نهفته است كه مبدأ اين اثر شگفت انگيز است؛ و همين امر تدريجاً سبب شد كه اعتقاد به الوهيّت آنها پيدا كنند! و در مقام پرستش مجسّمه هاى آلت جنسى برآيند!!
عجيب تر اين كه، مى نويسد: كمتر ملتى از ملت هاى قديم را مى توان پيدا كرد كه به نوعى اين بت را نپرستيده باشد!. (2)
هم اكنون در ژاپن و هند با نهايت تعجّب اينگونه بت پرستى نيز كاملا رواج دارد!
از اينجا به خوبى روشن مى شود كه اگر انسان از محور تعليمات انبياء منحرف گردد؛ در چه لجن زارهاى متعفّنى فرو مى رود، و گرفتار چه كارهاى مضحك و شرم آورى مى شود.
موحّدان پاكدين و پاكدل جهان بايد چقدر خدا را شكر كنند كه در پرتو تعليمات انبياء از آلودگى به شرك و سقوط در اين درّه هاى وحشتناك رهايى يافته اند. (3)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.